آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

 از نظر سهروردی،خداوند علت موجودات مادی بوده و همانند هر علت دیگر به معالیل خود علم دارد؛ علم  گرچه ممکن است گاهی پیشینی و گاهی همراه معلول و یا بعد از آن(پسینی) باشد اما در کلمات سهروردی از علم قبل الایجاد سخنی به میان نیامده و تنها علم مع الفعل مورد بررسی قرار گرفته است؛بر اساس نظر او،مادیات  در دو دسته(مادیات موجود و مادیات معدوم )تقسیم بندی شده اند که مادیات معدوم، از طریق وجود شان در بدنه فلک و مادیات موجود،خود به وجود مادیشان، به صورت حضوری، متعلق علم پروردگار بوده و دفتر علم خداوند محسوب می شوند اما این به آن معنا نیست که در ذاتِ موجودات مادی و غواسق اقتضای حضور وجود داشته و آنها همانند مجردات به حسب ذاتشان  می تواند متعلق علم خداوند واقع شوند   بلکه تعلق علم به آنها از آن جهت  است که نور الانوار با اضائه خود، آنها را مستنیر،ظاهر و قابل ادراک می کند زیرا حقایق نوری و در راس آنها  نورالانوار نه تنها خود، ظاهر و نورانی هستند بلکه دارای خاصیت اناره واضائه نیز بوده و  موجب ظهور موجودات دیگر (جواهر غاسق) می شوند بنابراین سرِّ حضور را باید در هویت نوری نور الانوار جست.    

The Way God’s Immediate Knowledge Relates to Material Beings from Suhrawardi’s Point of View

God’s knowledge is an issue which has long been the subject of discussion among philosophers.  Among these philosophers, Suhrawardi believes that God is the cause of material beings. So, like any other causal agent, he knows his creatures. Adopting an analytical method and with the aim of accounting for God’s knowledge over his creatures from Suhrawardi’s point of view, the present paper first deals with the knowledge of non-existent possible material beings and explains that, due to their existence in the celestial sphere, they are true. This is followed by an account of knowledge over existent material beings; possibilities whose presential material existence makes them the subject of God’s knowledge. As God is the illuminator of all lights and is considered the essence of light, he makes them visible and perceivable through illumination.

تبلیغات