نویسندگان: حسین یزدی

کلید واژه ها: آزادی اختیار حیثیت ذاتی عقل عقیده

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۱۲۹ - ۱۴۸
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱۱۸

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

پس از طرح آزادی به صورت مساله بعد از قرون وسطی در مغرب زمین و اهمیت دادن به آن به عنوان یک ارزش مهم، نسبت دین و آزادی در اسلام مورد بررسی فلاسفه و اندیشمندان اسلامی قرار گرفت. در این مقاله به زیربنای مساله آزادی میان فرق مختلف فکری اسلامی پرداخته شده است و به صورت استدلالی فرقه امامیه به عنوان فرقه موجود و دارای زیربنای تفکر آزادی معرفی گردیده است و ادله مختلف مکتب فکری اسلام در وجود داشتن حق طبیعی آزادی مورد بررسی  قرار می گیرد.در این مقاله سعی نویسنده بر آن است تا با مطالعه تطبیقی، ضمن بررسی مشابهت دو مکتب فکری فلسفی اسلام و غرب بر حق طبیعی و ذاتی آزادی، به اختلاف نظر این دو مکتب در منشاء حیثیت ذاتی انسان بپردازد. منشا این حق ذاتی در غرب، امانیسم است و در اسلام عقل انسانی است که بوسیله آن قابلیت تعالی و تکامل وجود دارد و این همان است که خداوند در خلقت انسان از دمیدن روح خود به وی یاد کرده است و نکته مهم آنکه در دیدگاه اسلامی، آزادی جزئی از هندسه سعادت می باشد و مساله به صورت پازل و هندسه دیده شده است و اینگونه نیست که ارزشهای آزادی، عدالت، امنیت، ثروت و غیره به صورت مستقل و هم عرض دیده شوند. تفاوت نگاه اسلام و غرب در منشا حیثیت ذاتی به تفاوت دیدگاه در حدود و ثغور آزادی می انجامد. در نگاه غربی بر پایه مبنا بودن امانیسم حد و مرز آزادی، آزادی دیگران است. اما در نگاه تفکر اسلامی بر پایه مبنا بودن عقل برای حیثیت ذاتی، حد و مرز آزادی علاوه بر آزادی دیگران، مصالح فرد و اجتماع و خروج از مرز عقل نیز در نظر گرفته می شود. همچنین عوامل نگهداشت آزادی مورد مطالعه قرار می گیرد.

The inherent dignity, Intellect and humanism, Islam and western context (by emphasizing Motahari and Hobbes, Locke, Spinoza and berlin beliefs)

Right after medieval ages in the west and when freedom became a recurrent problem and gaining importance as a significant value, religion and freedom were investigated by Islamic scholars and researchers. This study is an attempt to investigate the foundations of freedom within different Islamic schools of thought. Shiite sect was defined as an existing sect possessing the foundations of freedom thought based on reasoning. In addition various reasons from Islam's school of thought with regard to considering freedom as a natural right will be investigated. The author attempts to investigate both similarities and differences between Islam's and West's schools of thoughts with regard to freedom as one of the human's inherent rights using a comparative framework. Actually, humanism is considered to be the origin of freedom in Western schools of thought; however, it is human's intellect that is considered as the origin of freedom in Islam. The human is allowed to develop and ascend through his own freedom. In fact, while blowing his soul into human, the God has taught him to be a free being. From Islamic point of view, freedom is regarded as one of the components of prosperity and bliss geometry and the problem has been treated as a puzzle and geometrical issue. Values such as freedom, justice, security, wealth, etc. are not regarded as independent and parallel. The difference between Islam's and West's perspective with regard to inherent dignity will result in differences within the realm of freedom.From a western perspective being based upon Humanism, others' freedom is regarded as the limits of one's freedom. However, from an Islamic perspective based upon reason, the limitsof freedom include individual's benefits, society's benefits and existing from the boundaries of reason as well as others' freedom. Moreover, the factors contributing to maintenance of freedom will be investigated.

تبلیغات