آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۷

چکیده

مقاله حاضر، به طرح فرضیه ای درباره علّت امکان راهیابی خطای ناعامدانه به فهم های صادقانه و عالمانه از قرآن می پردازد. بر وفق فرضیه مزبور، هر فهمی از آیات قرآن، ناگزیر بر مجموعه ای از مبانی و مقدمات استوار است و مقدمات فهم متن، چنان گسترده و متنوعند و چنان از هرسو، امکان آشکار شدن زوایایی نهان از فهم متن انتظار می رود، که امکان احصاء شدن مقدمات فهم، عملاً منتفی می گردد. در نتیجه هر فهمنده در مقام فهم قرآن، علاوه بر مقدماتی و مفروضاتی که نسبت به آنها آگاهی دارد، ناگزیر به پاره ای از مقدمات هم اتکا دارد که نزد وی آشکار نیستند و صحت آنها در معرض پژوهش او قرار نگرفته است . پنهان ماندن و تحقیق نشدن پاره ای از مقدمات فهم متن نزد فهمنده قرآن، زمینه را برای تأثیرگذاری مقدمه ای ناصواب و به تبع آن شکل گیری تفسیری خطا فراهم می سازد. 

تبلیغات