در این مقاله به تحقیق در مبانی تأویل در مکتب ابن عربی و نظرگاه علامه طباطبایی پرداخته ایم. در عرفان، مقوله "تأویل" عنصر مؤثری در فهم قرآن و متون روایی است. آن چه در تأویل عرفانی به دست می آید معانی باطنی ای است که بدون حفظ ظواهر حجیت ندارد. نویسنده در این تحقیق می کوشد تا مبانی اندیشه عارف را در مقوله تأویل به دست آورد. افزون بر طرح مبانی عرفانی تأویل، به طرح برخی شبهات و مسایل جدید پیرامون تأویل پرداخته و در مقام پاسخ به آنها بر آمده ایم. کار دیگر ما در این تحقیق، نظری تطبیقی به مبانی تأویل است. بدین منظور، اندیشه علامه طباطبایی را به عنوان مفسر بزرگ قرآن مدّ نظر قرار داده ایم. با این انتخاب، میان آراء عرفانی عرفا و آراء تفسیری علامه در این مسأله، تطبیق به عمل آمده و قرابت های فکری یک عارف و مفسر روشن شده است. هدف این مقاله، تحقیق در آراء ابن عربی و علامه طباطبایی جهت به دست آوردن مبانی تأویل و تطبیق این آراء است. روش ما در این مقاله، آمیزه ای از نقل و تحلیل عقلی عرفانی است.