اغلب حکمای مسلمان در هر دو حوزه تصورات و تصدیقات، معتقد به قرائت خاصی از مبناگرایی هستند. در مبناگرایی اسلامی در باب گزاره ها، معارف تصدیقی به بدیهی و نظری تقسیم می شوند. بدیهیات بی نیاز از دیگر معلومات هستند؛ اما نظریات در ماده و صورت مبتنی بر بدیهیات بوده و سرانجام باید به آنها منتهی شوند. ابتنای نظریات بر بدیهیات در تصدیقات تنها از راه برهان شکل می گیرد. مبناگرایی در حوزه گزاره ها به خصوص در این اواخر با چالش های جدی و فراوانی مواجه شده است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا می توان به شبهات مطرح شده در این باب پاسخ داد و آنها را دفع کرد. روش تجزیه و تحلیل مطالب، روش عقلی، فلسفی و تحلیلی است. به نظر می رسد بیشتر شبهات یا دست کم برخی از آنها بر اثر عدم درک صحیح و عمیق مبناگرایی اسلامی مطرح شده است. به نظر می آید مبناگرایی اسلامی با تکیه بر فلسفه اسلامی از چنان استحکام و ظرفیتی برخوردار است که توان پاسخگویی به انتقادات وارد شده را داراست.