بررسی تطبیقی زیبایی عالم و مسئلة شرور از دیدگاه فلوطین و مولوی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زیبایی عالم و چالش آن یعنی مسئلة شرور از مسائل بسیار مهم فلسفی،کلامی است. فلوطین و مولوی به عنوان دو اندیشمند برجسته در جهان نسبت به این مسئله بی تفاوت نبوده و هر دو کوشیده اند به این چالش پاسخ دهند. بسیاری از پاسخ های آنها به این موضوع، مشترک است مانند نسبی و ضروی بودن شر، ناشی از جزیی نگری و اختیار بشر و مقدمة خیر و لازمة تعالی روح دانستن آن. برخی از پاسخ ها فلسفی بوده و تنها از سوی فلوطین مطرح شده اما از آنجا که این مسئله موجب نارضایتی عاطفی برای بشر است، نمی تواند او را قانع کند، مانند عدمی و عرضی دانستن شر، اما راه حل هایی که صبغة عرفانی دارد تا حدود زیادی قانع کننده است مانند ضروری دانستن شرور برای تعالی روح که توسط هر دو آنها مطرح شده است اما مولوی تکمیل کرده و بسیار مفید و قانع کننده است مانند حل کردن مسئلة شر به کمک رابطه عاشقانه دو سویه بین انسان و خداوند و پاسخ هایی که برآمده از آیات و روایات اسلامی دارد مانند موجب تنبه و رحمت و تطهیر روح و نشانه محبت دانستن آنها. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و اسنادی و کتابخانه ای به این نتیجه رسیدیم که هرچند با توجه به اینکه بسیاری از پاسخ ها و افکار این دو اندیشمند مشترک است، بسیاری به تأثیر فلوطین بر مولوی قایل شده اند اما با توجه به اختلافات بین این دو اندیشمند، تشابهات نیز می تواند ناشی از منبع شهود عرفانی باشد که میان آن دو مشترک است و ناشی از توارد افکار آنها باشد.A Comparative Study of the Beauty of the World and the Issue of Evil from the Perspective of Plotinus and Moulavi
The issue of the beauty of the world and its challenge, the issue of the evil, is one of the most important philosophical and theological issues. Plotinus and Molavi, as the two distinguished world scholars, have tried to face this challenge. A lot of their suggested solutions are common: the relative and necessary nature of evil, its eminence from man’s free will and his atomistic approach, and considering it as a prerequisite for soul exaltation. Some of the solutions, solely proposed by Plotinus, are philosophical in nature as is the case with considering evil non-existent and accidental. Such solutions do not seem to convince people as evil causes emotional distress for mankind. In contrast, the solutions that have a mystical aspect are convincing to a large extent. An example in case, which has been proposed by both Plotinus and Moulavi, is the consideration of evil as a prerequisite for the exaltation of the soul. This solution, which was expanded by Moulavi, is very useful and convincing. The specific versions of this solution are as follows: solving the problem of evil with the help of mutual love between man and God and the answers that come from Islamic verses and traditions, such as evil being the cause of awareness, mercy, and purification of the soul, all as signs of love. The present article with a descriptive-analytical library research method concludes that the similarities between the views expressed by Muoulavi and Plotinus can be the result of mystical intuition that is common between them as a source of their thoughts.