هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر راهبردهای تنظیم هیجان و خودکارآمدی ورزشی کودکان/نوجوانان ورزشکار بود . روش پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. کلیه دانش آموزان ورزشکار شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند که از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین و تقسیم شدند و به پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2005) و مقیاس خودکارآمدی ورزشی (کرل و همکاران، 2007) پاسخ دادند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه مهارت های زندگی را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر راهبردهای تنظیم هیجان و خودکارآمدی ورزشی دانش آموزان ورزشکار مناطق محروم، تأثیرگذار بود و آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به آزمودنی های گروه کنترل در پس آزمون ، خودکارآمدی ورزشی و تنظیم هیجان سازگارانه بیشتر و تنظیم هیجان ناسازگارانه کمتری داشتند و از نظر آماری معنی دار بود . بنابراین استفاده از آموزش مهارت های زندگی می تواند موجب افزایش خودکارآمدی ورزشی و تنظیم هیجان سازگارانه و نیز کاهش تنظیم هیجان ناسازگارانه دانش آموزان ورزشکار شود.