آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

اندیشه «میان فرهنگی» پاسخی به بحران «خودمحوری» در جهان معاصر است که در قالب «غرب گرایی»، «نژادپرستی» و «تکفیر» پدیدار شده است. سؤال اصلی این پژوهش آن است که تفکر اسلامی چه مسیری را در مواجهه با «دیگری» پیشنهاد می کند که به دیگرستیزی یا دیگرپرستی نمی انجامد. در این مقاله، الگوی قرآنی ارتباطات میان فرهنگی با طرح سؤالات پنج گانه (چرایی، کیستی، کجایی، چیستی و چگونگی)، با روش «قرآن به قرآن» و در خلال رویکردی تطبیقی، «استنطاق» شده است. برای مطالعه تطبیقی، اندیشه های میان فرهنگی اندیشمندانی همچون مید و گادیکانست در حوزه معرفتیِ انگلیسی؛ اشتروس و کاربو در حوزه معرفتیِ فرانسوی؛ و اندیشه های هابرماس و ویمر در حوزه معرفتی آلمانی تحت عنوان «تطابق»، «تعاون» و «تحاور» (همسازی، همکاری، هم گویی) بررسی شده است. در مقابل، الگوی مفهومی ارتباطات میان فرهنگی در قرآن با بررسی آیات مرتبط با مضمون «تفاوت» و «اختلاف» در میان انسان ها و با محوریت آیه 13 سوره حجرات بیان شده است. ساختار این آیه رابطه «تفاوت» و «تقوا» را با سازوکار «تعارف» به معنای «هم شناسی» و «تبادل معروف» تبیین می کند. دکترین ارتباطات میان فرهنگی در اسلام تعارف را جایگزین تفاخر، تحقیر و تکفیر می کند و این تعارف بر آیات 17و 18 زمر بر «استماع» و گشودگی در برابر دیگری در عین «اجتناب» از طاغوت استوار است. در ادامه، مؤلفه ها و فرایند این الگوی قدسی تحت عنوان «هم شناسی فرهنگی» مورد تحلیل قرار گرفته و تمایز آن با سه الگوی دیگر روشن شده است. 

تبلیغات