آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

حس ذاتی تعامل با منطقه نشانه حساسیت زیست محیطی است که در قرن بیست و یکم بسیار حیاتی است. امروزه اجتناب ناپذیر است که منطقه گرایی می بایست در گفتمان بزرگ تری از معماری قرار داده شود و بحث و مناظره در مورد نقش کاربست معماری سبز منطقه ای به عنوان یکی از عوامل هویت فرهنگی و حس مکان مورد ترویج قرار گیرد. پژوهش حاضر استدلال می کند که معماری منطقه گرا وارد مرحله جدیدی از روند تکاملی خود شده است که همانا منطقه گرایی پایدار می باشد. در این دیدگاه، مناطق را باید از لحاظ منابع منحصر به فرد و محدودیت های خاص خود تعریف کرد. به جای اینکه تحت تأثیر جهانی شدن باشیم، مناطق باید در یک سیستم تعاملی جهانی و منطقه ای از وابستگی های متقابل پیچیده که فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و مهم تر از همه اکولوژیک هستند، تبعیت کنند. لذا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر منطق استدلال استقرایی، از داده های متنی و تجارب معماری ذکر شده در پژوهش، حرکت و با بیرون کشیدن مفاهیم مستتر در آن، به تدریج به سطوح انتزاعی تری از منطقه گرایی پایدار دست خواهیم یافت. مضاف بر آن با استفاده از جدیدترین آثار معماری منتخب توسط موسسات بین المللی و جوایز و مسابقات، مصادیق مروری منطقه گرایی پایدار را بسط می دهیم. دستیابی به یک مدل یا چارچوب نظری که نظم های نهفته و الگوهای تکرارشونده در معماری منطقه گرا و معماری پایدار را نشان دهد، می تواند پایان بخش تحقیق باشد.

تبلیغات