آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

ضرورت انعطاف پذیری از دو بعد قابل اثبات می باشد، یکی از نظر تئوری و دیگری تجربه های متعددی که در طول تاریخ معماری وجود داشته است. انعطاف پذیری مستلزم سازماندهی است و بدون آن می تواند منجر به آشفتگی و هرج و مرج گردد. هرچند انعطاف پذیری کامل امکان پذیر نیست، زیرا مرزهایی در این میان حاکم است که باید کل نظام و ساختار اصلی را حفظ کند. یکی از پیش شرط های انعطاف پذیری عملکرد مجزای عناصر نگهدارنده و جدا کننده بناست، از این رو تاریخچهء انعطاف پذیری در ارتباط تگاتنگی با تحولات و شکوفایی بناهای اسکلتی در عصر جدید دارد. از نظر تئوری تغییرات مستمری هستند که روزانه، ماهانه و حتی سالانه در عوامل محیطی و عوامل انسانی رخ می دهند که این تغیرات به طور کلی در قالب سه دسته می باشند: تغییر در ساختار جمعیتی (افراد)، تغییر در ضوابط و استاندارد ها و تغییر در ارزش ها، معماری نیز به منظور تطبیق با این تغییرات و حفظ کیفیت فضا،ناگزیر به تغییر می باشد، تغییری که بر اساس تعاریف ارائه شده، انعطاف پذیر محسوب می گردد. در فضاهای مسکونی نیز قابلیت تطبیق فضا با نیازها و سلایق شخصی کاربران برای حفظ مطلوبیت فضا ضروری می باشد. عواملی همچون افزایش تعداد فرزندان، تغییرساکنین و استقلال فرزندان از خانواده، باعث ایجاد نیاز برای تفکیک یا تجمیع در واحد یا واحدهای مسکونی می گردد. همچنین رشد سنی افراد و تغییر سلایق آنها یکی از عوامل ایجاد تغییرات کالبدی در فضای مسکونی می باشد.

تبلیغات