گسترش شهرنشینی و به دنبال آن مشکلات خاص شهرنشینی بیش از پیش توجه به راهبردهای سودمند برای بهینه سازی زندگی شهروندان را ضروری ساخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی موانع چهار گانه تغییر(موانع نگرشی – دانشی، هنجاری – رفتاری، ارتباطی، نهادی) از طرح جامع به طرح استراتژیک در ایران می باشد.تحقیق حاضر از لحاظ هدف،توسعه ای کاربردی و از نظر پارادایم در گروه تحقیقات کیفی قرار می گیرد. روش نمونه گیری، هدفمند دردسترس می باشددر مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، موانع و عوامل شناسایی شد. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل جمعی از اساتید و مشاوران که در موانع تغییر برنامه ریزی شهری فعالیت می کنند یا فعالیت می-کردند، می باشد. نتایج نشان می دهد مانع نگرشی- دانشی بزرگترین مانع پیش روی نظام برنامه ریزی شهری در ایران می باشد.و این باعث می شود که با توجه به مهم بودن این شاخص در صورت رفع موانع مربوط به این شاخص باید ابتدا نگرش و دانش که دو مقوله ی مهم و محافظه کارانه در برابر مقاومت می باشد را تقویت کرد، چنان چه به این دو مقوله توجه شود و شکاف میان این دو از بین رود مسلماً مسیر دستیابی به شرایط ایده ال در زمینه ی سایر شاخص ها نیز برای دستیابی به رویکرد استراتژیک تسهیل خواهد شد.