ایران به دلیل ویژگیهای خاص در ماهیت نظام سیاسی، وزن ژئوپلیتیکی و گفتمان پویای آن، شایسته است در اندازه های قدرتی منطقه ایی و محوری برای یک کنفدراسیون ایفای نقش کند.حوزه ی خلیج فارس بدرستی اساسی ترین علقه ی ایران می باشد.حضور ث قدرتهای بین المللی و تصادم منافع آنها با منافع ایران و انطباق آن با منافع بازیگرای مانند عربستان یک پر فشار ژئوپلیتیکی ایحاد کرده است.از این رو و بدلیل دکترین سیاست خارجی مبنی بر حساسیت در خصوص مسایل فلسطین، ایران در مدیترانه ی شرقی حضور یافته است.
عدم افتتاح صحنه ای نوین در این حوزه پس از دهه ی نخست انقلاب، شرایط حاد متحدین ایران بویژه سوریه و حزب الله لبنان، همجنین شرایط نا مطمئن ایران از جهت تهدیدات نظامی خارجیحاکی از نوعی دشواری در سیاست خارجی است.
نفوذ ایران، نفوذی معنوی است لذا موتور محرک آن در گفتمان سیاسی نهفته و سپس به مانور های سیاسی برمیگردد.
مولف بر آنست تا با ارائه ی راهبردی چند لایه منتهی به افتتاح صحنه ی نوین در مدیترانه ی شرقی، در نتیجه خنثی سازی محیط پرفشار ژئوپلیتیکی خلیج فارس ، چگونگی بازیابی قدرت ایران را در منطقه تبیین نماید