با توجه به اینکه بخش اعظم جمعیت جهان در مناطق ساحلی استقرار یافته اند و فعالیتهای آنها به نوعی با بهره برداری دریایی مرتبط است، بنابراین سواحل بعنوان یکی از مناطق مهم مورفودینامیک از اهمیت ویژه ای برخوردارند. مناطق ساحلی در سراسر جهان در زیر فشار شدید قرار دارند. حداقل پنج عامل انسانی وجود دارند که زمینه های تخریب و نابودی منابع ساحلی را فراهم آورده اند که عبارتند از: رشد جمعیت، آلودگی ، تخریب محیط زیست، برخورد منافع بین کاربران، بهره برداری بی رویه از منابع. اقدامات محلی، منطقه ای و ملی زیادی در کشورهای مختلف برای حل این مشکلات زیست محیطی و مدیریت مناطق ساحلی بصورت پایدار ارائه شده اند. اغلب برنامه های رایج مدیریت مناطق ساحلی متوجه خطرات ساحلی مانند فرسایش و سیل، آلودگی های وارده از فعالیتهای خشکی و آلودگیهای ناشی از حمل و نقل دریایی می باشند. بهره برداریهای گسترده در زمینه شیلات، توریسم، حمل و نقل تجاری و غیره اهمیت منطقه ساحلی را دو چندان میکند. از آنجا که برای هرگونه فعالیت انسانی اعم از استقرار سازه های ساحلی و بندرگاهی و نیز سایر بهره برداریها نظیر حمل و نقل، تجارت و بهداشت مستلزم پایداری خط ساحلی از نظر عوامل مورفودینامیک هم از سوی حرکات آب دریا و نیز فرآیندهای محیط خشکی است، بنابراین مطالعه منجسم از دیدگاه ژئومرفولوژی و مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی ضروری می نماید. از این دیدگاه برای دستیابی به هدف متغیرهای موثر در تحول خط و پهنه ساحلی عمدتاً شامل امواج، جزر و مد، جریانهای ساحلی بعنوان عوامل دنیامیکی محیط دریا و فرآیندهای رودخانه ای و بادی و نیز فعالیتهای انسانی (در مقیاس محدود) از سوی خشکی، متغیرهای مورد مطالعه اصلی را تشکیل میدهند. باتوجه به ویژگیهای طبیعی و موقعیت جغرافیایی منطقه ساحلی بندر کنگ تا بندر حسینیه از رویکرد طبیعی استفاده شده است بطوری که در تعریف منطقه ساحلی برای مدیریت، حوضه های آبریز بخش لاینفک و جدائی ناپذیر منطقه ساحلی در نظر گرفته شده و باتوجه به معیار کارکرد طبیعی قوی بین دو بخش مذکور، مرز مدیریت منطقه ساحلی تا خط تقسیم حوضه های آبریز می رسد.