مقاله پیش رو تلاش می کند تا جنبشها و احزاب قوم عرب در استان خوزستان را به عنوان یکی از اقوام کهن ایرانی مورد کالبد شکافی قرار دهد. این جنبش ها از لحاظ تعداد کمی جمعیت، پتانسیل جغرافیایی و ژئوپولتیکی، مذهب تشیع و مرزنشین بودن از شرایط ویژه ای برخوردار است. همزیستی و احساس تفاهم با کشورهای همجوار از منظر وابستگی و تعلق اقتضاء می نماید تا راهکارهای علمی مناسب جهت پرهیز از بروز تنش و بحران حاکمیت ملی در منطقه ارائه و تبیین شود که چنین کار ویژه ای را مقاله حاضر پوشش می دهد