" بررسی و تحلیل نقش ادراک محیطی جوامع محلی در بهره برداری از منابع طبیعی حوزه های آبخیز شمال ایران (مطالعه موردی حوزه آبخیز " واز رود " – شهرستان نور) (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
هر فردی از محیط طبیعی خود تصویر ذهنی دارد. برای توصیف چنین تصاویر ذهنی، جغرافیدانان فرهنگی از اصطلاح ادراک محیطی کمک گرفته اند. برای درک چرایی استقرار گروههای انسانی در محیط طبیعی شان، جغرافیدانان نه فقط باید از خصایص محیط مربوطه آگاه باشند، بلکه همچنین بایستی با نحوه نگرش و ادراک واجدین فرهنگ نسبت به محیط طبیعی نیز اطلاع داشته باشند. بطور کلی درک مردم از محیط زیست شان همانند تجربه هایشان نسبت به یکدیگر فرق می کند و همچنین علایق شان هم نسبت به یکدیگر متفاوت میباشد ، بطوری که ارزشها، اعتقادات ریشه دار و یا هر آنچه که برای اشخاص و جامعه ارجحیت دارند بر ادراک و معرفت آنان تأثیر گذارند . سازمان فضایی منابع طبیعی شمال ایران و فرمهای فضایی شکل گرفته در آن تا حدود زیادی به نوع منابع محیطی موجود در آن (جنگل، مرتع، رودخانه های پرآب، چشمه های فراوان و ...)، و همچنین به ادراک محیطی ساکنین آن بر میگردد. بنابراین شناخت میزان ادراک آنان در مورد نقش ، کیفیت و علل تخریب منابع طبیعی بمنظور اصلاح و ترمیم شکافهای ایجاد شده که بواسطه برهم خوردن تعادلهای محیطی در این سازمان فضایی بوجود آمده از ضروریات اساسی میباشد، امری که تا بحال کمتر به آن توجه شده و بیش از دو دهه است که با صرف میلیاردها ریال هزینه های تحقیقاتی و مطالعاتی سعی در القای این دیدگاه میباشد که عامل اصلی این بهم ریختگی جنگل نشینان و معیشت دامداری سنتی مربوط به آنان می باشد، حال آنکه بنظر می رسد نگرش و نحوه بهره برداری از منابع طبیعی حوزه های آبخیز شمال ایران با نوع و میزان ادراک محیطی جوامع محلی ( ساکنین قلمروهای جلگه ایی – میانکوهی و کوهستانی ) ساکن آن ارتباط معنی داری را دارد . ایده ایی که این تحقیق بدنبال بررسی آن میباشد . نتایج آنالیز آماری نشان داده که در قلمرو ادراکی پاسخهای ساکنین دائم و موقت به گزینه های مربوط به نقش، کیفیت و علل تخریب منابع طبیعی حوزه با استفاده از آزمون (X 2 ) بسیار معنی دار بوده، بطوریکه سطح ادراکی ساکنین موقت به نظرات کارشناسی نزدیکتر از ساکنین دائمی نشان داده است