یکی از چالش های اساسی فراروی برنامه ریزی شهری در اواخر قرن بیستم ، رشد پیوسته میزان ترافیک بوده که دستیابی به توسعه شهری پایدار را تحت تاثیر قرارداده است. در نظام های شهری، شبکه معابر و سیستم های حمل و نقل درون شهری تاثیرات مختلفی برتوسعه شهرها و اراضی می گذارند. در مجموع می توان گفت که شبکه های حمل و نقل نه تنها در جابه جایی کالا و مسافر بلکه بر توسعه نیز تاثیر می گذراند. شبکه معابر درون شهری امکان توسعه اراضی را در طول معابر افزایش داده و تاثیری خطی بر توسعه را به دنبال دارد ، حال آن که شبکه آزاد راه ها به طور عمده در محل تقاطع ها بر توسعه اراضی اثر می گذارند. زیست پایدار مستلزم زندگی و همجواری نزدیک با محیط شهری جذاب و متناسب باخواست و توان ساکنان است . تحقیقات درباره گزینه های موجود در سطح استراتژیک ، ملاحظات و اقدامات لازم را برای دستیابی به حمل و نقل پایدار در افق 2020 نشان می دهد. رسیدن به این هدف، هم مستلزم استفاده از فناوری های جدید در حمل و نقل، و هم برقراری ارتباط علمی و منطقی بین حمل و نقل و رشد اقتصادی است. علاوه براین، برای اجرای اقدامات مؤثر مورد نظر در این زمینه، عزم و مداخله تمام گروه های درگیر ضروری است. مقاله حاضر بر آن است تا با ارائه مقدمه ای تاریخی – نظری در مورد تولد پدیده کلان شهری جدید، هم زمان با ورود خودرو به صحنه شهرهای موجود، سیر تحول جهانی برخورد با حمل و نقل کلان شهری را طی دهه های پنج گانه 1950 تا 1980 و بعد از آن پی بگیرد، گرایش های محوری هر یک از دوره ها یا راهبردهای حمل و نقلی مطرح در کلان شهرهای » دهه ها را مورد بحث و بررسی قرار دهد و آ نها را در قالب به تصویر بکشد . سپس با ارائه ویژگی های عمده برنامه ریزی حمل و نقل شهری و با الهام از « جهان نظریه توسعه پایدار شهری، وضعیت سیستم های حمل و نقل عمومی غیر انبوه شهر تهران و تاثیراتی که شبکه های حمل و نقل بر توسعه شهر تهران دارند را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.