به منظور بررسی جنگ دوم خلیج فارس، در خلال سا ل های 1991-1990 م به عنوان بحرانی بین المللی ضروری است ابتدا بحران و الگوی بحران تبیین و شناسایی شود . بحران ارتباط تنگاتنگی با منازعه و جنگ دارد ولی در صورت بررسی عمیق و همه جانبه تفاوت واژگان فوق آشکار می شود. خلیج فارس به دلیل موقعیت ویژه ژئوپلیتکی همواره در طول تاریخ با تهدید و مخاطره مواجه بوده است . وجود منابع غنی نفت و گاز و راهیابی آن از طریق تنگه هرمز به دریای عمان، عرب و اقیانوس هند باعث شده است ارتباط دریایی شرق مدیترانه و جنوب غرب آسیا با خاور دور و شرق آسیا با سهولت افزو نتری انجام گیرد. به طورکلی برخورداری خلیج فارس از دو موقعیت ممتاز ثابت (جغرافیایی) و متغیر (منابع انرژی ) موجب گشته کشورهای غربی و در رأس آن ها ایالات متحده آمریکا نسبت به تهدید منافع خود در این منطقه حساسیت زیادی داشته باشند . به همین دلیل ادعای عراق مبنی بر مالکیت کویت و حمله نظامی به این سرزمین در سال 1990 م و واکنش سریع و گسترده کشورهای ذینفع در اندک زمانی به بحرانی بین المللی مبدل گردید، در تحقیق حاضر سعی گشته به این سؤال پاسخ داده شود: ”آیا بحران خلیج فارس طی جنگ دوم از الگوی جامع بحران تبعیت می نماید؟“