هدف: مرکزیت، در تئوری شبکه، معیاری است برای برآورد میزان اهمیت و تأثیرگذاری یک عضو در ساختار کلی شبکه. هدف از این پژوهش، بررسی ویژگی های مرکزیت سهام و توانایی این معیار در تخمین ریسک و همچنین، امکان سنجی استفاده از این معیار برای تشکیل سبد سهام است.
روش: در این پژوهش، ابتدا به بررسی ارتباط مرکزیت سهام با معیارهای پُرکاربرد تخمین ریسک، مانند بتا و انحراف معیار بازدهی و همچنین، بررسی رابطه مرکزیت سهام پرداخته شد. وزن معیارها با استفاده از چارچوب مارکویتز به دست آمد. در پایان، پس از معرفی استراتژی مبتنی بر مرکزیت برای انتخاب پرتفوی، به کمک معیارهای مختلف ارزیابی عملکرد، نتایج با سایر روش های پُرکاربرد مقایسه شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در بورس اوراق بهادار تهران، مرکزیت می تواند نقش مؤثری در تخمین ریسک سهام ایفا کند و ارتباط معناداری بین مرکزیت و سایر معیارها وجود دارد. همچنین مشخص شد که سهام با مرکزیت کمتر، منافع مربوط به متنوع سازی پرتفوی را افزایش می دهند و استراتژی انتخاب پرتفوی با استفاده از مرکزیت در مقایسه با سایر روش های پُرکاربرد انتخاب پرتفوی، عملکرد بهتری دارد و می تواند بازدهی موزون شده با ریسک بهتری خلق کند.
نتیجه گیری: مرکزیت سهام، به عنوان معیاری برای تعیین اهمیت و تأثیرگذاری هر عضو یک شبکه، می تواند مانند سایر معیارهای پذیرفته شده برای توصیف ریسک سهام، مفید واقع شود. این توانایی توصیف ریسک باعث می شود که بتوان از مرکزیت برای تشکیل پرتفوی سرمایه گذاری بهره برد.