آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

رودخانه های بین المللی در قالب مرز یا گذر از مرزهای ملی، بخش مهمی از روابط بین الملل را به خود معطوف داشته اند. به ویژه اینکه، نزدیک به نیمی از جمعیت جهان در داخل حوضه این رودها، و بیش از۹۰ درصد در درون کشورهای دارنده این حوضه ها، سکنا دارند. وضعیتی که با ایجاد رابطه انکارناپذیر وابستگی متقابل، منابع آب را به یک مسئله حیاتی برای این کشورها مبدل کرده است. بدین ترتیب همان طور که جمعیت و اقتصاد رشد می کنند و منابع آب ملی برای رشد و توسعه بیشتر مورد بهره برداری قرار می گیرند، کنش و واکنش دولت ها برای سهم بیشتر از این منابع فراملی فزونی می گیرد. در این رابطه، گونه برهم کنش دولت ها در بهره برداری از این منابع مشترک، طیف گسترده ای از همکاری تا تنش و جنگ را در بر می گیرد. در برخی از مناطق جهان منابع آبی مشترک در قالب رودها در نقش عامل پیوند ملت ها و دولت ها عمل کرده اند. به شکلی که کشورهای ذی نفع، مسیر همکاری و همگرایی در پیش گرفته و گام های مهمی را در توسعه منطقه در قالب مدیریت بهینه بر منابع آبی مشترک برداشته اند. به عبارتی هرچند دستیابی به همکاری های بین المللی راهی دراز، دیرپا و پیچیده است، اما همیشه راه های بسیاری برای دنبال شدن، قدم های زیادی برای برداشتن و گزینه های مختلفی برای بررسی و انتخاب وجود دارند. پژوهش حاضر در قالب روش شناسی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای با بررسی وضعیت عملی دست یابی به همکاری در بخشی از رودخانه دانوب به عنوان یک الگو، به این نتیجه رسید که همکاری منحصر به توافق های آبی نبوده و عواملی همچون نگرانی های زیست محیطی، امنیت منطقه ای، منافع منطقه ای(مانند پیوستن به سازمان ها و اتحادیه ها)، میانجی گری (دولت ها، سازمان ها و نهادهای بین المللی) و... در این فرایند موثر هستند.

تبلیغات