هدف این پژوهش بررسی رقابت تجارت بین المللی بنگاه ها و کشورها بر مبنای مدل های اقتصاد بین الملل و مقایسه آن با نظریه پورتر است. نظریه مزیت رقابتی پورتر استدلال می کند که کشورها مانند بنگاه ها در بازارهای بین المللی برای افزایش سهم خود از بازارهای جهانی در حال رقابت هستند. دو دیدگاه در مورد رقابت پذیری وجود دارد. از دیدگاه مبتنی بر اقتصاد، به نظر می رسد شواهد تجربی کافی برای تأیید نظریه پورتر در خصوص تعمیم پذیری رقابت بنگاه ها بر مبنای مزیت رقابتی به کشورها وجود ندارد. در مقابل اما دیدگاه میتنی بر مدیریت کسب وکارها، مفهوم مزیت رقابت ملی بر مبنای نظریه پورتر در سطح بنگاه ها را به صورت نظری و عمومی به کشورها تعمیم داده است. این مطالعه با تحلیل نظریه های سنتی و نوین اقتصاد بین الملل و تئوری مزیت رقابتی ملل پورتر، استدلال می کند که مدل الماس پورتر نظریه جدیدی برای توضیح مزیت رقابتی کشورها نیست بلکه چارچوبی است که رقابت بین المللی بنگاه ها را توضیح می دهد. اگرچه این مدل می تواند چارچوب تحلیل نقش سیاست های تجاری دولت ها در بهبود رقابت پذیری بنگاه ها و اقتصاد کلان باشد، اما نقاط ضعفی دارد که مهم ترین ها عبارت اند از در نظر نگرفتن جابه جایی عوامل تولید از طریق شرکت های چندملیتی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی.