آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

انواع مختلفی از ناسازگاری ها در سیاستگذاری فرهنگی ایران وجود دارد. هدف این نوشتار تحلیل نقش ناسازه های شناختی در ایجاد ناهماهنگی میان محتوای سیاست های فرهنگی با ارزش ها و هنجارهای ذی نفعان آن سیاست است. هدف این مقاله ارائه یک مدل پیشنهادی برای مطالعه و تحلیل این قبیل ناسازه ها است. با بهره گیری از روش تحلیل نظری و با تکیه بر رویکردهای شناختی در سیاستگذاری عمومی شامل «پارادایم سیاستگذاری»، «مرجعیت» و «چارچوب ائتلاف حامی» تلاش شده است تا یک چارچوب پیشنهادی برای مطالعه ناسازه های سیاست فرهنگی ارائه شود. به همین دلیل و به طور خاص زمینه های اجتماعی شکل گیری ناسازه ها در نظام قشربندی جامعه ردیابی شده است، زیرا نظام قشربندی بازنمای تنوعات فرهنگی و ذخائر شناختی متنوع است. تفاوت منابع شناختی و مرجعیت های فکری سیاستگذاران و ذی نفعان سیاست ها که حاصل تعلق به قشرهای متفاوت است موجب جهت گیری های فرهنگی ناسازگار می شود. همچنین نقش گروه های اقتصادی و سیاسی ذی نفوذ، لابیگرها و گروه های مرجع نیز بارز است. این واسطه ها برخی از مرجعیت ها را برای سیاستگذاران برجسته کرده و با تأثیر بر سازمان و ائتلاف سیاستگذاران تلاش می کنند سیاست ها را به سمت منافع خود، هدایت کنند.

تبلیغات