آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

هدف: شرم از جمله هیجانات خودآگاه است که نقش مهمی در زندگی انسان دارد. با توجه نقص دانش بافتاری و فرهنگ محور در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم شرم در جمعیت غیربالینی و ارائه مدل مفهومی برای آن انجام شده است. روش: پژوهش حاضر یک تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 16 نفر (8 مرد و 8 زن) بود که انتخاب افراد در ابتدا به صورت هدف مند و در ادامه بر اساس نمونه گیری نظری انجام شده است. روش جمع آوری داده ها مصاحبه بدون ساختار بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کوربین و استراوس (2014) و از نرم افزار (2018) MAXQDA استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، سه مقولۀ اصلی در توصیف مشارکت کنندگان از تجربۀ شرم عبارت بود از «قضاوت درونی شده»، «سرافکندگی» و «خودواقعی نبودن». به علاوه تجربۀ شرم همراه بوده است با راهبردهای متنوعی که برای پیشگیری از شرم یا خلاصی از آن استفاده می شده است. پیامد این راهبردها در دو مقولۀ «خودواقعی نبودن» و «نگرش منفی به خود» با سه زیر مقولۀ «بی عرضگی»، «کافی نبودن» و«متفاوت بودن» خلاصه گردید. نتیجه گیری: در این مطالعه شرم در جمعیت غیربالینی با ژرفای بیشتری بررسی شد که نتایج آن نشان دهنده تأثیر چشمگیر این هیجان بر کیفیت زندگی افراد بود و بر اهمیت اقدامات آموزشی در مدیریت این هیجان تاکید داشت.

تبلیغات