فرهنگ بازارگرایی شکلی از انعطاف پذیری خلاقانه است که با هدف ارزش آفرینی برای عوامل بازار به وجود می آید و در رأس آن مشتری، کانون توجه فعالیت ها قرار می گیرد. بهره وری هم با در برداشتن مفهوم کارایی به مثابه یک شاخص اقتصادی، از اهداف اصلی سازمان های تجاری محسوب می گردد. اینکه فرهنگ بازارگرایی و بهره وری منابع انسانی چه تأثیراتی بر یکدیگر القا می نمایند، محور اصلی این پژوهش است. به ویژه آن که در مطالعات مختلف، جهت علیّت میان این دو متغیر و نحوه ارتباط بین آنها با نتایج متفاوتی همراه بوده است. در این پژوهش با استفاده از تکنیک علیّت گرنجری و آزمون هاسمن در تخمین سیستم معادلات همزمان،رابطة علی بهره وری منابع انسانی و فرهنگ بازارگرایی آزموده شد. الگوی فرهنگ بازارگرایی، برگرفته از مدل دنیسون و الگوی بهره وری منابع انسانی مبتنی بر مدل هرسی و بلانچارد می باشد و گردآوری داده ها بر اساس مشاهده مستقیم رفتار پرسنل فروشگاه زنجیره ای یاس در شهر تهران تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافت. نتایج رابطة علی دو طرفه میان متغیرهای پژوهش را تأیید نمود به نحوی که از یک طرف بهره وری منابع انسانی عامل بهبود فرهنگ بازارگرایی و از سوی دیگر فرهنگ بازارگرایی به عنوان عامل ارتقای بهره وری منابع انسانی شناسایی گردیدند.