با توجه به اینکه می توان تمام اشکال قدرت را از نظر مشروعیت تحلیل کرد، بررسی درک کنشگران از مشروعیت قدرت اعمالی در فرایند پژوهش و واکنش های احتمالی آنان، هدف پژوهش کیفی حاضر است که به روش پدیدارشناسی توصیفی موستاکاس انجام شده است. برای گردآوری داده های کیفی، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته ای با 19 دانشجو و فارغ التحصیل دانشگاه تهران به صورت هدفمند و با استفاده از راهبرد نمونه گیری معیار (ملاک مدار) انجام شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل استیوک-کولایزی-کین استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه تهران قدرت اعمال شده را براساس اخلاق، تجربه و تخصص، عقلانیت و کارآمدی مشروع و بر مبنای اخلاق، ارزش های اقتصادی، تجربه و تخصص، دین، عدالت، عرف، عقلانیت، قانون و کارآمدی غیرمشروع ارزشیابی کرده اند. همچنین، اجتناب از موقعیت زورگویانه، برنامه درسی پنهان، تسلیم، تعهد، خشم و ناراحتی، سازش، مقاومت و هم دستی، واکنش های کنشگران به قدرت اعمالی در فرایند پژوهش بوده است. از آنجا که واکنش های منفی مانند خشم و ناراحتی به قدرت اعمالی بیش از واکنش مثبت مانند تعهد است، یافته های پژوهش نشان دهنده مشروعیت نداشتن یا مشروعیت کم قدرت عاملان و سیاست گذاران در فرایند پژوهش است. این موضوع ضرورت سیاست گذاری باز در آموزش عالی و توجه به گفته های دانشجویان و مشارکت دادن آنان در فرایند سیاست گذاری پژوهشی را دوچندان می کند.