فعالیت های بدنی و شناختی اثرهای مثبتی بر عملکردهای شناختی دارند، اما به ندرت در ترکیب با یکدیگر استفاده شده اند؛ ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر فعالیت بدنی با سطوح متفاوت بار شناختی بر امواج مغزی قشر سینگولیت انجام شد. در این پژوهش نیمه تجربی، 30 دانشجوی دختر کم تحرک با متوسط سنی 92/1 ± 63/22 سال به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و براساس جایگزینی تصادفی در سه گروه 10 نفره (فعالیت بدنی بدون بار شناختی، فعالیت بدنی با بار شناختی و کنترل) قرار گرفتند. نمونه های دو گروه تجربی به مدت 16 جلسه در برنامه تمرینی مخصوص به گروه خود قرار گرفتند، اما گروه کنترل به فعالیت روزانه خود پرداختند. قبل و بعد از برنامه تمرینی، امواج مغزی با استفاده از دستگاه EEG در حالت استراحت و با چشمان باز ثبت شد و داده های نواحی Fz، Cz و Pz در امواج مغزی دلتا، تتا، آلفا و بتا با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد.نتایج نشان داد که موج مغزی دلتا در ناحیه Fz کاهش یافت و موج مغزی آلفا در ناحیه Pz از نظر آماری افزایش معناداری در شرکت کنندگان هر دو گروه آزمایش داشت، اما تفاوت معناداری بین اثرگذاری فعالیت بدنی با و بدون بار شناختی بر امواج مغزی قشر سینگولیت مشاهده نشد. براساس یافته های این مطالعه، بهره گیری از هر نوع فعالیت بدنی (با و بدون بار شناختی)، احتمالاً بتواند شرایط تحریک نورون ها را در سطح قشر سینگولیت مغز فراهم آورد و باعث ایجاد سازگاری هایی در دستگاه عصبی شود.