یکی از مهمترین چالش های سیاست گذاری اقتصادی چگونگی تعامل با انقلاب فناوری های نوین می باشد. این دگرگونی ها که انقلاب صنعتی چهارم نامیده شده است، الگوی کسب وکار و نظام اقتصادی، به مفهوم تعیین کننده مناسبات زندگی اقتصادی و تولیدی انسان، را به صورت بنیادین تحت تاثیر قرار داده است. مهم ترین اثر اقتصادی این انقلاب، استقرار و فراگیری اقتصاد دیجیتالی با جهت گیری رشد اقتصادی پایدار است که محور اصلی سیاست گذاری در اقتصادهای توسعه یافته است. گسترش اقتصاد مبتنی بر پلتفرم های دیجیتالی برای کشورهای در حال توسعه با موانع ساختاری در تولید، تجارت و رقابت پذیری، پایین بودن رشد اقتصادی و بهره وری عوامل تولید، یک ضرورت غیرقابل اجتناب است. هدف این پژوهش بررسی ابعاد اثرگذاری انقلاب صنعتی چهارم و اقتصاد دیجیتال بر رشد اقتصادی پایدار و تغییرات بنیادین در نظام اقتصادی کلاسیک است. به منظور سیاست گذاری های کلان اقتصادی، ضروری است به این پرسش مهم پرداخته شود که آیا فناوری های جدید منجر به شکل گیری یک ﻧﻈﺎم اﻗﺘﺼﺎدی نوین خواهند شد و این ساختار جدید چگونه رشد و پیشرفت اقتصادی جوامع را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این مطالعه استدلال می کند که نظام اقتصادی نوین ایجاد شده با کاهش هزینه های تولید و مبادله، رفاه اقتصادی جامعه را افزایش می دهد. همچنین اثر فناوری و یادگیری مرکب بر اصل محدودیت منابع در اقتصاد غلبه نموده و با تغییر ساختاری در فضای کسب و کارها، رشد اقتصادی درون زا و پایدار را تسریع می نماید. در نهایت نیز نقش دولت ها در سیاست گذاری و تامین زیرساخت های ضروری برای استقرار و تکامل فرآیند گذار به انقلاب صنعتی چهارم و اقتصاد دیجیتال بررسی و تبیین شده است.