آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

یکی از عوامل عدم توفیق مدیریت و کنترل راهبردی در خصوص بحران های اجتماعی، ضعف در تعیین دانش مورد نیاز و به تبع آن اتخاذ رویکرد مدیریت دانش و همچنین تعیین و ایجاد نظام دانشی و اطلاعاتی مناسب با آن در سطح راهبردی است. پژوهش حاضر با تعیین هدف میزان اثرگذاری رویکردهای متفاوت مدیریت دانش بر عوامل کنترل بحران های اجتماعی و به جهت تقویت کنترل این بحران به رشته تحریر درآمده است. مدیریت دانش موجب بالارفتن قابلیت های پویایی در زمان وقوع بحران های اجتماعی، فرآیند درک محیط، شناسایی این بحران ها و تسریع در تعیین آنها و نیز تغییرات احتمالی در مفروضات اولیه می گردد. این پژوهش در پاسخ به این سوال اصلی که کنترل بحران های اجتماعی با مدیریت دانش چگونه است؟ روشی هدفمند را برمی گزیند. البته باید دانست که سازمان های ذی ربط دراین خصوص نمی توانند به طور صحیح دانش را مدیریت کنند چرا که دان ش اف راد ب ه ص ورت درونی و تلویحی است اما می توانند محیط عملیاتی را ب ه منظ ور توس عه و اش تراک اطلاع ات، مدیریت کنند. آنها باید تلاش کنند تا جای ممکن، از فنون و طرح های موجود مدیریت دانش به عنوان اهرم هایی برای راه اندازی مدیریت دانش خود استفاده کنند. از این رو در این مقاله مدیریت دانش و اصول آن به همراه شرحی از انواع مدل ها ارائه شده و در نهایت الگوی پیشنهادی عنوان و بررسی می شود

تبلیغات