آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

هدف این پژوهش تعیین تغییرات بازنمایی و دلبستگی مادرانه به عنوان عناصر مهم نظام مراقبت کنندگی در طول تحول است. 60 زوج مادر و کودک در فاصله سنی 18 تا 60 ماهگی به وسیله پرسشنامه دلبستگی بزرگسال (هازن و شیور، 1987)، مصاحبه مدل درون کاری کودک (زینه، بنویت، بارتون، هیرشبرگ و ریگان، 1994)، ابزار درجه بندی رفتار مادرانه (پدرسون، موران و بنتو، 1999) و ابزار سنجش دلبستگی کودک (واترز و دینز، 1985) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش به وسیله آزمون آماری خی دو مورد تحلیل قرار گرفتند و تحلیل آماری نشان داد تفاوت چشمگیری میان ارزش مشاهده شده و مورد انتظار، در متغیرهای پژوهش در سنین متفاوت وجود دارد. نتایج حاکی از این بود که مادران کودکان 40-36 ماهه در مقایسه با مادران کودکان کوچک تر و بزرگ تر به احتمال بیشتری بازنمایی نامتعادل و حساسیت پایین نشان دادند. این امر می تواند درنتیجه بروز رفتارهای استقلال طلبانه و منفی گرایانه بیشتر در این دوره سنی و دشواری هماهنگ کردن خود با نیازهای جدید کودک از سوی مادر باشد. درنتیجه، مراقب ممکن است قادر به حفظ نقش خود به عنوان یک پایگاه ایمن، حساس و همگام با سرعت تغییر در کودک نباشد. این یافته تلویحاتی در مورد تأثیر و نقش رابطه مادر کودک طی این دوره تحول بر ایمنی دلبستگی کودک و لزوم مداخلات آموزشی متناسب با سن به مادران دارد.

تبلیغات