هوشمندی کسب وکار به عنوان یک فلسفه مدیریتی و اب زاری جه ت کمک به سازمان ها برای مدیریت و تصفیه اطلاعات، یکی از نوآوری های مهم در عرصه فناوری اطلاعات است که سازمان ها برای کسب منافع حاصل از آن نیازمند انطباق با آن هستند. بر این اساس ارائه مدلی برای انطباق سازمان های آموزشی با پدیده هوشمندی کسب وکار، انگیزه و هدف انجام این پژوهش است. برای نیل به این هدف، در این مقاله از روش توصیفی-پیمایشی و مطالعه موردی شهرستان اسدآباد استفاده شده است. با توجه به تمرکز این پژوهش روی سازمان های آموزشی، جامعه آماری پژوهش شامل 145 نفر اعضا هیئت علمی و کارکنان 5 دانشگاه شهرستان اسدآباد در نظر گرفته شده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران شامل 106 نفر بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده است. با مطالعه پیشینه پژوهش، 42 شاخص متمایز برای انطباق سازمانی با هوشمندی کسب وکار تعیین شد که در قالب یک مدل مفهومی سه سطحی ارائه شده است. برای بررسی مدل از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. طی تحلیل عاملی مرتبه اول 27 شاخص مؤثر، تأیید شدند. سپس با استفاده از این 27 شاخص و تعیین متغیرهای پنهان، تحلیل عاملی مرتبه دوم انجام شد و شش عامل مورد شناسایی قرار گرفتند.