آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

از نظر بسیاری از متخصصان و صاحب نظران نظام آموزش، مهمترین عامل نا کارآمدی سیاست گذاری نظام آموزش ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاستها و تصمیم های این حوزه با پشتوانه های علمی، نظری و پژوهشی است. سیاست پژوهی به عنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینه های سیاستی و ناظر به عمل، به سیاست گذاران، تعریف می شود و می تواند در سیاست گذاری منطقی و عقلایی در حوزه آموزش بسیار مؤثر باشد. همچنین در بدنه نظام سیاست گذاری گاهاً شاهد رخنه و رسوخ یکسری افکار و ایده هایی هستیم که از محیط بیرون بر سیاست گذاران تحمیل شده و همانند یک اهرم فشار، به آن می نگرند و افراد ذینفوذ می توانند اهداف خود را پیش ببرند. گاهاً مشاهده شده است که این اهداف کاملاً در عناد و تضاد با اهداف ماهوی نظام سیاست گذاری آموزشی است، لیکن به سبب درهم تنیدگی هایی که بین افراد نفوذی صورت گرفته است، این چالش به وجود آمده است. به دلیل اهمیت بالای این موضوع، در این پژوهش اهتمام بر آن است تا انواع راه های نفوذ و همچنین تاثیر گروه های ذینفوذ در حیطه سیاست گذاری آموزشی که همچون یک اهرم فشار هستند، بازشناخته شوند و با راهکاری مناسب، به سمت سیاست گذاری عمومی منطبق بر منطق سوق داده شوند.

تبلیغات