برخی از کشورهای صاحب نام و یا کشورهای در حال توسعه، در زمینه آموزش عالی دارای جایگاه های ممتازی در صحنه رقابت بین الملل می باشند. بسیاری از مؤسسات خدماتی آموزشی، در این زمینه موفق و پیشتاز بوده اند که در حال حاضر نامی از آنها به چشم نمی خورد. بسیاری از متخصصان علم مدیریت و برنامه ریزی همچون فردآر دیوید و جی ایوید هانگر، راه حل چالشهای سازمانی را در مفاهیمی همانند اهداف، خط مشی، مأموریت و سیاست های کلان یک مؤسسه جستجو می نمایند. برنامه ریزی فرایندی است که دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات می باشد. بر اساس این تعریف، تصمیم گیری های مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامه ریزی اطلاق نمی گردند. بیشتر برنامه ریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل «آرمانها و اهداف طرحها و اقدامات منابع مورد نیاز» می باشند. در مدلهایی همانند مدل برایسون، مدل هیل، مدل BCG و مدلGE ...، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد می گردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و... عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته، در نهایت باعث تغییر برنامه می گردند. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامه ریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. با توجه به این نگرش می توان تصمیمات سامان یافته ای را اتخاذ نمود و به اهداف کلان و انجام اعمالی دست یافت که ماهیت سازمان، نوع فعالیت ها و دلیل انجام آن فعالیتها توسط سازمان را شکل می دهد .