آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

در عصر دانائی محوری، ایجاد سازمان یادگیرنده به عنوان طرحی مؤثر در کسب مزیت رقابتی پایدار، رویکرد نوینی است که در منابع مدیریتی به فراوانی از آن یاد می گردد. در این سازمان به دو عنصر بسیار تأثیرگذار در تعالی آن یعنی انسان و دانش اهمیت بیشتری داده می شود. بر این اساس مهمترین رویداد، بروز فرآیند یادگیری سازمانی است. فرایندی که دانش افراد، توسعه آنان و سازمان را جهت دهی می نماید و سازمان را به سیستمی بالنده و پویا تبدیل می سازد. در این میان شناخت ابزارهای سنجش وضعیت یادگیری سازمانی و آگاهی از میزان یادگیرنده بودن سازمان، ضرورت می یابند تا بکار گرفته شوند. پیامد این اقدام، تدابیر لازم برای ایجاد یا توسعه یادگیری سازمانی خواهد بود. در پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی سازمان یادگیرنده، از پرسش نامه آرمسترانگ و فالی برای اندازه گیری فرایند یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل استفاده شده است. فرضیه ها در انطباق با چهار مؤلفه اساسی پرسش نامه طراحی شده اند. تحلیل آماری فرضیه ها مبتنی بر آزمون های استنباطی کای دو یک بعدی، دوجمله ای و فریدمن نشان می دهند که این دانشگاه روند تبدیل به سازمان یادگیرنده را آغاز نموده است اما در بعد تبدیل یادگیری به عمل با موانعی قابل ملاحظه روبرو بوده است. بخش عمده پیشنهادها، ارائه راهکارهایی برای تبدیل آموخته ها به عمل یعنی کاربرد دادن به یادگیری بوده است.

تبلیغات