پژوهش حاضر وضعیت کنش های دگردوستانة شهروندان تهرانی را در دو مقطع به تصویر می کشد و روند تغییرات عوامل اثرگذار بر این امر اخلاقی را نشان می دهد. به منظور تحقق این هدف تلاش شد با اتکا به رویکردهای فلسفی، جامعه شناختی، روان شناختی و زیستی چارچوب مفهومی مناسبی تدوین شود و با استفاده از روش پیمایش در سال های 1384 و 1394 به پرسش ها و فرضیات پاسخ داده شود. شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله و حجم نمونه به ترتیب 419 و 400 نفر بوده است. نتایج نشان داد در هر دو پیمایش از میان متغیرهای اثرگذار- سرمایة اجتماعی، سرمایة فرهنگی، سرمایة اقتصادی، نگرش دگردوستانه و نوع دینداری- بیشترین تغییرات کنش دگردوستانه را سرمایة اجتماعی تبیین می کند. همچنین، در هر دو پیمایش رابطة نگرش دگردوستانه و کنش دگردوستانه معنادار بوده و رابطة نوع دینداری با کنش دگردوستانه در پیمایش سال 1384 معنادار بوده و در پیمایش سال 1394 معنادار نبوده است.