هدف این پژوهش بررسی عوامل اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مشارکت انتخاباتی اقوام تُرک، کُرد و بلوچ است. چارچوب نظری راهنمای تحقیق، رویکرد لیپ ست درباره تحلیل اثر توسعه اقتصادی بر دموکراتیزاسیون و نظریات صاحب نظران معاصر ازجمله آلموند و وربا و جیل درباره اثر فرهنگ بر دموکراسی استوار است. در این راستا براساس استدلال پژوهش، اقوام در ایران متأثر از شاخص های متعدد است؛ بنابراین برای تحلیلی جامع از اقوام، ناگزیر از توجه همزمان به عناصر فرهنگی و اقتصادی و تناظر و تعامل آنهاست. از این دیدگاه ،در نقش فرضی جسورانه، عوامل اقتصادی مؤثر بر مشارکت در انتخابات را در پرتو عوامل فرهنگی بازخوانی و تفسیر می کند.
روش تحقیق بر تفکر آزمایش (مشاهده-دخالت-مشاهده) مبتنی است. برمبنای نتیجه پژوهش، توسعه اقتصادی نزد ترک ها و کردها با مشارکت ارتباط دارد؛ اما متأثر از عوامل فرهنگی، معانی متفاوتی به خود می گیرد. بنابراین مشارکت اقوام را باید با زمینه های قومی وارد شده در آن تفسیر و فهم کرد. نزد بلوچ ها ارتباطی بین مشارکت و عامل توسعه اقتصادی مشاهده نشد، بلکه الگوی کنش این قوم بیشتر متأثر از شاخص های فرهنگی(مذهبی) است. برمبنای نتیجه گیری پژوهش می بایست به اهمیت فرهنگ در تحلیل مسائل قومی ایران بیشتر توجه کرد.