سازه کیفیت زندگی را سازهای تحلیلی، سیاستی و عنصری کلیدی در سیاستگذاری و بررسی سیاستهای حوزه عمومی به حساب می آورند و از آن به عنوان شاخص توسعه اجتماعی یاد میشود. ویژگیهای این سازه مانند پویایی، چند بُعدی بودن و پنداشتهای مختلف از آن سبب شده تا این سازه که در ابتدا در حوزههای بهداشت و سلامت مورد استفاده قرار میگرفت به تدریج به دیگر حوزههای مطالعاتی نیز ورود پیدا کند. بی گمان چنین اقبال و توجهی موجب افزایش حجم مطالعات و واکاوی بیشتر این سازه شده است. در ایران نیز همانند سایر کشورها مطالعات کیفیت زندگی تغییراتی را تجربه کرده است. برای شناسایی روند تغییرات مطالعات کیفیت زندگی در ایران تمامی کارهای منتشر شده در سطح کشور در قالب پایاننامهها، پروژههای تحقیقاتی انجام گرفته در دانشگاه و مقالات علمی پژوهشی که عبارت ""کیفیت زندگی"" عنوان موضوعی یا چکیده آنها را شامل میشود، جمعآوری و مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج این تحلیل نشان میدهد که اگرچه در سالهای اخیر بر تعداد حوزههای مطالعاتی غیرپزشکی کیفیت زندگی در ایران افزوده شده ولی تعداد مطالعات آنها در مقایسه با حوزه مطالعات پزشکی بسیار کم میباشد. میزان مطالعات کیفیت زندگی در ایران در حوزه پزشکی بیش از 8 برابر این تعداد مطالعات در زمینه علوم اجتماعی است. علوم اجتماعی نسبت به پزشکی با دید جامعتری به بررسی کیفیت زندگی میپردازد، جامعه مورد مطالعه آن متنوعتر و تعداد مولفههای کیفیت زندگی در این حوزه بیشتر و به لحاظ محتوایی گستردهتر است. این ویژگیها میتواند مطالعات کیفیت زندگی را به سمت بررسی دقیقتر این سازه سوق دهد که به واسطه آن به توان میزان پیشرفت و توسعه جامعه را اندازه گرفت. بر همین اساس مطالعات کیفیت زندگی در ایران باید رویکرد اجتماعی کیفیت زندگی را بیش از پیش مورد توجه قرار دهد که این نیازمند افزایش تعداد مطالعات در حوزههای غیرپزشکی کیفیت زندگی میباشد. موضوعی که در مطالعات اخیر کیفیت زندگی در قیاس با مطالعات اولیه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.