هدف از پژوهش حاضر، مقایسه انگیزش مشارکت دانشجویان ورزشکار دختر و پسر در فعالیت های ورزشی و رابطه آن با هدف گرایی ورزشی آنان است. نمونه های این تحقیق را 106 دانشجوی دختر ورزشکار و 105 دانشجوی پسر ورزشکار با میانگین سنی 21 سال تشکیل می دادند. از پرسشنامه انگیزش شرکت در فعالیت های ورزشی (PMQ) گیل و همکارانش (1983) و پرسشنامة تکلیف گرایی و خودگرایی در ورزش (TEOSQ) دیودا و نیکولز (1995)، به ترتیب برای ارزیابی دلایل مشارکت در ورزش و ارزیابی هدف گرایی ورزشی استفاده شد. تمام اطلاعات، با استفاده از آزمون های t و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد یادگیری و بهبود مهارت ها مهم ترین عامل انگیزشی آزمودنی ها برای شرکت در فعالیت های ورزشی بود. آزمون t، تفاوت در انگیزه ها و هدف گرایی ها را بین دختران و پسران نشان داد. مقایسه دو گروه نشان داد ورزشکاران دختر در عامل شهرت (انگیزه بیرونی) و ورزشکاران پسر در عامل بودن با دوستان ( انگیزه درونی) به طور معنی داری بالاتر از گروه مقابلشان بودند. همچنین بدون توجه به جنسیت، بین تکلیف گرایی با انگیزه های درونی و خودگرایی با انگیزه های بیرونی، رابطه معنی داری مشاهده شد. علاوه بر این، نمره تکلیف گرایی دختران به طور معنی داری بیشتر از پسران بود، ولی در خرده مقیاس خودگرایی اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند.