مقدمه: هدف از این پژوهش، مقایسه ی فراوانی انواع سوءاستفاده و مسامحه ی دوران کودکی بین دوگروه وابسته و غیر وابسته به مواد است.
روش کار: این مطالعه ی مورد-شاهدی در یکی از شهرستان های استان کرمان (بردسیر) در سال 1389 انجام شد. تعداد 212 بیمار دارای اختلال وابستگی به مواد در گروه مورد و 216 نفر بدون این اختلال در گروه شاهد به صورت متوالی انتخاب شدند. ابزارها مشتمل بر داده های زمینه ای، پرسش نامه ی آسیب های دوران کودکی (CTQ) و پرسش نامه ی 12 سئوالی سلامت عمومی (GHQ-12) به صورت بدون نام توسط آنان تکمیل و جهت پی بردن به ارتباط انواع مختلف سوءاستفاده از کودک با وابستگی به مواد در بزرگسالی از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شد. جهت مقایسه ی نمره ی حیطه های پرسش نامه بین دو گروه از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد.
یافته ها: در گروه مورد 3/70% و در گروه شاهد 8/33% حداقل یکی از انواع سوءاستفاده و مسامحه را گزارش کردند (001/0P<). میانگین نمره ی پرسش نامه ی آسیب های دوران کودکی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 0/1±2/47 و 6/0±8/35 بود (001/0P<). پس از تطبیق دو گروه از نظر داده های زمینه ای و نمره ی پرسش نامه ی سلامت عمومی، سوءاستفاده ی عاطفی (06/5=OR) ، مسامحه ی فیزیکی (96/1 =OR) و سوءاستفاده ی جنسی ( 89/1 =OR) با وقوع وابستگی به مواد ارتباط معنی دار نشان دادند.
نتیجه گیری: درگروه وابسته به مواد شیوع تمامی انواع سوءرفتار دوران کودکی در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود. از بین آن ها و پس از تطبیق سایر متغیرها سه نوع سوءاستفاده ی عاطفی، مسامحه ی فیزیکی و سوءاستفاده ی جنسی ارتباط واضحی نشان دادند.