آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مقدمه: افسردگی از جمله شایع ترین اختلال­هایی است که با اختلال وسواسی­جبری هم­پوشی دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا کیفیت این رابطه را در نمونه­های غیربالینی و براساس انواع فرعی وسواسی­جبری بررسی نماید. روش­کار: این پژوهش در یک زمینه علی مقایسه­ای و همبستگی انجام شد. نمونه­ای به حجم 409 نفر (182 نفر مرد و 227 نفر زن) از بین دانشجویان دانشگاه­های پیام­نور تبریز، سراب و اردبیل در سال تحصیلی 88-1387 به روش نمونه­گیری تصادفی انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. شرکت­کننده­ها به پرسش­نامه­ی افسردگی بک و مقیاس وسواس پادوا پاسخ دادند. داده­ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک­سویه و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. یافته­ها:میزان افسردگی در نوع فرعی وارسی کمتر از انواع دیگر وسواس است و به­ عبارتی وسواس­های مرتبط با عدم کنترل بر فعالیت های ذهنی، تمایل و نگرانی در مورد از دست دادن کنترل رفتارهای حرکتی و آلودگی بیشترین میزان افسردگی را دارا هستند (61/89 و 01/116 و 27/162 = F، 0001/0 P< ). نتیجه­گیری: رابطه­ی بیشتر افسردگی با وسواس­های فکری با یافته­هایی هماهنگ است که نشان داده­اند وسواس­های فکری در مقایسه با وسواس­های عملی بهره­ی کمتری از درمان می­برند.

تبلیغات