آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مقدمه: ساختار بعضی خانواده­ها شرایط لازم را برای به کار گیری خشونت علیه زنان و کودکان فراهم می­آورد. این تحقیق سعی دارد از دریچه­ی نوع روابط حاکم در خانواده به بررسی پدیده­ی خشونت علیه زنان بپردازد . روش­کار: این تحقیق با استفاده از روش همبستگی روی زنان جامعه­ی شهری استان لرستان در سال 1386 صورت گرفته است. حجم نمونه­ی آماری بر اساس فرمول کوکران 383 نفر در نظر گرفته شد. جمع­آوری اطلاعات از طریق پرسش­نامه شامل سه قسمت 1- سئوال­های مربوط به اطلاعات جمعیت­شناختی 2- پرسش­نامه­ی خشونت علیه زنان حاج یحیی 3- پرسش­نامه­ی محقق ساخته­ی انواع روابط خانوادگی صورت گرفت. در تحلیل داده­ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک­طرفه و رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام استفاده شد. یافته­ها: در بین انواع خشونت، خشونت روانی و جسمی بیش از سلیر اشکال آن در زنان تجربه می­شود، هم­چنین بین خشونت و الگوهای همکاری، هم­فکری، هم­دلی، هماهنگی و روابط گفتمانی و داشتن اختیار زن در تصمیم­گیری همبستگی معکوس معنی­داری وجود دارد (001/0>P) و از سوی دیگر بین وجود الگوی پرخاش­گری در خانواده­ی پدری و تصور سلطه­گرایانه­ی مرد نسبت به زن رابطه­ی مثبت معنی­داری موجود است (001/0>P). نتیجه­گیری: زمانی که روابط اعضای خانواده بر اساس تشریک مساعی و همکاری با یکدیگر باشد، میزان خشونت خانگی کاهش می یابد.

تبلیغات