این پژوهش به بررسی تاثیر قصه گویی برتحول مفهوم خدا در کودکان ایرانی و لبنانی پرداخت. بدین منظور، 238 دختر (138 ایرانی و 100 لبنانی) و 222 پسـر (107 ایرانی و 115 لبنانی) از دانش آموزان 6 تا 11 ساله ایرانی و لبنانی به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. بـرای گروه آزمایشی در هشت جلسه 45 دقیقه ای قصه گفته شد اما گروه کنترل جلسه ای نداشت. قبل و بعد از هشت جلسه قصه گویی، مصاحبه بالینی (لارنس، 1965) به منظور بررسی مفهوم خداوند انجام شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که قصه گویی بر تحول مفهوم خداوند و همه مؤلفه های آن تاثیر مثبت داشت. نمره کل مفهوم خداوند در دانش آموزان دو جنـس و دو فرهنگ تفاوت معنادار نداشت؛ اما دانش آموزان ایرانی در دو مؤلفه وجود خداوند در زمان حال و علم مطلق خداوند و دانش آموزان لبنانی در مؤلفه نامرئی بودن خداوند، نمره های بالاتری کسب کردند. پسران، خداوند را قویتر از دختران توصیف کردند. در پس آزمون، پسران گروه آزمایشی نمره بالاتری نسبت به دختران و گروه کنترل، در مؤلفه ماهیت خداوند به دست آوردند.