مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
توسعه روستایی
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی عوامل مؤثر بر وجود یا عدم وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی شهرستان شیروان و چرداول است. این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که به روش پیمایشی اجرا شده است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق انجام مصاحبههای حضوری و با استفاده از پرسشنامه در سال زراعی 89-1388، به دست آمد. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در روستاهای شهرستان شیروان و چرداول بودند که در امر کشاورزی (زراعت یا دام پروری و یا هردو باهم) اشتغال دارند (8099N= )، از این میان، 200 خانوار، به روش نمونهگیری طبقهای متناسب چند مرحلهای و با استفاده از فرمول کوکران، بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ضریب آلفای کرونباخ و ضریب KMO در قسمت اصلی ابزار جمعآوری کننده اطلاعات نشان داد که وسیلهی تحقیق قابلیت زیادی برای جمعآوری اطلاعات را دارا میباشد. برای علتیابی متغیرهای مؤثر در چگونگی وجود یا عدم وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی از مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای خسارت و دورافتادگی محل سکونت ازمراکز سرویسدهی و خدمات بر عامل آسیبپذیری، متغیرهای ملاقات بر نخبگان سیاسی مذهبی شهرستان و سطح سواد بر عامل انزوا، عوامل سیاسی ـ اجتماعی بر عامل بیقدرتی، متغیرهای میزان هزینههای مورد استفاده در بخش کشاورزی و درآمد کل خانوار بر عامل فقر، و متغیرهای بهرهوری عوامل تولید و نیروی انسانی بر عامل ضعف جسمانی دارای اثرات مستقیم و بهطور مثبت و معنیداری بر وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی شهرستان شیروان و چرداول تأثیرگذار بودهاند.
بررسی پیامدهای گسترش گردشگری در نواحی روستایی: مطالعه موردی روستای زیارت در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارزیابی پیامدهای گسترش گردشگری در نواحی روستایی است که به صورت مطالعه موردی در روستای زیارت شهرستان گرگان در استان گلستان به انجام رسیده است. تحقیق کمی حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل، میدانی و از لحاظ نحوه جمع آوری اطلاعات نیز از نوع تحقیقات توصیفی و غیر تجربی می باشد،که بر مبنای راهبرد پیمایش و به صورت تک مقطعی به انجام رسیده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان بومی و محلی روستای زیارت است که به روش جدول کرجسی و مورگان تعداد 192 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. از ابزار پرسشنامه و روش مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده گردیده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از متخصصان گردشگری استان مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که چهار عامل پیامدهای فیزیکی- کالبدی، اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی توانستند 691/64 واریانس تغییرات مربوط به اثرات و پیامدهای گسترش گردشگری روستایی در ناحیه مورد مطالعه را تبیین کنند. همچنین یافته های این قسمت بیانگر این بود که پیامدهای فیزیکی-کالبدی و پیامدهای اقتصادی مربوط به جنبه های مثبت (380/56%) گسترش گردشگری روستایی و پیامدهای محیط زیستی و پیامدهای اجتماعی (620/43%) نیز جنبه های منفی مرتبط با توسعه فعالیت های گردشگری در نواحی روستایی را نشان می دهن که این امر بیانگر این بود که پیامدهای مثبت کمی بیشتر از پیامدهای منفی بوده است. به علاوه سایر نتایج نشان داد که زنان پیامدهای منفی بیشتری را از گسترش گردشگری درک کرده اند و گروه های شغلی کشاورزان، دامداران، و مغازه داران پیامدهای مثبت بیشتری را از گسترش گردشگری احساس کردند در حالی که گروه های کارمندان و بیکاران پیامدهای منفی بیشتری را بیان کردند. به علاوه نتایج بیانگر این بود که با افزایش سطح تحصیلات ادراک از پیامدهای منفی نیز افزایش یافته است.
بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاران در روند مدیریت و توسعه روستایی (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده اگر امروزه توسعه روستایی را راهبردی بدانیم که به منظور بهبود زندگی اقتصادی، اجتماعی، محیطی و... گروه خاصی از مردم به مرحله اجرا در آمده است، در این صورت رابطه معناداری میان شرح وظایف دهیاران و توسعه روستایی قابل مشاهده می-باشد. در این پژوهش بر آن هستیم تا اهدافی را که توسعه روستایی به دنبال آن است و از استقرار دهیاران در روستاها انتظار می رود، مورد بررسی قراردهیم، در این راستا عملکرد دهیاری ها در قالب چهار شاخص فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، خدماتی و عمرانی مورد بررسی قرار گرفته است، به نحوی که هدف پژوهش ارزیابی شاخص های موثر بر عملکرد دهیاری ها در فرآیند توسعه روستاهای شهرستان همدان می باشد. در این پژوهش با یک روش میدانی با نمونه گیری از 61 روستا و به تبع آن61 دهیاری به عنوان جامعه نمونه، با استفاده از روش پرسشنامه دلفی و بهره گیری از روش مدل ارزیابی چند معیاری(AHP) به بررسی نقش عملکرد دهیاران در روند مدیریت توسعه روستاهای شهرستان همدان پرداخته شده است. برای ارزیابی عملکرد جامعه هدف ازروش پرسشنامه دلفی با فرمول سازی سه معیار میزان تخصص و مهارت، اتفاق نظر و اجماع مخاطبین و نیز اهمیت دادن و توجه به مسائل توسط گروه فوق الذکر پرداخته شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است، در بحث اهمیت دادن دهیار به شاخص های چهارگانه، شاخص عمرانی بالاترین درجه اهمیت و شاخص اقتصادی کمترین درجه را به خود اختصاص داده است. همچنین دربحث تخصص و مهارت دهیاران، شاخص خدماتی بالاترین و شاخص اقتصادی کمترین رتبه را به خود اختصاص داده است. در نهایت با استفاده از مدل(AHP) و مقایسه عملکردی آنان در دو بخش مرکزی و شراء از توابع شهرستان همدان مشخص گردید که نقش و عملکرد دهیاران روستاها در بخش مرکزی نسبت به بخش شراء موفقتر بوده است. واژگان کلیدی: توسعه روستایی، دهیاران، تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، شهرستان همدان.
بررسی تاثیر ICT روستایی بر توسعه روستایی بخش انگوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات جزو جدایی ناپذیر برای توسعه جوامع بشری شده و نیاز به آن برای توسعه روز به روز محسوستر می شود. با توجه به اینکه حدود یک سوم جمعیت ایران در مناطق روستایی زندگی می کنند و از مراکز شهری دور هستند، برای خدمات رسانی بهتر و مناسبتر به این مناطق روستایی ایجاد مراکز ICT روستایی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر به بررسی نقش ICT روستایی بر توسعه روستایی بخش انگوران در شهرستان ماهنشان می پردازد. روش پژوهش بصورت توصیفی ـ تحلیلی و نحوه جمع آوری داده ها بصورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه بوده و داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد، هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع است که ایجاد مراکز ICT روستایی در توسعه و رفاه مردم منطقه تاثیر داشته است؟ و برای تعیین این موضوع از آزمون T استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه با 10 روستای دارای دفاتر ICT روستایی وN (1186) خانوار که بر اساس فرمول کوکران تعداد 206نمونه انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین تاثیر دفاترICT درتوسعه روستایی مربوط به ایجاد رفاه و راحتی مردم است و همچنین خدمات ارایه شده از سوی دفاتر و ارایه خدماتی که روستاییان متقاضی آن هستند از عوامل موثر در میزان رضایت مشتریان از خدمات پست بانک در منطقه است و روایی آن با آلفای کرونباخ 752/0 مورد تایید قرار گرفته است. نتایج حاکی از میزان رضایتمندی مردم از دفاترICT روستایی در بخش انگوران دارد.
مطالعه تطبیقی تاثیر سرمایه اجتماعی بر ارتقای توسعه روستایی (نمونه موردی: دهستان گودین، شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی امروزه به عنوان یکی از شاخصه های بنیادین رشد و توسعه در هر جامعه ای مطرح است و حوزه های متفاوتی از جمله توسعه روستایی را در بر می گیرد. به طور کلی سرمایه اجتماعی در بردارنده مفاهیمی چون اعتماد، همکاری و روابط متقابل بین اعضاء یک گروه است به شیوه ای که گروه را به سمت دستیابی به هدفی که بر مبنای ارزشها و معیارهای رایج در جامعه مثبت تلقی می شوند، هدایت کند. در همین راستا اهمیت نقش سرمایه اجتماعی مساله ای است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش پاسخ به این سوال بود که آیا اختلاف بین روستاها ریشه در برخورداری از سرمایه اجتماعی در روستاهای توسعه یافته تر دارد؟ در این راستا دهستان گودین را براساس خوشه بندی به سه سطح(توسعه یافته، روبه توسعه و کمتر توسعه نیافته) طبقه بندی نمودیم و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران 292 خانوار برآورد شد. روش پژوهش در این تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد و داده ها از روش اسنادی(کتابخانه ، سازمان ها و نهادهای مربوطه) و روش میدانی جمع آوری شد، در نهایت برای تحلیل از دو دسته آزمون های توصیفی(میانگین) و استنباطی آزمون آماریT استفاده شد و یافته ها نشان می دهد که روستاهای برخوردار از سرمایه اجتماعی بیشتر از سطح توسعه بهتری برخوردار می باشند.
بررسی و تحلیل عوامل بازدارنده مشارکت مردم در توسعه روستایی با تأکید بر روش تفکر عقلائی (نمونه موردی دهستان سنبل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت به عنوان یکی از راهبردهای توسعه پایدار، در عمل با چالشهایی روبهرو است. این چالشها یا ریشه فرهنگی ـ فکری دارد و یا به استراتژیهای جلب مشارکت پیوند خورده است. این نوشتار ریشههای ضعف مشارکت رسمی و غیررسمی روستائیانرا در چهار چوب روش فکری ـ فرهنگی جستجو میکند. روش تحقیق بر مبنای توصیفی ـ تحلیلی و ابزار جمعآوری اطلاعات بر مبنای پرسشنامه و اسناد کتابخانهای است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که حدود 80 درصد جامعه در نهادهای رسمی مشارکت نداشته و یا کمتر مشارکت میکنند. ولی در زمینههای غیررسمی عمومی حدود 60 درصد مردم مشارکت دارندکه علت آن آداب و رسوم و عرف اجتماعی است و به انگیزه شخصی و فکری ارتباط زیادی ندارد. با توجه به آزمونهای آماری، عوامل مشارکت گریزی در فعالیتهای رسمی با میزان فردگرایی، مسؤولیتگریزی، ضعف اعتماد مردم نسبت به همدیگر و فقدان آیندهنگری رابطة معنیداری دارد. با توجه به اینکه نهادهای مدنی میتواند فرهنگ مشارکت را در جامعه نهادینه سازد، ایجاد و تقویت نهادهای اجتماعی و سازمانهای غیردولتی میتواند برموانع مشارکت غلبه نماید.
اولویت بندی دهستان های شهرستان مشگین شهر برحسب سطوح توسعه کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربیات جهانی نشان میدهد بخش کشاورزی به لحاظ تامین مواد غذایی، اشتغالزایی، تأمین ارز و نیز تأمین نیازهای سایر بخشهای اقتصادی من جمله بخش صنعت و نیز سهمی که در تولید ناخالص ملی بر عهده دارد قابل توجه است. از آنجایی که قابلیتها و مزیتهای نسبی محلی و منطقهای هر یک از مناطق روستایی به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی اعم از امکانات و شرایط جمعیتی، تولیدی، جغرافیایی، اقلیمی، زیرساختی و... همواره متفاوت است و این مهم سبب برتری پارهای از مناطق روستایی به لحاظ توسعه کشاورزی به مناطق دیگر میشود. بدین منظور شناخت مزیتها و توانهای محلی و منطقهای هر یک از مناطق روستایی، از اصول بنیادین برنامهریزیهای توسعه روستایی و کشاورزی محسوب گردیده و راهکارهای عملی نیز با تبیین وضع موجود معنا مییابد. هدف این مقاله، اولویتبندی دهستانهای شهرستان مشگینشهر برحسب سطوح توسعه کشاورزی میباشد. تحقیق از نوع توصیفی ـ تحلیلی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری مورد نظر را کلیه بهرهبرداران کشاورزی در شهرستان مشگینشهر تشکیل دادند. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 185 نفر تعیین شد. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات صاحبنظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. هم چنین پس از انجام یک مطالعه راهنما و آزمون پایایی پرسشنامه ضریب کرونباخ آلفا 82/0 به دست آمد. دادههای به دست آمده با استفاده از تکنیک TOPSIS مورد تحلیل قرار گرفتهاند. در این تکنیک، فرض بر این است که مطلوبیت هر شاخص به طور یکنواخت افزایشی (یا کاهشی) است. بدان صورت که بهترین ارزش موجود از یک شاخص نشاندهنده ایده آل مثبت بوده و بدترین ارزش موجود از آن مشخص کننده ایده آل منفی برای آن خواهد بود. هم چنین شاخص ها مستقل از هم هستند. در نهایت، نتایج مدل تصمیمگیری چند معیاره بر اساس وزنهای محاسبه شده نشان داد که در بین دهستانهای شهرستان مورد مطالعه دهستانهای مشگین شرقی و قرهسو از حیث توسعه کشاورزی به ترتیب در رتبه اول و دوم و دهستان نقدی در رده آخر قرار دارد. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهاداتی کاربردی ارائه شده است.
نقش دانش حقوقی در رفاه اجتماعی روستاییان، مطالعه موردی: دهستان میان کوه غربی- شهرستان پلدختر- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر، یکی از ابعاد برنامهریزی، تلاش در راستای ارتقای زندگی انسان و بهبود شرایط زیست وی است. به گونهای که بسیاری از موفقترین دولتها، دلیل توفیق برنامههای خود را، بهبود زندگی مردم و افزایش سطح رفاه آنها میدانند. در مقابل، زمانی برنامههای رفاه اجتماعی بهتر به اهداف پیشبینی شده میرسند که جامعه مورد نظر، از سطح آموزش لازم برخوردار باشد. بنابراین، دانش و آگاهی، سنگ بنای توسعه و رفاه جامعه است. در جامعه ایران، سطح دانش و آگاهی مردم نسبتاً پایین است. این میزان در جامعه روستایی نسبت به جامعه شهری بسیار پایینتر است، که عمق چالش آگاهی را در میان این بخش از جامعه نشان میدهد. بنابراین، با داشتن سطوح آموزشی پایین، و به دنبال آن، کماطلاعی از حقوق شخصی، شهروندی و اجتماعی، جامعه روستایی دچار سرگردانی شدیدی در تهیه خواستههای خود شده است. این امر، بهنوبه خود تأثیری معکوس در موفقیت برنامهریـزی نهادهای مرتبط با جامـعه روستایی دارد. حال، این سوال مطرح میشود که؛ آیا بین دانش حقوقی روستاییان و رفاه اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود دارد؟ تحقیق حاضر با کمک روش پیمایشی و با استفاده از تحلیل- توصیفی انجام شده است. بر این مبنا با تکمیل 230 پرسشنامه در سطح ساکنان روستایی دهستان میان کوه غربی استان لرستان - شهرستان پلدختر، مشخص گردید که رابطه معناداری بین دانش حقوقی و میزان رفاه اجتماعی وجود دارد. در این راستا حقوق فردی و شهروندی بیشترین سهم را بر رفاه اجتماعی به ویژه در میزان رضایت از خدمات و میزان مشارکت روستائیان داشتهاند.
بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاران در فرایند مدیریت و توسعه روستایی (مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابتکارات قانون شورا ها تعریف یک مقام اجرایی به نام دهیار در هر روستا است که وظیفه اجرای مصوبات شورای اسلامی روستا را بر عهده دارد عملکرد دهیاریها در قالب سه دسته شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی گنجانده می شود.در این پژوهش هدف ارزیابی شاخصهای موثر بر عملکرد دهیاریها در فرآیند توسعه روستاهای بخش مرکزی بیرجند می باشد. نوشتار حاضر حاصل یک پژوهش میدانی بوده، که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد 30روستا و به تبع آن30 دهیاری به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با از استفاده از فرمول کوکران 305 خانوار به عنوان حجم جامعه نمونه مشخص و به نسبت جمعیت و بعد خانوار در هر روستا پرسشنامه ها توزیع و سپس تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون t ، با استفاده از نرم افزارspss انجام شد. از دیدگاه دهیاران تغییرات چشمگیری در بهبود وضعیت هریک از گویه های اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی مرتبط با توسعه روستا بعد از تشکیل دهیاریها به وجود آمده است، به گونه ای که 5/92 درصد از دهیاران روند توسعه روستا را بعد از تشکیل دهیاری ها متوسط و یا زیاد ارزیابی کرده اند. خانوارهای روستایی گویه های حفظ سلامتی و بهداشت محیط، همکاری با بخشداری و همکاری باشورا، مدیریت هزینه دهیاران، پیگیری تهیه و اجرای طرح هادی روستا را بهترین عملکرد دهیاران و گویه های امداد رسانی در مواقع بحرانی، روشهای بودجه نویسی و بودجه ریزی، نگهداری تاسیسات، اموال و دارایی های روستا را ضعیف ترین عملکرد دانسته اند.
بررسی تأثیر رفاه و سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی در مناطق روستایی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی و ابعاد آن هدف توسعه محسوب میشود. مقولة توسعه که از امکانات اولیة مادی گرفته تا وضعیت آرامش روانی، پهنة وسیعی از زندگی فرد را دربرمیگیرد. هدف توسعه در سطوح محلی، ملی و بینالمللی بهبود کیفیت زندگی است و آینده بشر متکی بر درک بهتر سازههایی خواهد بود که بر کیفیت زندگی تأثیرگذارند؛ بنابراین، پژوهش در مورد کیفیت زندگی، در پیشبرد برنامههای توسعة پایدار در مناطق روستایی انکارنشدنی است؛ برایناساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر رفاه و سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی در مناطق روستایی شهرستان بویراحمد بود. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت پذیرفت. کارشناسان، روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را تأیید کردند و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ از 65/0 تا 77/0 برای متغیرهای گوناگون بهدست آمد. جامعة آماری پژوهش، سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان بویراحمد بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای، 223 نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی این شهرستان انتخاب و مطالعه شدند. نتایج نشان داد که از نظر کیفیت زندگی، خانوارهای مورد مطالعه به چهار دستة کیفیت زندگی پایین، متوسط، خوب و عالی تفکیکشدنی هستند. افزونبرآن، یافتهها حاکی از آن بود که بین کیفیت زندگی و سرمایة اجتماعی رابطة معنیداری وجود ندارد؛ حالآنکه کیفیت زندگی رابطة معنیداری با رفاه اجتماعی داشت. طبق نتایج تحلیل رگرسیون، متغیرهای تعداد اعضای خانوار، اراضی تحت مالکیت و رفاه اجتماعی بیش از 7/45% از تغییرات واریانس در کیفیت زندگی را تبیین می کنند.
شناخت و تحلیل علل ناکارآمدی مدیریت روستایی از دیدگاه مردم محلی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان آران وبیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت نواحی روستایی یکی از مهم ترین اجزای دست یابی به توسعة پایدار در سطح ملی است که بدون بهره گیری از شیوه های مدیریتی توانمند و کارآمد میسر نخواهد شد؛ بنابراین، شناخت مشکلات پیش روی مدیریت محلی در سطح نواحی متنوع جغرافیایی کشور و تلاش برای حل آن ها ازطریق راهکارها و اقدامات مناسب می تواند راهگشا باشد. در ایران معاصر، به ویژه پس از اصلاحات ارضی دهة1340، نفوذ دولت در مدیریت سکونتگاه های روستایی سبب کنار زدن مدیریت سنتی شد؛ اما بعد از گذشت چندین دهه، هنوز دولت نتوانسته است جایگزین مناسبی برای الگوهای سنتی مدیریت روستایی ارائه دهد. این مسئله طی دهه های گذشته همواره از دیدگاه های گوناگون موردتوجه کارشناسان و پژوهشگران عرصة مطالعات روستایی در ایران بوده است. در این پژوهش با استفاده از روش شناسی ترکیبی (کیفی و کمی)، مشکلات مدیریت روستایی از دیدگاه جامعة محلی در روستاهای یزدل، محمد آباد و علی آباد که از توابع بخش مرکزی شهرستان آران وبیدگل هستند، مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر 23 علت تأثیر گذار بر ناکارآمدی مدیریت روستایی در مقیاس محلی است که این علل در چارچوب 8 مقولة کلی، شامل ضعف در شایسته سالاری، ضعف در اطلاع رسانی، ترجیح منافع شخصی و قومی بر منافع جمعی، ضعف در سرمایه های اجتماعی و انسانی، ضعف در برنامه ریزی در زمینه های فرهنگی و اجتماعی، محدودیت مالی و بودجه ای، ضعف در آینده نگری و نیز محدودیت قانونی و اجرایی دسته بندی شده اند. مجموعة این عوامل به طور سیستماتیک با یکدیگر درارتباط هستند؛ به طوری که به نظر می رسد تنها راه حل برون رفت از این مشکلات، نگرش یکپارچه و سیستمی به موضوع مدیریت روستایی در چارچوب نظام توسعة ملی است.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی نمونه موردی روستای عشایری قره بلاغ
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیمی که در دهه گذشته مورد استقبال قرار گرفته موضوع سرمایه اجتماعی است.در تمامی شهرها و روستاهای جهان سرمایه اجتماعی یکی از عوامل موثر بر عملکرد اقتصادی کشورها است که حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی،روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است و همراه خود آرامش و امنیت و رفاه و نگهداشت منابع اقتصادی و پیشرفت و توسعه را به ارمغان می آورد که ابن خلدون آنرا به عصبیت تعبیر کرده است.
از طرف دیگر روستاها با عدم استفاده بجا و بهینه از این عصبیت و الگو قرار دادن آن برای سایر مناطق،نابود کننده حیات ملت و سرعت دهنده بی هویتی خود هستند. بر این اساس در مقاله سعی شده است با روش برگزاری کارگاه مشارکتی در روستای عشایری قره بلاغ از استان مرکزی به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی بپردازد.انتخاب روستای عشایری قره بلاغ به لحاظ وجود بافت سنتی و بافت جدید و تنوع جمعیتی و همچنین به لحاظ منشا عشایری آن است.در نتیجه گیری می توان گفت دولت با تمهیداتی می تواند شاخص های سرمایه اجتماعی از جمله مشارکت،هنجارها و اعتمادسازی را در روستاهای عشایری افزایش دهد تا به توسعه روستایی بیانجامد.
واکاوی اثرات گردشگری در روستای ابیانه با استفاده از تکنیک SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است. روستای ابیانه با توجه به ویژگی های محیطی، جاذبه های فرهنگی، طبیعی و مذهبی و انسانی که دارد، می تواند با مدیریت و برنامه ریزی علمی به قطب گردشگری مهمی در سطح منطقه تبدیل گردد و یکی از محورهای مهم گردشگری استان باشد. این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که گردشگری در روستای ابیانه چه آثار مثبت و منفی داشته است ؟ بنابراین هدف این تحقیق بررسی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای توسعه گردشگری روستایی در ابیانه است. این پژوهش، از نوع تحقیقات کاربردی- توصیفی است که برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه ای حاوی 41 متغیر بود که برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات استادان و متخصصان مرتبط استفاده شد و برای پایایی ابزار تحقیق از پیش آزمون استفاده گردید و با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا محاسبه شده) 72/0 α =) به اصلاح و حذف متغیرها پرداخته شد. حجم نمونه 170 گردشگر بود که با استفاده فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش ها و تکنیک های آماری مورد استفاده در این تحقیق مشتمل بر انواع روش های توصیفی و تحلیل مولفه های اصلی بود که در قالب نرم افزار آماری SPSS و مدل SWOT انجام شد. نتایج حاصل از مدلSWOT نشان می دهد که این روستا علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری، کمبود تسهیلات بهداشتی برای گردشگران با امتیاز وزنی475/0، کمبود تبلیغات مناسب جهت معرفی و شناساندن ابیانه با امتیاز وزنی 42/0، کمبود نیروی متخصص و آموزش دیده در بخش گردشگری و طبیعت گردی با امتیاز وزنی 408/0و ناآشنایی اهالی در نحوه برخورد با گردشگران با امتیاز وزنی 335/0 را به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به این هدف در مقابل خود دارد. با این حال، معماری و بافت منحصر به فرد آن با امتیاز وزنی 3/0، وجودامکانات رفاهی مناسب نظیرهتل با امتیازوزنی18/0، اماکن تاریخی و باستانی و مذهبی جذاب در ابیانه با امتیاز وزنی 156/0 و وجود بازار صنایع دستی و محلی ابیانه ازجمله : لباس های سنتی، بافتنی، زیورآلات زنانه و غیره با امتیاز وزنی147/0 مهم ترین قوت های این منطقه تشخیص داده شده است. یافته های این تحقیق می تواند مستقیماً مورد استفاده برنامه ریزان و پژوهشگران و سازمان های اجرایی مرتبط با گردشگری روستایی قرار گیرد.
تحلیل عاملی موانع توسعه گردشگری روستایی در بخش سلطانیه استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی موانع توسعه گردشگری روستایی در بخش سلطانیه استان زنجان بود. این تحقیق از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های تلفیقی کمی-کیفی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیر آزمایشی و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق را سه گروه مردم محلی، کارکنان ادارات دولتی و گردشگران تشکیل دادند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بود که توسط محقق طراحی شد. روایی ظاهری و محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرات کارشناسان صاحب نظر توسعه روستایی در استان و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پایلوت تست انجام گردید و جهت تعیین پایایی ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel و SPSS نسخه 16 پردازش و تحلیل گردید. نتایج نشان داد منطقه دارای قابلیت بالایی در زمینه توسعه گردشگری روستایی در ابعاد تاریخی، طبیعی و فرهنگی در راستای توسعه پایدار می باشد. نتایج تحلیل عاملی موانع توسعه گردشگری روستایی در منطقه نشان داد این موانع به ترتیب اهمیت شامل ضعف مدیریت و برنامه ریزی، کمبود تسهیلات رفاهی و بهداشتی، موانع فرهنگی و آموزشی و سرمایه گذاری ناکافی می باشد.
بررسی و تحلیل اثرات روستا- شهرها و شهرهای کوچک در توسعه روستایی(نمونه موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سه دهه اخیر پژوهش های گوناگونی در زمینه کارکردها و تأثیرات توسعه روستا- شهرها و شهرهای کوچک در توسعه اقتصادی- اجتماعی کشورهای مختلف انجام شده است. تجربیات محققان ایرانی نشان دهنده نقش تعادل بخش فضایی، ارتقای شاخص های برخورداری روستائیان پیرامون از خدمات زیربنایی و اقتصادی-اجتماعی و تاحدودی افزایش زمینه های اشتغال غیرکشاورزی در این شهرها بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری تحقیق مشتمل بر سه روستا- شهر قدمگاه، خرو و عشق آباد و روستاهای پیرامون آن ها در دو بخش زبرخان و میان جلگه شهرستان نیشابور است و حجم نمونه از 20 روستای انتخابی و با استفاده از فرمول کوکران (3156 خانوار)، 342 سرپرست خانوار روستایی تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد ایجاد روستا- شهرها به استناد تحلیل های آماری موجب تعادل فضایی- جمعیتی در ابعاد ناحیه ای شده و با استقرار خدمات متنوع اداری، اقتصادی- اجتماعی و رفاهی در این نواحی، از حدود 60 درصد رفت وآمدهای غیرضروری و پرهزینه روستائیان به مرکز شهرستان جلوگیری نموده و همچنین در افزایش رضایت آن ها و ایجاد دیدگاه مثبت نسبت به توسعه منطقه، ایجاد بیش از 25 نوع شغل جدید (دولتی و خصوصی) و تغییر مکان حدود 30 تا 80 درصد مراکز خرید و فروش محصولات کشاورزی از نیشابور به این شهرها شده است.
بررسی نقش شرکت های تعاونی روستایی زنان در وضعیت اقتصادی و اجتماعی اعضاء (مطالعه ی موردی شرکت های تعاونی خوسف و خراشاد دراستان خراسا ن جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت جامعه زنان در فعالیت های مختلف در راستای توسعه روستایی، نقش موثری دارد. یکی از راهکارهای مناسب در جهت بکارگیری مشارکت زنان، ایجاد شرکت های تعاونی روستایی زنان می باشد. ایجاد این نهادها، مسلماً در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها، مفید است. هدف از این تحقیق بررسی نقش شرکت های تعاونی روستایی زنان در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی اعضاء بصورت مطالعه موردی در استان خراسان جنوبی می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و برمبنای ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی مبتنی بر دو ابزار مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، متناسب حجم نمونه آماری تعداد 243 عضو برای مطالعه انتخاب شدند و با توجه به متغیرهای تحقیق از آزمون t یکطرفه استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد، که عضویت در شرکت های تعاونی روستایی زنان در وضعیت اقتصادی و اجتماعی اعضاء تاثیر مثبت نداشته است، چرا که نتایج آزمون t، بیشتر از از05/0 بوده و عدم معنادار بودن را نشان می دهد. همچنین براساس نتایج، حداقل 70 درصد از اعضای شرکت های تعاونی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنان در شاخص های مختلف، بعد از عضویت در شرکت های تعاونی یا تغییری نکرده یا بدتر شده است.
واکاوی فقر غذایی زنان روستایی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی فقر غذایی زنان روستایی و عوامل مؤثر بر آن در روستاهای بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است که در سال 1392 صورت پذیرفت. برای این منظور از روش تأمین انرژی غذایی و داده های جمع آوری شده از 195 زن روستایی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد استفاده به عمل آمد. یافته ها نشان داد با محاسبه فقر غذایی، حدود 31 درصد از زنان مورد مطالعه زیر خط فقر غذایی و 69 درصد بالاتر از آن قرار داشته و غیرفقیر محسوب می گردند. مقایسه میانگین وضعیت تحصیلات، اشتغال (سرپرست خانوار)، درآمد، تسهیلات بانکی، مالکیت و دارایی، پس انداز، مهارت اقتصادی، مشارکت اقتصادی، حمایت های دولت، نگرش همسر، خودکارآمدی، اعتماد به نفس، بهداشت جسمی، روحی و روانی در بین دو گروه زنان فقیر و غیرفقیر تفاوت معنی داری داشت. جهت بررسی دقت متغیرها در تفکیک دو گروه از تحلیل تشخیصی استفاده شد. مهم ترین متغیرهای متمایزکننده دو گروه شامل نگرش همسر، اعتماد به نفس، و خودکارآمدی بودند. این مدل حدود 7/87 درصد گروه بندی را به طور صحیح پیش بینی نمود. از آن جایی که متغیر نگرش همسر در تفکیک دو گروه بسیار مؤثر بوده، می توان با آموزش های فرهنگی و اجتماعی به مردان روستایی، در جهت ارتقای منزلت زنان گام برداشت تا خودباوری و اعتماد به نفس در میان آنان افزایش یابد. فزون بر آن، ایجاد چتر حمایتی که دربرگیرنده توزیع کالاهای غذایی، بیمه ی بیکاری و بازنشستگی، بیمه ی درمانی و توسعه ی خدمات آموزشی می باشد، برای زنان روستایی پیشنهاد می گردد.
مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی توسعه یافتگی، ابزاری کارآمد در ایجاد شناخت کافی از سرزمین و پراکنش توسعه آن است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی داده ها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا)است که 566 خانوار، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها، افزون بر اَسناد (سالنامه های آماری استان و گزارش های بایگانی شده)، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، از بهینه گی پرسش نامه حکایت داشت. به منظور مدل سازی سطوح توسعه یافتگی، با نگرشی اندام وار شاخص ها انتخاب و از تئوری مجموعه های فازی، تحلیل سلسله مراتبی و روش وایکور استفاده به عمل آمد. مقاله حاضر رویکرد جدیدی برای سنجش درجه ی توسعه یافتگی مناطق ارایه می دهد. در واقع در این رویکرد روستاها بر مبنای ایده آل هایی مورد سنجش قرار می گیرند که وضعیت آن ها از لحاظ توسعه یافتگی مشخص است. تحلیل نتایج حاصل از رویکرد مذکور نشان داد که روستاهای مورد مطالعه با میانگین درجه ی توسعه یافتگی 387/0 (دامنه میانگین بین صفر و یک) در وضعیت نامناسبی از لحاظ توسعه یافتگی قرار دارند. فزون بر آن، بالاترین درجه ی توسعه یافتگی به روستای سرابتاوه (635/0) تعلق دارد به نحوی که این روستا به 63 درصد از سطح ایده آل شاخص های مورد بررسی دسترسی دارد. همچنین روستای گاوبرگ با درجه ی توسعه یافتگی 182/0 در انتها قرار دارد که بیان کننده ی وضعیت بحرانی آن روستا می باشد.
سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی شهرستان مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان برنامه ریزی اعتقاد دارند، برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیت زندگی باشند. از طرفی بهبود کیفیت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به همراه داشته باشد. در این راستا، نواحی روستایی، از فضاهای نیازمند مطالعات مرتبط با کیفیت زندگی محسوب می شوند. این مطالعات باید زمینه های مرتبط با کیفیت زندگی روستایی را، کاهش محرومیت جغرافیایی و دسترسی به نیازهای اساسی زندگی را در بر گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان مشگین شهر می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 185 نفر از روستاییان شهرستان مشگین شهر جمع آوری گردیده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی پرسش نامه تحقیق 83/0 بدست آمد و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر؛ دهستان صلوات و نقدی از حیث کیفیت زندگی در رده اول و دوم و دهستان قره سو در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است
تحلیل فضایی پوشش بیمه اجتماعی روستاییان در کشور و اثرات آن بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان دوستان، شهرستان بدره)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحول در مفهوم توسعه، حاکی از چند بعدی بودن آن است که در هر برهه از زمان مفاهیم تازه ای به آن افزوده گردیده است. از آنجا که رابطه تنگاتنگی بین توسعه و بیمه، بخصوص بیمه های اجتماعی وجود دارد، امروزه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، بهبود و ارتقای سطح زندگی انسان ها و دستیابی به عدالت اجتماعی و رفاه اقتصادی- اجتماعی، از اهداف اصلی گسترش انواع بیمه ها محسوب می شود. در این راستا، یکی از اقدامات دولت در سال های اخیر، توسعه خدمات تامین اجتماعی در قالب بیمه اجتماعی برای رسیدن به عدالت اجتماعی خصوصاً در جامعه روستایی بوده است. پژوهش حاضر با هدف اثرات بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر بر توسعه روستایی در دهستان دوستان، شهرستان بدره استان ایلام انجام شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است و داده های مورد نیاز با روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است . جامعه آماری 448 نفر و شامل افراد تحت پوشش این بیمه است که با استفاده از روش کوکران حجم نمونه 207 نفر محاسبه و نمونه ها با روش تصادفی انتخاب شد و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS و استفاده از آزمونT تک نمونه ای تجزیه و تحلیل شد . یافته های تحقیق نشان می دهد که بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر بر توسعه روستایی تاثیر مثبتی داشته و باعث ارتقاء امنیت اجتماعی، امنیت اقتصادی و ارتقاء احساس تعلق و افزایش ماندگاری روستاییان و کاهش مهاجرت های روستایی - شهری شده است.