مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اوپک
حوزه های تخصصی:
روند تحولات قیمت نفت خام نشان می دهد که از سال 1950 تاکنون چندین بحران شدید نفتی در سالهای مختلف 1973)، 1979، 1986، 1998، 2003، (… در بازار نفت وجود داشته است. این نوسانهای شدید قیمت نفت خام از پدیده های مهم اقتصادی و سیاسی تلقی گردیده، مناظرات و مباحثات علمی بی شماری را برانگیخته است. در یک بازار رقابتی یا انحصاری، قیمتهای واقعی متناسب با افزایش یا کاهش هزینه های نهایی تغییر می یابد و اصولا افزایش یا سقوط شدید قیمتها دور از انتظار است. آیا نظریه اقتصادی نحوه بهره برداری از منابع طبیعی پایان پذیر قادر به توضیح نوسانهای شدید قیمت نفت خام در گذشته می باشد؟ اگر بتوان به علل واقعی نوسانهای قیمت نفت خام در گذشته پی برد، ارایه تصویر واقع بینانه ای از قیمتهای نفت خام در آینده نیز امکان پذیر خواهد شد. در این مقاله مدلی بر مبنای نظریه هتلینگ (Ulph، 1984، Robinson، 1975) برای تحلیل عوامل موثر بر قیمت نفت خام مورد استفاده قرار گرفته است.
تعدیل دامنه قیمتی سبد اوپک
حوزه های تخصصی:
دامنه قیمتی سبد نفتی اوپک با هدف جلوگیری از نوسانات غیر معمول قیمت نفت توسط کشورهای عضو اوپک در سال 2000 در محدوده 28-22 دلار برقرار گردید . در حال حاضر با توجه به تورم جهانی و کاهش ارزش دلار و همچنین عملکرد بنیادهای بازار طی سال های اخیر این دامنه نیاز به تعدیل دارد . در این مقاله به دلایلی که چنین تعدیلی را ایجاب می کند اشاره می گردد . بر همین اساس در ابتدا با مبنا قرار دادن کاهش ارزش دلار در مقابل سایر ارزهای اصلی میزان تعدیل ناشی از کاهش ارزش دلار در مقابل این ارزها و همچنین در مقابل تورم محاسبه شده است .
واکنش اوپک و غیراوپک به قیمت های نفت
حوزه های تخصصی:
کشش کوتاه مدت عرضه اوپک به قیمت نفت با داده های فصلی 2002:4-1980:1 در سطح 041/0- به دست آمد که مبین تایید فرضیه درآمد - هدف و مواجهه اوپک با وضعیت منحنی « خمیده به عقب » است . کشش کوتاه مدت عرضه غیر اوپک به قیمت نفت با داده های فصلی 2002:4-1980:1بزرگ تر از صفر و در سطح 006/0 به دست آمد . گرچه حساسیت برآورد شده پایین است اما موید رفتار تجاری و یا فرضیه رفتار رقابتی غیر اوپک است . رفتار اوپک در قیمت های بالا و پایین هر دو موید رفتار درآمد - هدف است . و در هر دو حد قیمتی اوپک با منحنی « خمیده به عقب » مواجه است.
ارایه یک الگوی اقتصادسنجی برای سهمیه بندی تولید و صادرات نفت اوپک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان اوپک به عنوان یکی از بازیگران مهم عرصه انرژی نقش غیرقابل انکاری در مدیریت بازار انرژی داشته و در شرایط بحرانی به عنوان یک ثبات دهنده به بازار عمل کرده است. یکی از ابزارهایی که این سازمان برای مقابله با کاهش قیمت نفت به کار برده، مکانیسم "سهمیه بندی" است. در این مقاله چگونگی شکل گیری این مکانیسم و دیدگاه اعضای اوپک به این مقوله مورد تامل قرار گرفته و پس از آن با کمک مدل سازی اقتصاد سنجی اقدام به تخمین تولید در سال های 2005-1982برای اعضای اوپک شده است. پیش بینی تولید و سهمیه بندی تا سال 2017 نیز انجام گرفته است. نتیجه مدل سازی حاکی از آن است که برای بیش تر کشور های عضو اوپک، دو متغیر سطح ذخایر و سهم کشور ها در دوره گذشته در تعیین سهمیه بندی تاثیر بیش تری داشته اند. براساس نتایج پیش بینی، سهم تولید عربستان و عراق افزایشی گزارش است، در حالی که کشور های دیگر به طور کلی با کاهش سهمیه تولید روبه رو خواهند بود.
ارزیابی پتانسیل ها و مزایای کاهش شدت انرژی در کشور های عضو اوپک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش قابل توجه جمعیت و رشد اقتصادی در دهه های آتی در الگویی نامتقارن به سمت کشور های در حال توسعه، سبب شده است که تقاضای انرژی نیز دستخوش رشدی شدید و البته نامتقارن شود. این افزایش در تقاضای جهانی انرژی در شرایطی اتفاق می افتد که نه تنها سبد انرژی جهانی تا چند دهه آینده هم چنان به نفت وابسته خواهد ماند، بلکه نگرانی های امنیتی و زیست محیطی ناشی از افزایش تقاضای انرژی های فسیلی و تجدید ناپذیر نیز تشدید می شود. در چنین شرایطی، جهان با این معما روبه رو شده است که چگونه بین رشد و توسعه کشور های در حال توسعه (که امری مطلوب قلمداد می شود) تقاضای انرژی ناشی از آن و آثار خارجی منفی بعد از این افزایش تعادل برقرار کند؟ به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران انرژی جهان، یکی از بهترین راه حل های میان مدت این معما، افزایش بهره وری انرژی و یا کاهش شدت انرژی است.در این مقاله تلاش شده است تا با توجه به مساله فوق و هم چنین اهمیت بهره گیری کار ازمنابع موجود در کشور های عضو اوپک، به ارزیابی پتانسیل های ارتقای کارایی انرژی و مزایای تحقق آن در کشور های مذکور در افق 2020 پرداخته شود. بدین منظور برای محاسبه پتانسیل های کاهش شدت انرژی از روش سناریوسازی استفاده و با توجه به نتایج به دست آمده از سناریو های مختلف، تاثیر تحقق این پتانسیل ها را بر صادرات نفت، درآمد های نفتی کشور های عضو اوپک، تراز نفت جهان و کاهش انتشار گاز دی اکسید کربن محاسبه شده است. نتایج تحقیق نشان می هد که کشور های عضو اوپک دارای پتانسیل های فراوانی برای کاهش شدت انرژی و صرفه جویی در مصرف نفت هستند که تحقق آن می تواند بر تراز نفت جهانی و کاهش انتشار گاز دی اکسید کربن تاثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد.
کاربرد نظریه فیرون در بررسی پایداری اوپک: با رویکرد نظریه بازی های تکراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، دو مبحث اصلی ادبیات همکاری بین المللی مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا مدل ساده، چانه زنی و اجرای فیرون ارایه می شود که در آن بی صبری (که در عامل تنزیل مستتر است) منبع قدرت چانه زنی می باشد، و پیامد این مرحله که در مرحله اجرایی دنبال می شود، به شکل بازی معمای زندانی در می آید. سپس نشان داده می شود که چگونه این مدل به سوال تقسیم منافع در سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) با در نظر گرفتن قدرت چانه زنی و افقهای زمانی پاسخ می دهد. برای نشان دادن تجربی مطالب، از شواهد تاریخیِ حدودا 50 ساله اوپک بهره گرفته شده است و در نهایت این نتیجه حاصل می شود که کشورهایی که آینده را به سختی تنزیل می کنند، تمایل به دریافت سهمیه نفت بیش تری دارند. آزمون شواهد تجربی با یک مدل، نتیجه مدل نظری را تایید می کند، به عبارت دیگر به کشورهای عضوی که نیاز بیش تری به درآمد نفتی دارند، این اجازه داده می شود که بیش تر تولید کنند.
تاثیر ظرفیت های مازاد تولید نفت بر روی رفتار تولیدات اوپک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در بازار نفت، ظرفیت های مازاد تولید نفت اوپک است. ظرفیت های مازاد تولید، ابزار توفیق سیاست گذاری های اوپک در بازار نفت در برابر نوسانات شدید قیمت های نفت خام است، اوپک با در اختیار داشتن ظرفیت های مازاد تولید قادر است در شرایط خروج ناگهانی عرضه از بازار، با افزایش سطح تولیدات که از طریق برداشت از ظرفیت های مازاد تولید امکان پذیر است، عرضه از دست رفته را جبران کند. کشورهای غیر اوپک سیاست دارا بودن از ظرفیت مازاد تولید را تعقیب نمی کنند و این تنها سازمان اوپک است که با تعقیب سیاست نگه داری ظرفیت مازاد تولید در برابر شوک های نفتی و خروج ناگهانی نفت از بازار، با تغییر در تولیدات اعضایی که از ظرفیت مازاد برخوردارند، قادر به جبران شکاف عرضه و تقاضای نفت در بازار می شود. یافته های این مقاله حاکی از آن است که با کاهش ظرفیت های مازاد تولید، قدرت اوپک برای تاثیرگذاری بر بازار در برابر شوک های ناشی از افزایش تقاضای نفت در برابر عرضه موجود کاهش خواهد یافت که لازمه جلوگیری از این کاهش تاثیرگذاری اوپک، جذب سرمایه و استفاده از فناوری های جدید و افزایش سرمایه گذاری اعضای اوپک برای توسعة توان تولیدی خود و هم چنین در اختیار داشتن سطح مناسبی از ظرفیت مازاد تولید است.
پیش بینی احتمال وقوع بحران نقدینگی در کشورهای عضو اوپک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از دو روش سیگنالی و احتمالی، داده های سالانه کشورهای عضو اوپک در دوره زمانی 1989-2004، پردازش و یک الگوی هشدار دهنده پیش از وقوع برای آن ها برآورد شده است. بر اساس روش سیگنالی، متغیرهای نرخ رشد رابطه مبادله، نرخ رشد ذخایر بین المللی، نرخ رشد M2 به ذخایر بین المللی، نسبت بدهی دولت به بانک مرکزی به کل مطالبات بانک مرکزی، نسبت اعتبارات داخلی به GDP، نسبت M2 به ذخایر بین المللی، نرخ رشد صادرات، نرخ رشد سپرده های بانکی، نسبت بدهی های خارجی به دارایی های خارجی، نسبت اعتبارات داخلی به کل سپرده های بانکی، و نرخ رشد اعتبارات داخلی به GDP، به ترتیب مهم ترین متغیرهای پیش بینی کننده بحران در اقتصاد کشورهای عضو اوپک شناخته شده اند که با نظارت بر آن ها می توان نشانه هایی از بحران پولی را شناسایی کرد. در روش احتمالی، یک تابع احتمال بحرانی طراحی شده است که توانسته است تقریبا در 76 درصد از مواردی که بحران اتفاق افتاده است، وقوع بحران را با احتمال بالای 40 درصد پیش بینی کند. گر چه روش های سیگنالی و احتمالی از اعتبار لازم برای پیش بینی بحران برخوردار هستند، ولی از سطح اطمینان کافی در پیش بینی برخوردار نیستند. با عنایت به اهمیت موضوع، تلاش در جهت مدل سازی کاراتر ضروری به نظر می رسد.
بررسی رابطه رفتار تولید جبرانی و وابستگی متقابل میان تولیدکنندگان و آزمون آن در بازار جهانی نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، رفتار انحصاری اوپک بهعنوان بزرگترین و پایدارترین کارتل بینالمللی طی دوره زمانی ژانویه 1973 تا سپتامبر 2008، مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور اصول اولیه نظریه بازیها را ملاک عمل قرار داده و معیاری برای تمایز این دو ساختار بازاری بر اساس وابستگی متقابل بنگاهها، استخراج شده است. سپس با استفاده از این شاخص، مدل رگرسیونی را بر مبنای متغیرهای توضیحی رفتاری شکل داده و بهوسیله آن فرضیه رقابتی در مقابل فرضیه کارتل سازگار مورد آزمون قرار میگیرد. برای برآورد این مدل رگرسیونی، از روش لاجیت استفاده شده است. نتایج تخمینهای بهدست آمده نشان میدهد که، با وجود انتظار کارشناسان، نه تنها اوپک بهعنوان یک کارتل ایده آل در نیست، بلکه حتی نسبت به تولیدکنندگان رقابتی نیز عملکرد ضعیف تری دارد. به بیان دیگر، اوپک از یک ساختار دیوان سالارانه تبعیت میکند که با رفتار کارتل سازگار تناقض دارد.
اوپک و شوک های نفتی؛ آسیب شناسی رفتار اوپک در بازار جهانی نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از جنگ دوم جهانی، تقاضای نفت رو به فزونی نهاد و در دهه 1970 به حداکثر رشد خود رسید. البته تامین این میزان تقاضا تنها با واردات هر چه بیشتر از اوپک ، خصوصا اعضای خاورمیانه ای آن امکان پذیر گردید. همزمان، در ابتدای این دهه، برخی از اعضای اوپک اعطای امتیازات جدید نفتی را متوقف ساختند و مشارکت برابر در قراردادهای موجود را مطالبه کردند و حتی تعدادی از آنها صنعت نفت خود را به طور کامل ملّی کردند. این عوامل منجر به ظهور اوپک به عنوان بازیگری جدید و پر قدرت در بازار جهانی نفت گردید. اما، همانگونه که وقایع بعدی نشان داد، تسلط اوپک بر بازار عمر کوتاهی داشت و تحت تاثیر عواملی چند که عمدتاً ناشی از رفتار این سازمان پس از شوک دوم نفتی (1979) بود، به زودی این دوره به پایان رسید.
الگوی چرخشی مارکف و پیش بینی احتمال وقوع بحران نقدینگی در کشورهای عضو اوپک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از الگوی چرخشی مارکف، داده های ماهانه کشورهای عضو اوپک در دوره زمانی 2003-1989 پردازش و یک الگوی هشداردهنده پیش از وقوع برای آنها برآورد شده است. در این الگو از متغیرهای نرخ رشد، نرخ ارز موثر واقعی بعنوان متغیر وابسته؛ و نسبتM2 به داراییهای خارجی؛ نسبت بدهیهای خارجی به داراییهای خارجی؛ نسبت اعتبارات داخلی به سپرده ها؛ نرخ رشد داراییهای خارجی؛ نرخ رشد سپرده ها؛ نرخ رشد نسبت M2 به داراییهای خارجی و نرخ رشد درآمدهای نفتی به عنوان متغیرهای توضیحی استفاده شده است. طبق برآورد الگو، متوسط نرخ رشد نرخ واقعی ارز در کشورهای عضو اوپک در زمان آرامش (وضعیت صفر) حدود 0.14 درصد بوده است و در زمان بحران (وضعیت یک) به حدود -0.36 درصد رسیده است که البته معنی دار هم نبوده است. نوسانات نرخ رشد، نرخ واقعی ارز در دوره آرامش و دوره بحران، تفاوت آشکاری با هم داشته اند. این نوسانات در زمان آرامش پایین و حدود 2 درصد و در زمان بحران بالا و حدود 29 درصد بوده است و چنین وضعیتی می تواند بیانگر آن باشد که برای تشخیص و تفکیک دوره های بحران از دوره های آرامش، نوسانات نرخ رشد ارز، متغیر مناسب تری است.برآوردها نشان می دهد که احتمال بروز بحران پولی در کشورهای عضو اوپک در دوازده ماه بعد از دوره نمونه؛ یعنی سپتامبر 2004، عبارت است از: اندونزی با احتمال حدود 93 درصد، الجزایر 81 درصد، ونزوئلا 71 درصد، ایران 68 درصد، کویت 67 درصد، لیبی 65 درصد، نیجریه 56 درصد، و عربستان 55 درصد. در کشورهای قطر و امارات، بحرانی رخ نخواهد داد.
استراتژی بلندمدت اوپک با توجه به تحولات بازار جهانی نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوپک در سال 1960 با هدف ایجاد تعامل در بازار جهانی نفت به منظور تامین منافع تولیدکنندگان و مصرف کنندگان تاسیس شد. مهم ترین ابزار اوپک برای تحقق این هدف، استفاده از ذخایر عظیم نفتی و مازاد ظرفیت تولیدی در کشورهای عضو بوده است. تا سال های اخیر، تحقق چنین هدفی با توجه به ساختار بازار جهانی نفت از یکسو و توانایی کشورهای عضو در بهره برداری از مازاد ظرفیت برای افزایش عرضه و یا اعمال سهمیه بندی برای کاهش عرضه از سوی دیگر، اساساً امری امکان پذیر بود و عملکرد تاریخی اوپک نیز کاشف از توفیقات این سازمان در مدیریت بازار در برخی مقاطع زمانی بوده است. با وجود این، تحولات بازار جهانی نفت در راستای تاثیر روزافزون نیروهای بازار در تعیین قیمت، توسعه سریع بورس های نفتی به همراه کاهش چشمگیر مازاد ظرفیت تولیدی اوپک موجب شده است که از کارایی ابزارهای سنتی اوپک در مدیریت بازار به شدت کاسته شود. در این مقاله نشان داده شده است که وقت آن فرا رسیده که اوپک به عنوان سازمانی متشکل از صادرکنندگان بزرگ نفتی، استراتژی بلندمدت خود را با توجه به شرایط جدید بازار تغییر دهد. بنابراین، به جای تمرکز بر تحقق تعادل پویا بین قیمت و سهم بازار، اوپک بایستی وارد مرحله جدیدی در تدوین استراتژی های بلندمدت خود شود که مبتنی بر همکاری های اقتصادی و فنی با کشورهای غیراوپک است. در این راستا توجه ویژه به سیاست های بهبود ازدیاد برداشت و روندهای آتی قیمت نفت خام که تحت تاثیر کمیابی ذخایر هیدروکربوری است، ضروری می باشد
ملاحظاتی پیرامون جستجو در فهرستهای پیوسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات ذخیره و بازیابی اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها(به طور عام) فهرست های کتابخانه ای فهرست های پیوسته و اینترنتی
پیشرفتهای زیادی در زمینه فهرستهای پیوسته رایانه ای صورت گرفته است. امروزه این فهرستها به منزله دروازه های اطلاعاتی شناخته شده اند که از طریق آنها میتوان علاوه بر اطلاعات کتابشناختی کتابها به صفحات وب، فایلهای الکترونیکی، متن کامل مقاله ها و.... دسترسی پیدا کرد. در این مقاله به برخی چالشهای موجود در ساخت و کار با فهرستهای پیوسته از جمله نگهداری و اداره آن، ویژگیهای جستجو در آن به ویژه دشواریهای جستجوی موضوعی و نیز حضور وب سایتها در این فهرستها پرداخته شده است
بررسی الگوهای تخصص گرایی در تجارت و بهره وری صادرات در کشورهای عضو اوپک با تاکید بر جایگاه ایران
حوزه های تخصصی:
روند همگرایی الگوی تجاری کشورها به الگوی تجاری جهانی با استفاده از شاخص های مختلفی مانند تخصص گرایی در تجارت ارزیابی می شود. تخصص گرایی در تجارت که خود توسط شاخص های مختلفی همچون عدم تجانس تجاری، تمرکز صادرات و تخصص درون صنعتی اندازه گیری می شود، دربرگیرنده دلالت های ضمنی بهره وری صادرات می باشد. مطالعه حاضر ابتدا به محاسبه شاخص های فوق برای کشورهای عضو اوپک طی دوره زمانی 2006 - 1995 پرداخته و سپس با بررسی وضعیت هر یک از این شاخص ها، درصدد شناسایی الگوی تجاری این کشورها بر می آید. نتایج حاصل از محاسبه و تحلیل شاخص ها نشان می دهد که با وجود حرکت کشورهای عضو اوپک به سمت همگرایی با تجارت جهانی و تعدیل الگوی تجاری خود در راستای الگوی تجارت جهانی، تمرکز این کشورها بیشتر بر صادرات گروه های کالایی دارای بهره وری کم بوده است.
چشم اندازی بر سازمان کشورهای صادرکننده گاز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به بررسی «مجمع کشورهای صادرکننده گاز» که اخیرا ایجاد شده می پردازد.
این نوشتار همچنین آغازی برای تحقیق و تجزیه و تحلیل بیشتر پیرامون این پرسش است که آیا در اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز با هم همکاری دارند و یا به طور مستقل کار می کنند؟ و دیگر این که آیا مجمع کشورهای صادرکننده گاز یک کارتل مانند بقیه کارتل های جهانی است یا خیر؟
پنجاه سال اوپک و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سپتامبر 1960، نمایندگان دولت های ایران، عراق، کویت، عربستان و ونزوئلا در بغداد گرد هم آمدند تا برای جلوگیری از کاهش مجدد و مستمر قیمت های اعلان شده نفت توسط کمپانی های بزرگ صاحب امتیاز چاره اندیشی نمایند. این نشست منشاء تشکیل سازمان کشور های صادرکننده نفت (اوپک) گردید که هم اکنون نیم قرن از عمر آن می گذرد. تأسیس این سازمان عکس العملی سیاسی به محرکی اقتصادی بود، زیرا طی چند دهه درآمد نفتی برای این کشورها تبدیل به مهم ترین منبع قدرت، مشروعیت و موجودیت شده بود. نمایندگان دولت های عضو به عنوان کارگزارانی سیاسی، درباره سقف تولید نفت سازمان و سهمیه اعضا تصمیم گیری می کنند و از این طریق روی قیمت یک کالای اقتصادی بسیار حیاتی بین المللی اثر می گذارند. از آنجا که مصرف نفت و انرژی از مؤلفه های اساسی تولید ثروت می باشد و ثروت و اقتصاد نیز به نوبه خود شرط لازم برای تولید قدرت و امنیت هستند، بین نفت، ثروت، قدرت، امنیت و سیاست پیوندی اساسی وجود دارد. اوپک با ظرفیت های عظیمی که در جهان از لحاظ میزان ذخایر، تولید، صادرات و ظرفیت مازاد نفت دارد، طی پنجاه سال تبدیل به یکی از مهم ترین سازمان های مؤثر در اقتصاد سیاسی بین المللی شده است و ساختار و کارکردش در اقتصاد و سیاست در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی تأثیر دارد. در این نوشتار چگونگی و چرایی تعامل این سازمان با متغیرهای سیاسی و بین المللی، با رویکرد اقتصاد سیاسی بین المللی و با روش توصیفی- تبیینی مورد بررسی قرار می گیرد. یافته ها و توصیه مهم این کنکاش چنین است که عملکرد بهینه سازمان میبایست تابعی از حفظ فاصله مناسب تصمیمات آن با قدرت و سیاست باشد. بنابراین ارزیابی فرصت ها و تهدیدهای این نسبت در نیم قرن گذشته می تواند یکی از دستمایه های مهم برای تدوین راهبردهای کار آمد در راستای ماندگاری و کارایی اوپک در نیم قرن آینده باشد.
تحلیل و بررسی جایگاه سازمان اوپک طی سال های آینده بر بازار نفت
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی ساختار آینده سازمان اوپک با مطالعه وضعیت کنونی نیروهای موجود در این سازمان و تاثیر برایند این نیروها بر عملکرد سازمان و تجزیه و تحلیل توان فعلی اعضای آن از جهات مختلف اقتصادی و سیاسی می پردازد. در این پژوهش با توجه به شرایط و توان تولید اعضا و اهمیت افزایش وابستگی به تولیدات اوپک در سال های آینده با تحلیل سیاست ها و جایگاه فعلی این سازمان به بررسی موقعیت سازمان اوپک در سه جریان تقویت، انحلال و ادامه روند می پردازد و شرایط تحقق هر سه حالت را برای آینده اوپک بیان و درنهایت به این نتیجه می رسدکه بزودی به دلیل کاهش تولیدات غیر اوپک و افزایش وابستگی به تولیدات اوپک، این سازمان می بایست برنامه های گسترش سطح تولیدات و همچنین برای بهره مندی بیشتر اعضا از قیمت های بالاتر می بایست قدرت تأثیرگذاری سیاست های سازمان اوپک بر بازار نفت طی سال های آینده با شدت بیشتری اعمال گردد.
بررسی ابعاد تأثیر گذار بر ساختار امنیتی بازار جهانی نفت
حوزه های تخصصی:
امنیت انرژی یکی از مهم ترین ابعاد مورد توجه کارشناسان در محافل علمی و اقتصادی دنیا می باشد. ابعاد تأمین امنیت انرژی بسیار وسیع وگسترده است و بر این اساس مطالعات گسترده در این حوزه نیازمند مطالعات جدیدتر و بهره مندی از دیدگاه های دقیق تر می باشد. بدیهی است این امر به منظور اعمال سیاستگذاری های مناسب و همچنین تجزیه و تحلیل شرایط و تحولات فعلی ضرورت انکارناپذیر می باشد. نفت همانند خون در جریان اقتصاد غرب و نبض اقتصاد اغلب تولیدکنندگان بزرگ بازار نفت و به ویژه اعضای خاورمیانه است. از این رو، ارتباط انکارناپذیری میان سطح فعالیت های اقتصادی جهان و بازار نفت وجود دارد. بهره مندی از نفت نه تنها به عنوان ابزاری استراتژیک در سیاست خارجی مصرف کنندگان و تولید کنندگان به شمار می رود بلکه به عنوان یکی از چالش های عمده مؤثر بر امنیت بازار جهانی نفت محسوب می شود. بر این اساس به نظر می رسد غیر سیاسی کردن بازار انرژی ضرورتی حیاتی است که می تواند فضایی را برقراری امنیت بلند مدت انرژی فراهم آورد که در این مقاله بدان پرداخته می شود.
بررسی رفتار اوپک در قالب یک بازی همکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، طیفی از مباحث در اقتصاد و روابط بین الملل درباره مبحث نظریه همکاری، [1] در چارچوب نظریه بازی ها شکل گرفته است. تمرکز این مباحث بر این است که در غیاب قدرت مافوق و درحالی که برخی بازیکنان برآن اند که دیگران را تابع خود سازند، آیا همکاری امکان پذیر است یا خیر. این تئوری ها درباره این قاعده اتفاق نظر دارند که اگر یک بازی متوالی، شکل معمای زندانی به خود گرفته باشد، همکاری فقط زمانی پایدار و همیشگی خواهد بود که بازیکنان به اندازه کافی صبور باشند. در دنیای واقعی، همکاری ها و ائتلاف های بسیاری وجود دارند که در آن ها، بازیکنانی که عضو ائتلاف اند، بردباری یا صبوری یکسانی ندارند؛ یعنی عامل تنزیل همه بازیکنان به یک اندازه نبوده و دامنه مشترک این عامل هم به اندازه کافی به یک نزدیک نیست.
اوپک یکی از ائتلاف های مهم در بازار جهانی نفت است. این سازمان از اعضایی با بردباری متفاوت تشکیل شده است و تا به امروز تداوم دارد. در این مقاله، با توجه به وضعیت حاکم بین اعضای اوپک، از نظریه همکاری برای تحلیل رفتار این اعضا استفاده شده است. با استفاده از تکنیک داده های تابلویی که برای برآورد الگوی تحقیق استفاده شده، نتایج زیر به دست آمده است:
مدل با آثار ثابت [2] برای توضیح الگوی رفتاری کشورهای اوپک مناسب است. طبق این مدل، مقدار فروش نفت خام توسط کشوهای عضو اوپک رابطه مثبتی با ذخایر اثبات شده و فروش دوره قبل دارد. همچنین بین مقدار فروش نفت و مجذور ذخیره سرانه اثبات شده در کشورهای عضو، رابطه معنی دار منفی وجود دارد. نتایج حاکی از این است که در چانه زنی ها و مذاکره ها، برخی اعضا برای به سرعت به توافق رسیدن و درنهایت، کوتاه آمدن و باج دادن و پذیرش این موضوع توسط اعضای دیگر، موجب تداوم عمر سازمان کشورهای صادرکننده نفت می شوند.
تسلّط بر منابع نفتی استراتژیک خلیج فارس و تهاجم نظامی ایالات متّحده به عراق
حوزه های تخصصی:
ایالات متّحده در مارس 2003 م، با اتّخاذ سیاست یک جانبه گرایی، بدون مجوز شورای امنیت و خارج از کانال های سازمان ملل متّحد، به عراق حملة نظامی کرد. نخستین مداخلة آمریکا در عراق، در سال 1991 و با مجوز شورای امنیت و ائتلاف به نسبت بزرگی از متّحدانش صورت گرفت و سرانجام ایالات متّحده موفّق شد کویت را از اشغال عراق خارج کند؛ اما تهاجم نظامی آمریکا در مارس 2003 به عراق، به طور کامل با حملة قبلی تفاوت داشت. مسئله ای که در این پژوهش مطرح می شود، این است که مهم ترین علّت تهاجم نظامی ایالات متّحده به عراق در سال 2003 چه بود؟ برای پاسخ به این سؤال، تسلّط بر منابع نفتی استراتژیک خلیج فارس به منزلة فرضیة اصلی مطرح و تأیید می شو د. برای آزمودن فرضیة اصلی، به شیوة مثبت عمل کرده، به شاخص ها و مفاهیمی که اثبات کنندة این فرضیه باشند، اشاره می شود. همچنین به تلاش تاریخی قدر تهای بزرگ برای تسلّط بر منابع نفتی استراتژیک اشاره می کنیم، سپس نقش لابی ها و شرکت های چندملیتی نفتی را بررسی خواهیم کرد. در ادامه، موقعیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خلیج فارس، اهداف استراتژیک آمریکا در خلیج فارس و استراتژ یهای نفتی این کشور در خلیج فارس مورد مطالعه قرار می گیرد.