مطالب مرتبط با کلیدواژه

سهروردی


۱۴۱.

بَرزَخ النزول وبرزخ الصعود(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۷
المراد من البرزخ ف ی هذا البحث ملکه الخیال وعالم الصور الخیالیه بوصفه واسطهً بین العالم العقلى والعالم الجسمان ى. وقد کان الخیال من الموضوعات المهمه طوال تاریخ الفلسفه الاسلامیه منذ زمن الفاراب ی والی یومنا هذا، وله دوره ف ی معالجه العدید من القضایا والمسائل الغامضه نظیر اشکالیه المعرفه، وربط الحادث بالقدیم، والحیاه الأخرویه، الی درجه أن بعض الباحثین اعتبروا الاهتمام بهذا الموضوع من میزات الفلسفه الاسلامیه. ینکر الفاراب ی تجرد الخیال ف ی قوس الصعود وقوس الن زول، بل یری کافه القوی الخاصه بغیب النفس ذات طابع مادی ماعدا القوه العاقله. لذلک یعتقد أن الانسان یبقی بعد الموت علی شکل عقل جزئى وحسب، أما سائر قواه فتضمحل وتتلاشی. ویجاریه ابن سینا ف ی أن الخیال قوه جسمانیه، لهذا یذهب الی عدم بقاء الخیال والصور الخیالیه. هذا رغم وجود قرائن تدل علی قوله بتجرد الخیال ف ی بعض اعماله. و یتوکأ السهروردی علی عالم الخیال لیعالج به الکثیر من القضایا المهمه کالتوفیق بین الدین والفلسفه، والمشاهده والبرهان، والنقل والعقل. ورغم اتباعه للشیخ الرئیس ف ی جسمانیه الخیال، الا انه یؤکد علی تجرد الصور الخیالیه وبقائها ووجودها ف ی عالم المثال الاکبر أو الخیال المنفصل. لذلک نراه من ناحیه یقیم البراهین لصالح وجود مثل هذا العالم الذى یسمی المثال المطلق وعالم البرزخ «البرزخ الن زول ى»، ومن ناحیه ثانیه یعتبر قوه الخیال وغیرها من القوی المتعلقه بغیب النفس غیر العاقل قوی مادیهً، ولا یحفظ السنخیه بین المُدرِک والمُدرَک، ویذهب الی قدره النفس علی رؤیه الصور الخیالیه ف ی المثال المطلق. أما صدرالمتألهین فإنه بخلاف الفلاسفه الذین سبقوه یعد الخیال قوه مجرده بالتجرد المثال ى وباقیه ببقاء النفس، وبعباره ادق فهى سبب بقاء النفس بعد مفارقتها للبدن. یعتقد صدر المتألهین ان کافه الصور الخیالیه موجوده ف ی موطن النفس أو صقع النفس، أما الصور الت ی تخترعها النفس وهى من دعابات الوهم وقوه الخیال فلا یمکن اعتبارها موجوده ف ی عالم المثال المطلق. الجنه الت ی أُخرج منها آدم مثالٌ مطلق، والجنه الت ی اعدت للمتقین «برزخ صعودى» ولیس نزولیاً. ان علاقه الصور الخیالیه بقوه الخیال والتخیل کعلاقه العله بالمعلول، ولیسَ من قبیل علاقه الحالّ بالمحل، وقیام الصور الخیالیه بالنفس قیام صدورى ولیس حلولیاً، والصور العلمیه مخلوقه من قبل النفس أی أن النفس مصدر هذه الصور. الغایه الت ی نرمى الیها ف ی بحثنا هذا هی اثبات ان النظریه المذکوره من ابداع الملاصدرا الذى وجّه نقوده ف ی ضوئها لنظریات السهروردی وابن سینا بالنظر للنتائج والآثار الفلسفیه المترتبه علی کل واحده من هذه النظریات.
۱۴۲.

تطبیق «خودشناسی» ازمنظر کی یرکگارد و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی کی یرکگارد خودشناسی خداشناسی ایمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۳۱۹
در مقاله حاضر به بررسی موضوع خودشناسی از بعد عرفانی و فلسفی از دیدگاه شیخ شهاب الدین سهروردی و سورن کی یرکگارد با نگاهی مقایسه ای پرداخته می شود .کی یرکگارد معتقد است پرداختن به امور کلی و ماهیت اشیاء موجب شده که انسان از خویشتن را خویش غافل شود. شیخ اشراق نیز در آثار متعدد به خصوص در داستان های رمزی اش همواره به عوامل غفلت انسان از ذات خویش پرداخته است.آنچه کی یرکگارد به عنوان سیر اگزیستانس برای دست یافتن به «خودشناسی» در مراحل مختلف بیان می کند، او را بیش از همه به تعالیم عرفانی سهروردی نزدیک می کند؛ زیرا او دل سپردن به خداوند و کوشش توأم با ایمان و جدیت برای تحول در باطن را از مهم ترین ابزارهای خودشناسی معرفی می کند . البته در این خصوص تفاوت هایی با سهروردی دارد؛ زیرا در تفکر وی هیچ اعتقادی به استفاده از گزاره ها و تحلیل های عقلی البته از نوع عقل گرایی روشنگری ، در ارتباط با مسئله «خودشناسی» وجود ندارد؛ این درحالی است که سهروردی شیوه درست سیر به سوی حقیقت خود را استفاده از هر دو روش عقلی و عرفانی می داند که مکمل یکدیگرند.ضمن اینکه کی یرکگارد ایمان را فوق عقل می داند که البته این به معنای ایمان در مقابل و علیه عقل نیست .
۱۴۳.

بررسی تطبیقی آداب سلوک عرفانی در دو رساله عوارف المعارف سهروردی و ارشاد المریدین خوارزمی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان سلوک سهروردی عوارف المعارف خوارزمی ارشادالمریدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۴۱
آداب سیر و سلوک عرفانی را می توان مجموعه دستورالعمل ها و ارشادهایی دانست که بزرگان متصوّفه در رساله ها و کتاب های خود برای تربیت سالکان نوپا آورده اند. شهاب الدین سهروردی، عارف نامدار قرن هفتم هجری و کمال الدین حسین خوارزمی، عارف قرن دهم ازجمله کسانی بودند که به ترتیب در کتاب های «عوارف المعارف» و «ارشادالمریدین» به راهنمایی سالکان پرداخته و اصول و روش های سلوک را بیان کرده اند. مقاله حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی می کوشد این آداب را در این دو رساله بررسی کند. برای سهولت بررسی، آداب سلوک به دو دسته کلّی آداب ظاهری و باطنی طبقه بندی شد. منظور از آداب ظاهری مواردی نظیر نماز، روزه، شب- زنده داری و... و منظور از آداب باطنی خصیصه ها و خصلت هایی است که سالک باید برای رسیدن به حقیقت به آن ها متحلّی و آراسته گردد. پژوهش حاضر به این نتیجه دست می یابد که سهروردی در عوارف المعارف آداب ظاهری را با تفصیل بیشتری مطرح ساخته و در مقابل، خوارزمی عمدتاً به آداب باطنی نظر داشته است. 
۱۴۴.

تحلیل خوانش تصویری مولوی و سهروردی از مفهوم اسارت پرنده روح (داستان های پرندگان در مثنوی و رساله های تمثیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرنده تصویر روح سهروردی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۳۹۶
در عرفان و فلسفه گزاره هبوط روح همواره در تصویر پرنده نمود یافته است. مولانا و سهروردی از این تمثیل، بارها برای بیان مقاصد خویش بهره بردند. این جستار با بررسی داستانِ پرندگان در مثنوی و رساله های تمثیلی سهروردی چون عقل سرخ، صفیر سیمرغ، آواز پرجبرئیل، لغت موران و قصه غربت غربی نشان می دهد که دو عامل اسباب تمایز این تصاویر تمثیلی را رقم می زند؛ ابتدا حالات و موقعیت های گوناگون شناسا است؛ اینکه ادراک شناسا از یک پدیدار به واسطه شرایط خاصی که در آن قرار می گیرد، متفاوت خواهد بود؛ بنابراین، رمزهایی که در داستان های رمزی ممثل می شوند، به فراخور مراتب روحی فرد متنوع خواهند بود. دوم پدیده و تجلی آن در سطح آگاهی است؛ اینکه آگاهی سبب می شود پدیده در شکل خاصی نمود پیدا کند. به این ترتیب، یک گزاره واحد یا یک معنی ثابت و کهن همانند «اسارت روح» می تواند در ارتباط با سه عامل شناسا، پدیده و زبان در قالب تصاویر رمزی متنوع بروز یابد.
۱۴۵.

استعاره مفهومی و مسئله زیادت وجود بر ماهیت در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی زیادت وجود سهروردی فلسفه مشاء ماهیت ملاصدرا وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۱ تعداد دانلود : ۴۷۰
مبحث زیادت وجود بر ماهیت، نخستین بار در آثار فارابی پا به عرصه مباحث متافیزیکی نهاده و در فلسفه ابن سینا جایگاهی رفیع یافته است. تعبیر «عروض وجود بر ماهیت»، که نخستین بار ابن سینا آن را برای تبیین این رابطه به کار برده است، فیلسوفان پس از وی را دچار ابهام هایی کرده و در این میان عده ای را بر آن داشته است تا وجود را عرضی خارجی تلقی کنند. در این تلقی از رابطه وجود و ماهیت که نویسندگان این مقاله آن را «استعاره ذهنی باربری» نامیده اند، این رابطه همچون سایر ترکیبات رایج در فلسفه ارسطویی، رابطه «موضوع» و «عرض» است. درمقابل، ناقدان این دیدگاه با توجه به محذوراتی که این نوع نگرش ایجاد می کند، قائل به «زیادت ذهنی وجود بر ماهیت» شده اند. براساس دیدگاه زیادت ذهنی، وجود معقول ثانی منطقی است و در خارج هیچ مصداقی ندارد، اما در اثر نوآوری های سهروردی در فلسفه، ملاصدرا نگرش دیگری را درخصوص وجود، و رابطه میان وجود و ماهیت بیان کرده است. ملاصدرا اوصافی را که سهروردی از طریق نور محسوس به نور حقیقی نگاشت کرده بود، به وجود نگاشت می کند؛ ازاین رو از دیدگاه او وجود و ماهیت به «حد و محدود» شبیه شده است و مجدداً نظریه زیادت خارجی در قالب جدیدی مطرح می شود که در آن اشکالات زیادت خارجی مشائی مرتفع می شود. این قرائت جدید، که از استعاره ذهنی «وجود نور است» حاصل شده، در این تحقیق زیادت خارجی متافیزیکی نامیده شده است. پس بر این اساس می توان گفت سه قرائت تاریخی «زیادت خارجی وجود»(مشائی)، «زیادت ذهنی وجود» و «زیادت خارجی متافیزیکی وجود»، حاصل دو استعاره ذهنی درخصوص رابطه وجود و ماهیت است که نگارندگان مقاله، استعاره نخست را «استعاره باربری» نامیده اند، و استعاره دوم نیز در ادبیات فلسفی به «استعاره نور» مشهور شده است.
۱۴۶.

مطالعه زیبایی شناسی موسیقی سنتی ایران بر اساس مفاهیم حکمت اشراق سهروردی

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی حکمت اشراق سهروردی هنر اسلامی موسیقی سنتی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۷ تعداد دانلود : ۸۰۰
حکمت اشراق سهروردی با دربرداشتن مفاهیم ایرانی- اسلامی، می تواند مبنایی برای بررسی مباحث حکمی در هنر های سنتی باشد. شأن وجودشناختی و حیث معرفتی زیبایی به مثابه یک مفهوم و امر زیبا به عنوان وجه تحققی آن، زمینه های تأملات زیباشناختی در این باب را فراهم آورده است. به رغم گسست های تاریخی و نفوذ فرهنگ های بیگانه، تحولات موسیقی سنتی ایران از پیوستگی و تداوم نسبی برخوردار بوده است و وجوه اشتراکات فرمی و مضمونی فراوانی در آثار دوره های مختلف مشاهده می شود. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش بود که مفاهیم زیبایی شناسی حکمت اشراق سهروردی چیستند و چگونه در موسیقی سنتی ایران نمود پیدا می کنند؟ روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی-نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی بود. اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست آمد. نتایج نشان می دهد فلسفه اشراق سهروردی که با نقد اندیشه مشائیان آغاز می شود، مفاهیم جدید و ابداعاتی را در تبیین و صورت بندی سلسله مراتبی حیث وجودی و شناختی جهان به کار می بندد. ابتنای این فلسفه بر نورانیت و ظهور وجود، مشروط نمودن حیات و هستی و ادراک آن، بر ظهور و نور، کارکرد خیال به مثابه امر واس ط و خلق صور معلقه مبتنی بر محاکات نقوش ثابته عالم ملکوت، لذت و ابتهاج حاصل از ادراک صور در عالم مثال و مکاشفات عوالم ملکوت و اندراج آن در خاطر سالک، محتوایی زیباشناختی و فرمی هنری به اندیشه اشراقی بخشیده است. مفاهیم حکمت اشراق به عنوان محتوا در موسیقی ایرانی نمود یافته و این هنر در جایگاه صورت، مظهر مفاهیم حکمت اشراق است. این ارتباط دوسویه بیان گر این است که مفاهیم دقیق و مشخص در پس صور هنری وجود دارد که این مفاهیم، دلیل بر چرایی شکل گیری ساختار و مصادیق در حوزه موسیقی سنتی هستند و به عبارتی زبان گویای این مفاهیم می گردند.
۱۴۷.

بررسی زبانی مونس العشاق سهروردی و عربشاه یزدی از رهگذر بینامتنیت ژنت

کلیدواژه‌ها: مونس العشاق سهروردی عربشاه یزدی فی حقیقه العشق ساختار نحوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۶۱۸
شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق) از بزرگ ترین حکمای فلسفه و عارفان قرن ششم است که رسایل رمزی او تأثیر گسترده ای بر نویسندگان و شاعران بعد از خود، گذاشته است بطوری که عماد الدین عربشاه یزدی از شاعران قرن هشتم با تأثیر پذیری از رساله مونس العشاق (فی حقیقه العشق) سهروردی، منظومه ای با همین عنوان سروده است که در واژگان، ترکیبات، جمله، ساختار نحوی و آوایی مشترکات فراوانی دارند. هدف ما در اینجا بررسی زبانی مونس العشاق منظوم و منثور براساس بینامتنیت ژنت است که در بخش های جداگانه به هر یک از موارد یاد شده پرداخته و از هر کدام چند نمونه شاهد آورده ایم و مابقی نمونه ها را در جدول با مشخص کردن صفحات در هر دو مونس العشاق و بیت مورد نظر مشخص کرده ایم. به لحاظ وجود زیرشاخه های بینامتنیت ژرار ژنت در هر دو مونس العشاق سعی نمودیم تا بر اساس نظریه ژنت به بررسی بپردازیم. دستاور ما در این پژوهش اثبات تبعیت عربشاه یزدی از تفکر و واژگان ابتکاری سهروردی است که تنها از رهگذر بینامتنیت ژنت قابل بررسی است. این دو اثر با وجود اشتراک فراوان، چند وجه افتراق نیز دارند که در متن مقاله به آنها نیز اشاره نموده ایم.
۱۴۸.

خلاقیت هنری در حکمت اشراق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت زیبایی اسطوره کاوی ژیلبر دوران سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۸۱۲
امروزه نظرورزی ضروری ترین وجهِ مباحث هنر محسوب می شود، اما، این مهم در فرهنگ ما سابقه ای درخور ندارد. هنر ما از اواخر صفویه رو به افول نهاده است، این افول دلایل متعددی دارد که قسمی از آن ها با هنر مناسبت درونی دارند و قسمی بیرونی، و عدم خلاقیت مهم ترین دلیل درونی است. پس، نظرورزی در خصوص خلاقیت نه تنها شایسته بلکه حتی بایسته می نماید. این نوشتار که در پی همین بود، اسطوره کاوی ژیلبر دوران را روش خود برگزید و آثار سهروردی را پیکره ی خود. و از اسطوره کاوی در رساله های رمزی سهروردی، بدین نتیجه رسید که منشاء خلاقیت حقیقت است؛ هنرمند در مراتب ادراکی چندان فراز می گیرد که به ادراک عقلی و فهم حقیقت امور نائل می شود و به لطف این قادر به خلاقیت، و زیبایی شکوه حقیقت است، چه به زعم سهروردی جمال و کمال اصلاً یکی است، و خلاقیت که ماحصل کمال است اگر آن گونه که باید به فعلیت رسد ثمره ی آن ذاتاً زیبا خواهد بود.
۱۴۹.

تحلیل اشارات قرآنی معاد در آثار شیخ اشراق سهروردی

کلیدواژه‌ها: سهروردی قرآن معاد نفس اشراق نور اسفهبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۵۳۰
معاد یکی از مهم ترین اصول اعتقادی اسلام به شمار می آید. فیلسوفان مسلمان در باره ابعاد این موضوع مباحث فراوانی را مطرح کرده اند. هدف این مقاله بررسی معادشناسی اشراقی در آثار شهاب الدین سهروردی با تکیه بر اشارات قرآنی است. سوال تحقیق این است که: شیخ اشراق در تبیین مساله معاد چگونه از آیات قرآنی بهره برده است؟ وی به عنوان یک فیلسوف متأله، در نظام اشراقی خویش با نقد حکمت مشاء و با محوریت نور در حکمت اشراق و هستی شناسی تشکیکی، تبیین های متنوّعی را در باره مسائل حکمی به نمایش گزارده است. از نظ ر این فیلس وف اشراق ی، نف س انسان ی ی ا به تعبی ر او «ن ور اسفهبدی» جوهری مجرد و باقی است که فنای جسم در فساد آن تأثیری ندارد. این نور مدّبر با حدوث بدن از جانب واهب الصور به بدن افاضه می شود. نفس با بدن رابطه شوقیه تدبیریه دارد و از بدن به منزله ابزار برای تشدید انوارش استعانت می جوید و در عین حال همراه با فنای بدن فانی نمی شود. در دیدگاه سهروردی، به طور کلی سه دسته نفوس (کامل، متوسط و ناقص) قابل تمایز اند که هر کدام معاد خاصی دارند و برای اثبات آن ها علاوه بر براهین فلسفی، به آیاتی از قرآن استناد کرده است که در این مقاله مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند.
۱۵۰.

مطالعه نمود مفاهیم زیبایی شناسی حکمت اشراق سهروردی در نگارگری ایرانی

نویسنده:
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۹۲۳
حکمت اشراق سهروردی با دربرداشتن مفاهیم ایرانی-اسلامی، می تواند مبنایی برای بررسی مباحث حکمی در هنر های سنتی باشد. شأن وجودشناختی و حیث معرفتی زیبایی به مثابه یک مفهوم و امر زیبا به عنوان وجه تحققی آن، زمینه های تأملات زیباشناختی در این باب را فراهم آورده است. به رغم گسست های تاریخی و نفوذ فرهنگ های بیگانه، تحولات نگارگری ایران از پیوستگی و تداوم نسبی برخوردار بوده است و وجوه اشتراکات فرمی و مضمونی فراوانی در آثار دوره های مختلف مشاهده می-شود. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش بود که مفاهیم زیبایی شناسی حکمت اشراق سهروردی چیستند و چگونه در نگارگری ایرانی نمود پیدا می کنند؟ روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی-نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی بود. اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست آمد. نتایج نشان می دهد فلسفه اشراق سهروردی که با نقد اندیشه مشائیان آغاز می شود، مفاهیم جدید و ابداعاتی را در تبیین و صورت بندی سلسله مراتبی حیث وجودی و شناختی جهان به کار می بندد. ابتنای این فلسفه بر نورانیت و ظهور وجود، مشروط نمودن حیات و هستی و ادراک آن، بر ظهور و نور، کارکرد خیال به مثابه امر واس ط و خلق صور معلقه مبتنی بر محاکات نقوش ثابته عالم ملکوت، لذت و ابتهاج حاصل از ادراک صور در عالم مثال و مکاشفات عوالم ملکوت و اندراج آن در خاطر سالک، محتوایی زیباشناختی و فرمی هنری به اندیشه اشراقی بخشیده است. مفاهیم حکمت اشراق به عنوان محتوا در نگارگری ایرانی نمود یافته و این هنر در جایگاه صورت، مظهر مفاهیم حکمت اشراق است. این ارتباط دوسویه بیان گر این است که مفاهیم دقیق و مشخص در پس صور هنری وجود دارد که این مفاهیم، دلیل بر چرایی شکل گیری ساختار و مصادیق در حوزه نگارگری هستند و به عبارتی زبان گویای این مفاهیم می گردند.
۱۵۱.

سیمرغ سهروردی و نشانه-معنا شناسی سیّال

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سهروردی صفیر سیمرغ هدهد سیمرغ نشانه معناشناسی سیال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۳۸۲
«هدهد سیمرغ شده» سهروردی، برای نشانه شدن از مسیر پر پیچ و خم دال های زبان می گذرد و زیر تأثیر آن ها مدلول های جدیدی می آفریند. در گفتمانی که سهروردی از «هدهد سیمرغ شده» به دست می دهد، ما با گونه ای نشانه ای روبه رو هستیم که نه در جایگاه پرنده، که در جایگاه های متعدّد دیگری، بروز می کند که بررسی آن ما را به حوزه ساختار جانشینی زبانی وارد می کند. نگارنده در این مقاله، در پی آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی به کارکردهای گفتمانی و فرهنگی، گذر از فضایی فیزیکی- کنشی به فضایی نمادین و استعلایی و تبیین ویژگی های نشانه-معنا شناسی داستان «صفیر سیمرغ» از سهروردی بپردازد. «هدهد» در نظام جانشینی به کار گرفته شده در گفتمان سهروردی، بر اثر تأثیر نوسانات مدلولی، آرام آرام از عنوان پرنده یا مرغ، فراموش شده، به نشانه ای معنادار تبدیل می شود؛ در حقیقت، «هدهد» در کنار «هدهد» بودن، همه چیز هست. چنین عملیاتی را که امکانِ گذر از گونه ای دالی به گونه ای مدلولی متکثّر و استعلایی را فراهم می سازد، سیر تکاملی نشانه در زبان می نامیم.
۱۵۲.

مفهوم «فصل» در فلسفه ابن سینا و سهروردی و تکامل آن در فلسفه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فصل صورت ابن سینا سهروردی صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۲۶۶
«فصل» تنها مفهومی از کلیات خمس است که ذاتاً ماهوی نیست؛ نه جوهر است و نه عرض، بلکه به قول ابن سینا اعم المفاهیم است. اعم المفاهیم بودن «فصل» و خروج آن از مقولات، می تواند نمایانگر وجودی بودن این مفهوم باشد که البته ابن سینا به آن تصریح نمی کند. نزد سهروری مفهوم «فصل» اساساً به دلیل بساطتِ هویت نوری، جایگاهی در فلسفه او ندارد و در منطق نیز با نقد تعریف مشایی، اجزای حدی، یعنی جنس و فصل را قبول ندارد. صدرالمتألهین با در نظر داشتن انتقادات سهروردی به اجزای ماهیت و با الهام از ابن سینا، براساس اصالت وجود بر وجودی بودن مفهوم فصل تصریح می کند. نزد صدرالمتألهین صورت نحوه وجود شیء در خارج است که اعتبار بشرط لایی از آن که همان فصل است از سنخ مفاهیم فلسفی است، نه ماهوی. در این مقاله نشان داده می شود که فصل چگونه از جایگاه منطقی به جایگاه اصیل خود در فلسفه راه می یابد و از عوارض ذاتی وجود بما هو وجود می شود.
۱۵۳.

بررسی ساختار روایت در رساله فی حقیقه العشق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی رساله فی حقیقه العشق فلسفه اشراق روایت گریماس رولان بارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۱ تعداد دانلود : ۵۷۰
رساله فی حقیقه العشق بازآفرینی دو داستان قرآنی «یوسف» و «آدم» طبق مشرب اشراقی سهروردی است. او حقیقت حیات و مبدأ و مقصد هستی را از نگاه فلسفی- عرفانی خود در قالب پیرنگ این روایت بیان کرده است. پیرنگ تقابلی روایت در این رساله رویارویی دو عنصر نور و تاریکی (معنویت و ماده) را بیان می کند و فشرده ای از دو قوس نزولی حیات (افاضه فیض آفرینش از نورالانوار و خلق آسمان ها و زمین) و قوس صعودی (سیر و سلوک و تلاش انسان برای برگشت به سرچشمه نور) در آن مطرح شده است. این ساختار با نظریه تقابلی و الگوی کنشی گریماس همخوانی دارد. بررسی روایت براساس الگوی مذکور نشان می دهد دو کنشگر اصلی این روایت یعنی حسن و عشق که در بخش زیرساختی و یوسف و زلیخا که به عنوان بازیگران این دو نقش در بخش روساختی روایت حضور دارند، جلوه هایی از دو عنصر متقابل نور و ظلمت اند که در رویداد آفرینش با هم آمیخته شده اند. بر پایه تقابل موجود در زیرساخت داستان که سبب فراق میان حسن و عشق می شود، مهم ترین پیرفت به کار رفته در این روایت نیز انفصالی است.
۱۵۴.

پیوند زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با زیبایی شناسی مدرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زیبایی عشق عرفان سهروردی زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۳۳۸
زیبایی و عشق در ایران، از قدمت بسیارکهن، برخوردار است. هرچند نویسنگان و شاعران ایرانی از زیبایی و عشق بسیار سخن گفته اند، اما از این مفهوم تعریف روشنی به دست نداده اند، بلکه همواره خود را مجذوب و مسحور زیبایی و عشق یافته اند. ساختار زیبایی که در میان این مباحث پژوهش مطرح می شود، با آنچه در زیبایی شناسی مدرن مطرح است، متفاوت به نظر می رسد. سهروردی در سخن از زیبایی واژه حسن را به کار برده است و حسن را با جمال و کمال مترادف دانسته اند. تطبیق زیبایی و عشق سهروردی دو مقوله بنیادی هستند که می توان با احتیاط آن ها را با زیبایی شناسی جدید نسبت داد؛ چنانکه بامگارتن برای اولین بار در کتابی به زبان لاتین به نام «استتیک» در غرب وضع کرد که کاملا درباره ی زیبایی نیست، بلکه بخش هایی از آن درباره زیبایی است و در واقع عمده مطالب آن درباره معرفت شناسی است. با این حال سهروردی نیز در رساله « حقیقه العشق» اشارات اندکی در مورد زیبایی دارد و مستقیما به زیبایی شناسی و هنر نپرداخته است. بدین منظور با توجه به جایگاه زیبایی و عشق در نظام فکری سهروردی در این مقاله تلاش شده با استناد به منابع و به روش توصیفی- تحلیلی، ابتداء به رساله « حقیقه العشق» او پرداخته شود، سپس به این پرسش پاسخ داده شود که زیبایی و عشق عرفانی چیست؟ و چگونه می توان آن را با زیبایی شناسی مدرن تطبیق داد؟
۱۵۵.

بررسی ظرفیت های علم اشتدادی نزد سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل عالم خیال سهروردی شهود علم اشتدادی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۳۰۵
با التفات به تناظر حقیقی میان انسان با مراتب «هستی» و «حقیقت» و افزودن «شهود» - در حکمت اشراق - و «تأویل» - در حکمت متعالیه-، به مثابه یک روش در طول سایر طرق فهم حقیقت، امکان کشف ساحت وسیع تری از علم میسور می گردد که نه تنها با سایر ابزارها و روش ها منافات ندارد بلکه جامع همه آن ها قلمداد می شود. هدف نوشتار حاضر این است که با بررسی مؤلفه های مذکور در حکمت اشراق و متعالیه، ظرفیت این ساحت از علم، که می توان آن را «علم اشتدادی» خواند، را مورد سنجش قرار دهد و در راستای نظریه های مختلف فلسفه علم، به ارائه علم شناسی نوینی بپردازد. در این دو مکتب هستی ذومراتب بوده و انسان همواره در مسیر کشف حقیقت اعم از آفاقی و أنفسی در تکاپو است و به موازات ارتقای درجات وجودی افراد، طیف ممتدی از دریافت ها و فهم های متعدد نیز رخ می دهد. از این رو به نظر می رسد با شناسایی ظرفیت های علم اشتدادی در حکمت اشراق و متعالیه، علم به ابعاد مختلف یک شیء و حذف شکاف میان عالم و معلوم ممکن گردد؛ به گونه ای که با مجوز دریافت های متعدد از حقیقت واحد، به شکاکیت و نسبیت مذموم نیز منجر نگردد.
۱۵۶.

عالم مثال و نظام نوری شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت اشراق سهروردی نور عالم مثال مثل معلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۶۸۴
الم مُثُلِ معلّقه به عنوان رابط میان دو عالم معقول و عالم محسوس در حکمت اشراق از اهمیت به سزایی برخوردار است. سهروردی اولین حکیمی است که در فلسفه اسلامی از عالم مثال سخن می گوید. این عالم در فلسفه سهروردی کارکردهای زیادی دارد و بسیاری از عجایب عالم از جمله قیامت و رستاخیز، معجزات پیامبران و کرامات اولیا را توجیه می کند. در این تحقیق، که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، ابتدا به شرح و بسط تقسیم بندی عوالم بر مبنای نور در حکمت اشراق و سپس به بررسی جایگاه مثل معلّقه در نظام نوری سهروردی پرداخته شده است. سهروردی در کتاب حکمت الاشراق علاوه بر عالم معقول و عالم محسوس (یا سه عالم عقل و نفس و جسم)، از عالم چهارمی سخن می گوید که جایگاه صور معلّقه ظلمانیّه و مستنیر است. عالم مثال مانند عالمی واسطه میان عالم معقول و عالم محسوس قرار گرفته و عالمی است که در آن حوادث نفس اتفاق می افتد. صعود به این عالم با اَبدان عنصری ممکن نیست، بلکه با بدن هورقلیایی که لطیف و روحانی است ممکن است، و درک و مشاهده آن نیز با حواس لطیف روحانی امکان پذیر است.
۱۵۷.

بررسی قاعده امکان اشرف و نسبت آن با اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان اشرف امکان فقری اصالت وجود اصل علیت سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۲۴۹
قاعده امکان اشرف از قواعد مهم فلسفه اشراق است. شیخ اشراق، اهتمام ویژه یی به این قاعده داشته است و در اکثر آثار خود بر این قاعده اقامه استدلال کرده است. هدف اصلی ما در این نوشتار بررسی نسبت قاعده امکان اشرف با اصالت وجود است. بدین منظور، لازم است به این پرسشها پاسخ داده شود: آیا برهان مشهور این قاعده که در آثار سهروردی و پیروان او مطرح شده، بر اصالت ماهیت مبتنی است؟ موضع ملاصدرا بعنوان مؤسس فلسفه اصالت وجودی، در قبال این قاعده و برهان آن چیست؟ آیا تاکنون تقریری از قاعده امکان اشرف با ابتناء بر اصالت وجود ارائه شده است؟ نقاط قوت و ضعف براهین و تقریرهای مختلف این قاعده چیست؟ از طرفی، اشکالاتی نیز بر این قاعده مطرح شده است که با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه قابل دفع میباشند. محقق دوانی، اشکالی بر قاعده مطرح نموده است که ملاصدرا بر اساس اصالت وجود و فروعات آن، به اشکال پاسخ داده است. این پاسخ میتواند زمینه ساز تقریر دیگری از قاعده شود که در مقاله بدان پرداخته شده است.
۱۵۸.

تأثیر آموزه های قرآنی بر حکمت اشراقی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیات قرآن حکمت اشراق حکمت نوری نور الانوار عقول نفس تأویل سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۱۰
به یقین میتوان گفت که همه فلاسفه اسلامی از هریک از سه مکتب مشهور فلسفی در سیر اندیشه فلسفی خود، تأثیرات بسیاری از قرآن کریم پذیرفته اند اما در این میان، شیخ شهاب الدین سهروردی اولین فیلسوف اسلامی است که در نظام حکمت اشراقی خود بیشترین استفاده را از قرآن کرده است. استفاده سهروردی از این کتاب آسمانی، هم از نظر کمیت و مقدار و هم از جهت نوع استفاده تأویلی، از سایرین متمایز است. او بسیاری از ایده ها، برهانها و داوریهای خود را مقرون و منوط به قرآن کرده است. در این مقاله سعی شده است از تأثیر آموزه های قرآنی بر حکمت نوری سهروردی در چهار مقوله» حکمت نوری، نورالانوار، عقول، و نفس به اختصار سخن گفته شود، چراکه قطعاً بحث مستوفی در اینباره نیازمند مجال و کمالی شایسته است.
۱۵۹.

تبیین دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی درباره عالم مُثل معلّقه و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثل معلقه مراتب نظام هستی تجرد مثالی خیال منفصل حکمت اشراق لاهیجی سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۲۸۶
اعتقاد یا عدم اعتقاد به عالم مُثل معلّقه از جمله مسائل فلسفی است که بر نوع نگرش فیلسوف و روش وی در پژوهش فلسفی تأثیرگذار است، بنابرین لازم است با رویکردی جدید و با بهره گیری از منابع اصلی، بیشتر درباره آن تحقیق و بررسی شود. در همین راستا، مقاله حاضر تلاش میکند نخست، تصویری واضح و روشن از «عالم مُثل معلقه و تفاوت آن با «مُثل افلاطونی» نزد سهروردی ارائه دهد، سپس به تبیین دیدگاه حکیم عبدالرزاق لاهیجی و نقدهای وی بر عالم مُثل معلّقه شیخ اشراق میپردازیم و در مرحله سوم به نقدهای لاهیجی پاسخ میدهیم. نویسنده مدعی نیست که در این موضوع سخن آخر را گفته ولی میتواند ادعا کند که در مورد دیدگاه حکیم لاهیجی درباره نظریه مُثل معلّقه و نقد آن، پژوهش شایسته یی صورت نگرفته است. هرچند حکیم متأله ملاهادی سبزواری، پیش از این در کتاب اسرار الحکم به نقدهای لاهیجی پاسخ داده، لیکن پاسخهای وی جامع و فراگیر نیست؛ افزون بر اینکه مغلق و فهم آن دشوار است. امید است با این تلاش، راه پژوهش در این حوزه گشوده شود و کاستیهای احتمالی تحقیق حاضر در پژوهشهای آینده مرتفع گردد.
۱۶۰.

مواجهه ابن سینا و سهروردی در مسئله علم الهی و ظهور حکمتی برتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم عنایی صور مرتسمه اضافه اشراقیه بسیط الحقیقه ابن سینا سهروردی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۲۳۱
در مسئله علم الهی، عمده بحث و نزاع در مورد علم واجب تعالی به ماسواست. نوشتار حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چه الگویی در تبیین علم الهی میتواند علاوه بر اثبات تمامی مراتب علم برای خداوند، با واجب الوجود بودن حق تعالی منافات نداشته باشد؟ در راستای پاسخ به این پرسش، بوعلی سینا به ارائه الگویی با محوریت صور مرتسمه میپردازد که نتیجه آن اثبات علم حصولی به ماسوا برای خداوند است. در تبیین نحوه فاعلیت الهی، ابن سینا دوباره سراغ علم الهی میرود و با طرح فاعلیت بالعنایه، خلق موجودات را نتیجه علم فعلی خداوند نسبت به عالم و رضایت او به نظام احسن میداند. اما در اندیشه شیخ اشراق این الگوی سینوی به چالش کشیده شد. شیخ شهید عقیده داشت تبیین ابن سینا، علاوه بر نقض بساطت ذات حق تعالی، تنها قوه یی صرف را برای خداوند اثبات میکند. صدرالمتألهین، در مقام قضاوت، اشکالاتی را به هر دو رأی وارد میکند و بر اساس قاعده بسیط الحقیقه، تبیینی متعالی درباره مسئله ارائه میکند که نه اشکال ذهنی بودن صور مرتسمه سینوی را دارد و نه همچون تبیین اشراقی، قاصر در اثبات علم پیش از ایجاد، برای خداوند است. او اثبات میکند که تمامی وجودات و علوم در وجود خداوند و علم او به ذاتش مستهلکند.