مطالب مرتبط با کلیدواژه

مثل معلقه


۱.

مبانی و لوازم نظریه خیال سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قوه خیال سهروردی ابصار مثل معلقه مرایا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
مسأله خیال نزد دانشمندان مسلمان از ثمرات معرفتی در مسائل متنوعی چون هستی شناسی، وحی و نبوت، مفهوم سازی و کارکردهای هنر برخوردار است و در نظام فلسفی شیخ اشراق نیز در رابطه ای تلازمی با سایر مسائل ایفای نقش می کند. شاخص ترین مبانی سهروردی در پردازش نظریه خیال قاعده ابصار است که شیخ اشراق آن را در مواضع متعدد بسط داده و براساس آن خیال را به مثابه اشراق نفس تبیین کرده است. صرف نظر از دلیل شهودی، استدلال عمده شیخ بر خیال اشراقی، ابطال قوای متعدد ادراکی است که براساس آن مرتبه ای در عالم وجود را به مُثُل معلّقه اختصاص می دهد. وی در مسأله ادراک حسی و خیالی سنخیت را منتفی می داند.
۲.

بررسی عالم مثال در حکمتِ سهروردی با رویکرد مبنانگرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عالم مثال مثل معلقه مثل نوری رویکرد مبنانگرانه رویکرد غیرمبنانگرانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲
سهروردی در مورد عالم مثال دو گونه سخن گفته است: اول؛ گزارش تجربه شخصی و عرفانی خود و دیگر حکیمان اهل سلوک و دوم؛ ارائه تبیینی فلسفی از عالم مثال با استفاده از روش برهانی. تبیین فلسفی سهروردی در توجیه وجود عالم مثال از رهگذر توجیه وجود شناختی پاره ای از پدیده ها صورت گرفته است که از آن به رویکرد غیر مبنانگرانه تعبیر کرده ایم.  در این مقاله ابتدا ویژگی های عالم مثال و نقش و جایگاه آن در اندیشه سهروردی آمده است و سپس تبیین فلسفی و وجودشناختی آن با رویکرد سهروردی؛ و پس از آن تبیین وجودشناختی عالم مثال با رویکرد مبنانگرانه، آن گونه که مبانی جهان شناختی سهروردی اقتضا دارد؛ و در نهایت تفاوت نتایج به دست آمده از دو رویکرد یاد شده، بیان شده است و نشان داده ایم که ابهامات یا اشکالات نظریه سهروردی عمدتاً ناشی از رویکرد غیرمبنانگرانه او در توجیه وجود شناختی عالم مثال بوده است.
۳.

عالم مثال و نظام نوری شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت اشراق سهروردی نور عالم مثال مثل معلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۷ تعداد دانلود : ۷۰۳
الم مُثُلِ معلّقه به عنوان رابط میان دو عالم معقول و عالم محسوس در حکمت اشراق از اهمیت به سزایی برخوردار است. سهروردی اولین حکیمی است که در فلسفه اسلامی از عالم مثال سخن می گوید. این عالم در فلسفه سهروردی کارکردهای زیادی دارد و بسیاری از عجایب عالم از جمله قیامت و رستاخیز، معجزات پیامبران و کرامات اولیا را توجیه می کند. در این تحقیق، که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، ابتدا به شرح و بسط تقسیم بندی عوالم بر مبنای نور در حکمت اشراق و سپس به بررسی جایگاه مثل معلّقه در نظام نوری سهروردی پرداخته شده است. سهروردی در کتاب حکمت الاشراق علاوه بر عالم معقول و عالم محسوس (یا سه عالم عقل و نفس و جسم)، از عالم چهارمی سخن می گوید که جایگاه صور معلّقه ظلمانیّه و مستنیر است. عالم مثال مانند عالمی واسطه میان عالم معقول و عالم محسوس قرار گرفته و عالمی است که در آن حوادث نفس اتفاق می افتد. صعود به این عالم با اَبدان عنصری ممکن نیست، بلکه با بدن هورقلیایی که لطیف و روحانی است ممکن است، و درک و مشاهده آن نیز با حواس لطیف روحانی امکان پذیر است.
۴.

تبیین دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی درباره عالم مُثل معلّقه و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثل معلقه مراتب نظام هستی تجرد مثالی خیال منفصل حکمت اشراق لاهیجی سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۲۹۲
اعتقاد یا عدم اعتقاد به عالم مُثل معلّقه از جمله مسائل فلسفی است که بر نوع نگرش فیلسوف و روش وی در پژوهش فلسفی تأثیرگذار است، بنابرین لازم است با رویکردی جدید و با بهره گیری از منابع اصلی، بیشتر درباره آن تحقیق و بررسی شود. در همین راستا، مقاله حاضر تلاش میکند نخست، تصویری واضح و روشن از «عالم مُثل معلقه و تفاوت آن با «مُثل افلاطونی» نزد سهروردی ارائه دهد، سپس به تبیین دیدگاه حکیم عبدالرزاق لاهیجی و نقدهای وی بر عالم مُثل معلّقه شیخ اشراق میپردازیم و در مرحله سوم به نقدهای لاهیجی پاسخ میدهیم. نویسنده مدعی نیست که در این موضوع سخن آخر را گفته ولی میتواند ادعا کند که در مورد دیدگاه حکیم لاهیجی درباره نظریه مُثل معلّقه و نقد آن، پژوهش شایسته یی صورت نگرفته است. هرچند حکیم متأله ملاهادی سبزواری، پیش از این در کتاب اسرار الحکم به نقدهای لاهیجی پاسخ داده، لیکن پاسخهای وی جامع و فراگیر نیست؛ افزون بر اینکه مغلق و فهم آن دشوار است. امید است با این تلاش، راه پژوهش در این حوزه گشوده شود و کاستیهای احتمالی تحقیق حاضر در پژوهشهای آینده مرتفع گردد.