مطالب مرتبط با کلیدواژه

مراتب نظام هستی


۱.

تبیین دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی درباره عالم مُثل معلّقه و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثل معلقه مراتب نظام هستی تجرد مثالی خیال منفصل حکمت اشراق لاهیجی سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۲۸۵
اعتقاد یا عدم اعتقاد به عالم مُثل معلّقه از جمله مسائل فلسفی است که بر نوع نگرش فیلسوف و روش وی در پژوهش فلسفی تأثیرگذار است، بنابرین لازم است با رویکردی جدید و با بهره گیری از منابع اصلی، بیشتر درباره آن تحقیق و بررسی شود. در همین راستا، مقاله حاضر تلاش میکند نخست، تصویری واضح و روشن از «عالم مُثل معلقه و تفاوت آن با «مُثل افلاطونی» نزد سهروردی ارائه دهد، سپس به تبیین دیدگاه حکیم عبدالرزاق لاهیجی و نقدهای وی بر عالم مُثل معلّقه شیخ اشراق میپردازیم و در مرحله سوم به نقدهای لاهیجی پاسخ میدهیم. نویسنده مدعی نیست که در این موضوع سخن آخر را گفته ولی میتواند ادعا کند که در مورد دیدگاه حکیم لاهیجی درباره نظریه مُثل معلّقه و نقد آن، پژوهش شایسته یی صورت نگرفته است. هرچند حکیم متأله ملاهادی سبزواری، پیش از این در کتاب اسرار الحکم به نقدهای لاهیجی پاسخ داده، لیکن پاسخهای وی جامع و فراگیر نیست؛ افزون بر اینکه مغلق و فهم آن دشوار است. امید است با این تلاش، راه پژوهش در این حوزه گشوده شود و کاستیهای احتمالی تحقیق حاضر در پژوهشهای آینده مرتفع گردد.
۲.

نظام مندی دیدگاه سعیدالدین فرغانی در تبیین قاعده عرفانی «اجمال و تفصیل» مطالعه موردی: تبیین مراتب نظام هستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعید الدین فرغانی اجمال و تفصیل جمع و فرق تجلی مراتب نظام هستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۴
مسأله اصلی پژوهش حاضر بر مبنای تحلیل قاعده «اجمال و تفصیل» و کاربست آن در تبیین مراتب نظام هستی از منظر سعیدالدین فرغانی شکل گرفته است و پاسخ به جوانب مسأله فوق را به روش تحلیلی اسنادی دنبال کرده است. «اجمال و تفصیل» یا «جمع و فرق» از مبانی کلیدی و تأثیرگذار در عرفان نظری است. به باور اهل معرفت، موجودات در مراتب بالاترِ هستی، معمولاً دارای گونه ای از کلّیت و شمول وجودی هستند که با حفظ وحدت و اجمال خود، وجودِ جمعیِ کثراتِ مادون خود هم هستند. با اینکه کثرات مادون در آن موطن عالی مجال ظهور ندارند، اما تنزّل آن حقیقتِ اجمالی، تفصیل حقایقِ مندرج در آن را به همراه خواهد داشت. فرغانی مبتکر این قاعده عرفانی نیست، اما توانست آن را در نظام عرفان نظری، به خوبی پردازش کند. ردّ پای این قاعده کلی را در جای جای هستی شناسیِ فرغانی می توان یافت، به گونه ای که او در ارائه یک تحلیل نظام مند و سازوار درباره چگونگی و چرایی تنزل تجلی وجود در مراتب هستی، از این قاعده بیشترین بهره را برده است. وی بر پایه این قاعده توضیح می دهد که چگونه تجلی حق تعالی، ابتدا در تعین اول، مجمل بود و سپس در تعین ثانی مفصل شد و این تفصیل تعین ثانی، در قلم اعلی مجمل شد و این اجمال قلم، در لوح تفصیل یافت و این سلسله به همین ترتیب در مجرای عرش و کرسی و عنصر اعظم و ارکان اربعه و افلاک و موالید ثلاث و آدم و خلفای او و پیامبر اکرم (ص) و خلفای ایشان به سیر خود ادامه داد و در نهایت به نقطه پایانی عمر دنیا و مبدأ قیامت منتهی می شود. فرضیه این تحقیق آن است که فرغانی یکی از بهترین تبیین های قاعده «اجمال و تفصیل» را ارائه داده و از این قاعده به گونه ای کاملاً کاربردی در تحلیل مراتب نظام هستی بهره برده است.
۳.

تحلیل مفهومی «پرسش از مراتب نظام هستی» در هستی شناسی صدرالمتألهین شیرازی و صدرالدین قونوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مراتب نظام هستی ملاصدرا قونوی اصالت وجود اصالت ماهیت اعیان ثابته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۸
فیلسوف آنگاه که به مطالعه هستی می ۤپردازد با پرسش از وحدت و کثرت هستی نیز روبه رو می شود، و آنگاه که کثرت را می ۤپذیرد، می کوشد تا پس از تعیین موضوع کثرت یعنی نشان دادن آنچه که متکثر است از مراتب و طبقات آن امور متکثر آگاه گشته و به تبیین و اثبات مراتب نظام هستی بپردازد. این پژوهش با تمرکز بر دو مسأله بنیادین هستی شناسانه در اندیشه صدرالمتألهین شیرازی و صدرالدین قونوی نشان داده است که: صدرالمتألهین شیرازی بر اساس باور به اصالت وجود، پرسش از مراتب نظام هستی را به گونه ای تحلیل کرده که برآیند آن دو نوع مرتبه مندی حقیقی و مجازی برای نظام هستی است؛ در مقابل اما صدرالدین قونوی را می توان بر اساس تعریف و پاره ای از احکامی که برای اعیان ثابته برشمرده در فهرست باورمندان به اصالت ماهیت جای داد و گونه ای خاص از مرتبه مندی برای نظام هستی بر پایه اصالت ماهیت را به او مستند ساخت؛ اگر چه ملاحظه تمام احکامی که او برای اعیان ثابته بر شمرده، و نیز مشاهده جایگاه دقیق ایده اعیان ثابته در منظومه فکری او موجب می شود که پرسش از مراتب نظام هستی در اندیشه قونوی فارغ از مسأله اصالت وجود و اصالت ماهیت تحلیل شود.