مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
افسانه
حوزه های تخصصی:
ادبیات داستانی ایران بسیار گسترده و پربار است ‘ می توان در آن گونه های مختلف روایت را دید وهر یک از آنها را نیز لذت بخش یافت. بخش بزرگی از این داستانها را داستانهای سنتی تشکیل می دهد که با وجود گستردگی وتنوع زیاد‘ هنوزبه طور جدی گامی برای طبقه بندی آنها برداشته نشده است. کارهای انجام شده در این باره که در این جستار به آنها هم اشاره کرده ایم هنوز در مراحل ابتدایی است. این مبحث طبقه بندی داستا نهای سنتی را به عنوان یک پیشنهاد با نگاه به کارهایی که تا کنون انجام گرفته‘ به بحث می گذارد.
عناصر ساختاری قصه و افسانه
حوزه های تخصصی:
اگر پذیرفته باشیم که ادبیات مخلوق اجتماع است، باید این را نیز بپذیریم که هدف هاى آن نمى تواند از هدف هاى مردمى که آن را مى سازند، جدا باشد. قصه و افسانه در ادبیات، زمان شروع معینى ندارد. میل به تربیت نسل جوان و انتقال تاریخ قوم به آنان، شاید دلیل به وجود آمدن داستان هاى حماسى و قهرمانى باشد و افسانه ها و قصه ها همسفران داستان گویان، ساربانان و کاروانیان شرق و غرب و شمال و جنوب بوده است. هر بار که افسانه اى و قصه اى در گوشه اى از دنیا بازگو مى شد با سنن و آداب قوم جدید آمیخته مى شد، تا بدانجا که امروز دیگر بازشناختن یکى از دیگرى کارى دشوار است سادگى و اصالت افسانه ها، متعلق به هر جا که باشند، شنونده را به خود جلب مى کنند. شاید به همین علت است که در زیر و بم هاى تاریخ زنده مانده اند و از گزند انواع یورش هاى نظامى و فکرى جان سالم به در برده اند و فقط آثار جراحات تاریخ بر آن ها هویداست. مطالعه همین قصه ها و افسانه ها به ما یادآور مى شود که بن مایه و ساختار این گنجینه عظیم بشرى داراى نظم واحدى است.
تلفیق افسانه و اسطوره در داستانهای کوتاه ژان- ماری گوستاو لوکلزیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه، همواره به عنوان یکی از ژانرهای اصلی بسیاری از روایات ادبی مطرح بوده و مطالعات فراوانی که در زمینه ویژگی ها و عناصر سازنده آن صورت گرفته، مؤید همین مهم است. در واقع همین ویژگی هایند که روایت را در داستان های کوتاه از سایر انواع ادبی متمایز می سازند. اما گاهی ادبیات معاصر فرانسه این مرزها را در هم آمیخته و تشخیص ژانرهای ادبی را بسیار دشوار می سازد. اغلب داستان های ژان ماری گوستاو لوکلزیو در زمره آثار نویسندگانی است که خود را متعلق به هیچ سرزمین و یا فرهنگی نمی دانند. او از ادبیات جهانی برای نوشتن داستان های کوتاه خود بهره می برد و با تلفیق افسانه و اسطوره در داستان کوتاه، شکل نوینی از داستان نویسی را ابداع می کند. مقاله حاضر به طرح این مهم می پردازد که ابعاد این شکل نوین داستان نویسی کدامند و از چه عناصری تشکیل شده است. از این رو، در پاسخ به این پرسش ها، به بررسی گستره ادبیات جهانی در روایت موندو و داستان های دیگر ژان ماری گوستاو لوکلزیو با رویکردی تطبیقی پرداخته ایم.
نقد اسطورهای و جایگاه آن در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستردگی دامنه بررسی اسطورهها و مضامین در نقد، تحلیلگران متون ادبی را در برابر تلی از واژگان همسان قرار داده که گاهی تشخیص آنها از یکدیگر دشوار است، چرا که در متون فراوان، منتقدان، اسطوره، مضمون، نماد و بنمایه را در یک چارچوب قرار میدهند و آنچه را برای یکی مضمون محسوب میشود، برای دیگری اسطوره به حساب میآید، در صورتی که تفاوت بسیاری میان این واژههاست. درباره این تفاوت نیز بین منتقدان اتفاق نظر وجود ندارد، همچنانکه گاهی مرز بین اسطورههای باستانی و اسطورههای تاریخی و ادبی مشخص نیست. ولی چگونه یک چهره تاریخی به یک اسطوره تبدیل میشود؟ چه زمانی یک اسطوره در متن ادبی ظاهر میشود؟ آیا درنقد اسطورهای، ریشهیابی اساطیر و در مقایسه بین آنها روش در زمانی راه گشاست یا بررسی هم زمانی؟ در این مقاله سعی بر این است که بارجوع به دیدگاه نظریهپردازان نقد اسطورهای، پاسخی برای این پرسشها ارائه شود
منظومه شکار اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف این پژوهش بررسی ویژگی های سبکی منظومه شکار و تحلیل و نقد آن می باشد. به عنوان شیوه پژوهش، در این مقاله از معیارهای شناخته شده در سبک شناسی، بیان، بدیع، نقد ادبی و داستان نویسی، در جهت تحلیل سبک شناختی و نقد اثر مذکور استفاده شده است. نتایج پژوهش از قرار ذیل می باشد: 1) ویژگی های سبکی این منظومه عبارتند از: زبان رمزی(symbolic) اشارات و دلالتهای ضمنی فراوان؛ توصیف؛ ایجاز، زبان ساده، به کار بودن از جنبه های نحوی، معنایی و واژگان روز، همراه با حداقلی از باستان گرایی(archaism) در واژگان، استفاده فراوان از تشبیه و محسوس بودن مشبه به در تشبیه ها، استفاده فراوان از شخصیت بخشی و صنایع لفظی بدیع، به ویژه واج آرایی (alliteration) و جناس، و در مقابل، کم اعتنایی به کنایه و صنایع معنوی بدیع 2) این منظومه با توجه به رمزی بودن و درونمایه فلسفی، تا حدی ادامه شیوه منظومه سرایی نیما یوشیج شمرده می شود، اما به دلیل استفاده از نمادها و ویژگی های بلاغی بر گرفته از سنت شعر فارسی، گرایش بیشتر به وضوح معنا (در قیاس با نیما) و قالب نیمه سنتی منظومه، اخوان ثالث شیوه ای متفاوت با روش نیما یوشیج اختیار کرده است و آن تلفیق سنت و نوگرایی است.
از یوش تا جیکور: بررسی دو شعر «افسانه» از نیما یوشیج و شعر «فی السوق القدیم» از بدر شاکر سیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیما و سیاب، در ادبیات فارسی و عربی از پیشگامان شعر نو به شمار می روند، گرچه میان این دو شاعر پیوند و ارتباطی نبوده است، اما هم زمانی و هم زبانی میان آن دو باعث شده است که ویژگی های مشترک بسیاری در زندگی و آثار آنان یافت شود. رشد و بالندگی در دامن طبیعت، پیشگامی هر دو در سرودن شعر نو و آزاد، آشنایی نسبتاً عمیق با ادبیات غربی، به ویژه ادبیات فرانسه و انگلیسی، داشتن تعهد سیاسی و نگاه منتقدانه به مسایل اجتماعی، دارا بودن شخصیتی معترض و روحی سرکش، زندگی در سایه حکومت های خودکامه و به کارگیری نمادهای مشترک و روی آوردن به اسطوره سازی، از جمله مهم ترین ویژگی های مشترک در زندگی نیما و سیاب است. این مقاله ضمن اشاره به این ویژگی ها، به تحلیل و بررسی دو شعر افسانه و فی السوق القدیم از نیما و سیاب می پردازد که هر دو از تجربه های آغازین این دو شاعر در گذر از شعر سنتی به شعر نو محسوب می شود، سپس ویژگی ها و وجوه تشابه آن دو را بیان می کند.
نگاهی به نخستین اقتباس های نمایشی ازهزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نخستین نمایشنامه های اقتباسی از هزار و یکشب در آغاز شکل گیری نمایشنامه نویسی ایران اختصاص دارد. از آنجا که هزار و یکشب در زمره افسانه شمرده شده است؛ ابتدا افسانه را تعریف کرده و سپس به علت پدید آمدن افسانه در تمدنهای انسانی پرداخته و آنگاه جایگاه آن را در فرهنگ و هنر و ایران و سایر ملل بررسی کرده ایم. در ادامه، هزار و یکشب به طور اجمالی معرفی شده و مقاله نگاهی کوتاه به تاثیر این اثر در هنر و ادبِ جهان انداخته است.
به دنبال یافتن اولین نمایشنامه نویسان ایرانی که از هزار و یکشب اقتباس کرده اند، لازم بود تاریخ شکل گیری ادبیات معاصر و نمایشنامه نویسی را بررسی کنیم. از این رو، به اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی دوران قاجار و طلیعه های نوآوری هنری که از همان دوران شکل گرفت و نمایشنامه نویسی به شکل امروزی آن در ایران آغاز شد نگاهی افکنده ایم. در پایان، نمایشنامه «حرم خلیفه هارون الرشید» از رضا کمال و «سفر هشتم سند باد» از پرویز ناتل خانلری به عنوان اولین آثار اقتباسی از هزار و یکشب بررسی شده اند.
افسانه های تاریخی در تاریخ ساسانیان
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از مطالب مربوط به تاریخ ساسانیان در کتابهای تاریخ و کتابهای ادب ایرانیان‘جنبه داستانی دارد. منابع ایرانی حاوی تاریخ ساسانیان مربوط به دو دوره می باشند‘دوره قبل از اسلام و دوره بعد از اسلام. منابع قبل از اسلام در زمینه تاریخ ساسانی بسیار اندکند و شاید علت آن ‘ ازمیان رفتن برخی منابع و نیز وجود سنت حفظ سینه به سینه مطالب درآن اعصار است . در منابع قبل از اسلام‘ مطالب واقعی وتاریخی ‘ اندک است و مطالب عمدتأ صورت افسانه ای دارد. اغلب قریب به اتفاق اطلاعات در مورد ساسانیان در منابع ایرانی‘مربوط به منابع بعد از اسلام است . اما مورخین ایرانی بعد از اسلام ‘ در کنار ثبت وقایع تاریخی ‘ نظر به تأثیری که از روایت نگاری ساسانی پذیرفته بودند‘ مطالب افسانه ای و غیر منطقی و ماورای طبیعی را نیز جابه جا در لابه لای مطالب تاریخی گنجاندند. در کتب تاریخ و ادب‘افسانه هایی تاریخی درباره چهارده تن از شاهان ساسانی نقل شده است .
تاثیر و نفوذ رمانتیک ِهوگو، موسه و لامارتین بر افسانه ی نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیما در اوان جوانی و آغاز شاعری تحت تاثیر مکتب ادبی رمانتیسم فرانسه بوده و افسانهی وی پیشاهنگ رمانتیسم در زبان فارسی است.
چند صدایی بودن منظومهی «افسانه»، هویت مرموز و ناشناختهی آن، عشق رمانتیک، بدوی پسندی، ابهام هنری، طبیعت گرایی و انعکاس احساسات انسانی در آن، عشق رمانتیک و اظهار ملال و خستگی از آن، فرم و محتوای تازه، پناه بردن به خاطرات گذشته و احساسات اندوه بار، داشتن ساختار ارگانیک، برخورداری از بافت و شکل بلند آن هم چون منظومه های بلند رمانتیسم اروپایی از مهم ترین عناصر رمانتیک این شعر محسوب می شود.
«افسانه» را می توان از عالیترین نمونه های شعر رمانتیک در ادبیات معاصرفارسی محسوب کرد. این اثر از حیث فرم و محتوا همسانی بسیاری با مکتب ادبی رمانتیک فرانسه دارد. مقالهی حاضر به منظور بررسی نشانه های مکتب رمانتیک هوگو، موسه و لامارتین در افسانه نیما باروش کتابخانـهای نوشته شده است. نگارنده پس از استخراج شواهدی از همسانی افسانه با آثار این سه تن از سردمداران مکتب رمانتیک، با استفاده از روش تحلیل محتوا و فرم به طبقه بندی، توصیف و بیان مطالب پرداخته است.
طبقه بندی انواع خویشکاری تولد قهرمان در اسطوره ها، افسانه ها، داستان های عامیانه و قصه های پریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از داستان های اساطیری، روایت های عامیانه و قصه های پریان، تولد قهرمان ابعاد اسطوره ای و افسانه ای چشمگیری دارد. زمینه های تولد قهرمان و چگونگی آن ها بر زندگی پسین او اثر می گذارد و موجب شگفتی های بسیار در آینده اش می شود. در بیشتر داستان هایی که خویشکاری تولد در آن ها برجسته است، موانعی در تولد قهرمان پدید می آید که کهولت والدین یا ناتوانی آنان برای داشتن فرزند ازجملة آن هاست. نکتة درخور توجه در این دسته از داستان ها این است که کودک باوجود موانع بسیار به دنیا می آید و پس از زندگی مخاطره آمیز و شگفت انگیز به مقام قهرمانی می ر سد. این پژوهش به بررسی تولد قهرمان به عنوان یکی از بن مایه های رایج داستان های اسطوره ای و عامیانه می پردازد. هدف این مقاله، تحلیل روان شناختی تولد قهرمان و طبقه بندی انواع حکایت ها براساس نوع تولد وی در قصه هاست. شیوة تحقیق تحلیلی- توصیفی است. براساس نتیجة پژوهش، انواع خویشکاری تولد در این دسته ها جای می گیرد: تولد بدون منشأ پدر و مادر، تولد با یک منشأ (پدر یا مادر)، ازدواج پادشاه با دختری خاص (گاه پری) برای تولد قهرمان، تولد قهرمان در زمان کهولت پدر و شرط خوردن سیب برای باروری مادر.
بررسی تطبیقی داستان های رستم و کوراوغلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رستم و کوراوغلو دو قهرمان ملی و حماسی- که سرنوشت آن ها با سرنوشت ملتشان گره خورده است- نماد تخاصم قدرت ها، مبارزة نور و تاریکی، خیر و شر، راستی و کاستی اند. اگرچه طبقة اجتماعی این دو قهرمان از هم متفاوت است؛ اما داشتن روح حماسی و جنبة اسطوره ای، دلاوری و فداکاری، شرافت، گذشت و جوانمردی، عشق، کین خواهی از دشمنان، عدم تسلیم در برابر ظلم و ستم و خودکامگی و ناجوانمردی، و برخورداری از عنایت ایزدی از خصوصیات مشترک آن دو است. صفات و خصوصیات پهلوانان، عناصر و موجودات افسانه ای همچون اسب های فهیم که منشأ اسطوره ای دارند، چگونگی حضور زنان در داستان و مضمون پسرکشی در داستان رستم و کوراوغلو آن چنان شبیه هم است که گویی منشأ واحدی دارند.
معشوقان جنگجو در منظومه های عاشقانه و افسانه های عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه های داستان های عاشقانه جنگجویی معشوق است. در تاریخ اسطوره ای و افسانه ای ایران نام زنان و معشوقه هایی چون گلشاه، سروخرامان، گردآفرید، عذرا و سنمبر را می یابیم که درکنار عاشقان خود به صحنة نبرد آمده و چون مردان جنگجو از آنها دفاع می کردند. این آثار بازماندة حماسه های بزرگ یا بازآفرینی آنهاست و چنان در رمانس های عیاری و عاشقانه بسامد دارند که به صورت بن مایه درآمده اند. در این مقاله می کوشیم درکنار معرفی این منظومه ها و معشوقان آنها، کنش های این زنان جنگجو را نشان دهیم و معلوم کنیم که معشوقان در تمام منظومه ها منفعل نبوده اند.
ده داستان تحت بررسی در این مقاله عبارت اند از: بانوگُشَسْب ْ نامه، رابعه و بکتاش، سهراب و گردآفرید، شاهدخت ایرانی از هزارویکشب، حیدربیک و سمنبر، قهرمان قاتل، گردیه و خسرو پرویز، ورقه و گلشاه، وامق و عذرا، همای و همایون.
نقد و بررسی ردپای شب های موسه در افسانة نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیما که به عنوان پدر شعر جدید فارسی شناخته می شود، با بهره گیری از آثار ایرانی پیش از خود و منابع فرنگی، به ویژه ادبیات فرانسه، توانست درکنار ساختارشکنی هنری در شعر فارسی، به عنوان شاعری «دوران ساز»، مضامین و تصاویری جدید در شعر فارسی پدید آورد. بررسی تأثیرپذیری نیما از آثار فرنگی، هم به شناسایی منابع و سرچشمه های مضامین و عناصر شعر جدید فارسی کمک می کند و هم در شناخت شخصیت هنری نیما و بوطیقای وی بسیار مؤثر است. برخی از تصاویر جدید نیما که برای اولین بار در شعر فارسی و برپایة قواعد هنری ارائه شده اند، از آثار شاعران فرنگی، به ویژه شاعران رمانتیک فرانسه، الهام گرفته اند.
در پژوهش حاضر، افسانة نیما را با قطعات شب های آلفرد دو موسه (1810-1857)، در چارچوبی علمی و به صورت تطبیقی مقایسه می کنیم و میزان و نوع تأثیرپذیری نیما در سرودن افسانه از الگوی فرانسوی را مورد بررسی قرار می دهیم. این اشعار اشتراکات ویژه ای دارند و به همین دلیل، الگوبرداری نیما از شعر فرانسوی برای ایجاد ساختاری جدید در نظام زیبایی شناسی شعر فارسی قطعیت می یابد. بستر هریک از این اشعار، مکتب رمانتیسم است و درنتیجه تصاویر، عاطفه، تخیل و تمامی اجزای این اشعار به مکتب رمانتیسم تعلق دارند. افسانه و قطعات شب های آلفرد دو موسه انگیزة سرایش و عناصر دراماتیک، اعم از مکالمه و شخصت پردازی مشترکی دارند که در پژوهش حاضر با ارائة نمونه هایی از این اشتراکات، توان هنری نیما در الهام گیری از الگوی فرانسوی را مشخص می کنیم.
اسطوره و تاریخ در اندیشه ی علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد پاسخگویی به این سؤال است که چرا شریعتی برای اسطوره اهمیتی بیشتر از تاریخ قائل شده است؟ و با طرح این پرسش، ضمن بررسی مفهوم و معنای اسطوره و تعاریف متفاوتی که از آن شده است، اسطوره را در چارچوب نظریات مثبت نگرانه ارنست کاسیرر که اسطوره را شکل معینی از تجربه و شیوه ی خاصی از عینیت بخشیدن به جهان دانسته، در اندیشه ی شریعتی بررسی و دنبال کرده است. نتیجه این که شریعتی با آگاهی از وجوه مثبت اسطوره و کاربرد وجه تخیلی و ادراکی آن در برانگیختن کنش جمعی و آگاهی بخش، آن را به عنوان تاریخی که باید می شد و نشد، در برابر تاریخ موجود قرار داده و برای اساطیر حقیقتی بیش از تاریخ قائل شده است.
نظریه بیت شکسته از ویکتور هوگو تا نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیما یوشیج بخشی از شعر افسانه را نخستین بار در هفته نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند و مقدمه ای به آن افزود که از حیث نظری در زمینه نگارش شعر مطالب تازه ای دربرداشت. او در این مقدمه، قالب افسانه را «نمایش» نامید و تلاش کرد نشان دهد آنچه در این شعر از لحاظ سرپیچی از قواعد کُهن سخن سرایی فارسی انجام داده است راهکار تازه ای برای ایجاد گفتاری «طبیعی» در شعر است. با اینکه او همان جا وعده به پرده گذاشتن افسانه و نگارش «نمایش»های دیگری را نیز به مخاطب خود داد، دلایل موجود دال بر این واقعیت است که افسانه هیچ گاه به عنوان نمایشنامه شناخته نشد و هرگز بر صحنه تئاتر نرفت. خود نیما نیز بعدها هرگاه از افسانه سخن راند، آن را منحصراً «شعر» یا «منظومه» خواند. در این مقاله نشان می دهیم که نیما در نگارش افسانه و مقدمه آن تحت تأثیر نظریه «بیت شکسته» ویکتور هوگو شاعر رُمانتیک فرانسوی بود و تسمیه «نمایش» صرفاً به مثابه پُلی بود تا از طریق آن بتواند این فن «نوین» غربی را در شعر فارسی پیاده کند.
شگردهای تمرکززدایی در قصه های ایرانی به کوشش انجوی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ یافتن ژرف ساخت های تمرکززدایانه به سراغ افسانه های عامیانه ی ایرانی رفته است تا با کنکاش در آن ها این ظرفیت های نهفته را آشکارسازد. بنابر یافته های پیاژه، تمرکززدایی- تمرکزگرایی اصلی ترین ژرف ساخت ذهنی کودک است که بنابر پیشنهاد خسرونژاد در قالب شگردهایی ویژه در ادبیات کودک نمودمی یابد. ضرورت این پژوهش، در ادامه ی نظریه ی معصومیت و تجربه، تسهیل روند استقلال بخشیدن به ماهیت ادبیات کودک است. در این پژوهش ۳۰ افسانه از مجموعه افسانه های انجوی شیرازی برگزیده و با روش تحلیل محتوای کیفی و تلفیقی از قیاس و استقرا، بر پایه ی نظریه ی معصومیت وتجربه، کاویده شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که از میان شگردهای تمرکززدایانه ی معصومیت و تجربه، شگردهای «اغراق» و «پایان خوش» و «سپیدنویسی» در همه ی این افسانه ها وجودداشتند درحالی که شگرد «نمای دور و نزدیک» در هیچ یک از افسانه ها یافت نشد. جلوه های تازه ی تمرکززدایی در افسانه های انجوی شیرازی در قالب 1۳ شگرد به دست آمدند که عبارت اند از: یک صحنه با دو نما، صحنه های هم زمان، نمای باز و نمای بسته، زنجیره ی رخ دادها (خوش اقبالی و بداقبالی)، رگبار وارونگی، جابه جایی قهرمان، چند مجلسی، غافل گیری، مناظره، برچسب (متضاد یا هم سان)، قصه درقصه، قصه های زنجیره ای و دگردیسی. آن چه در همه ی این شگردها سبب تمرکززدایی می شد، نوعی حرکت و غفلت زدایی یا انتظارشکنی بود.
«پیکرگردانی» در افسانه های جواهرالاسمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیکر گردانی تغییر شکل، ماهیت، طبیعت و نهاد موجودات حقیقی یا خیالی و به عبارتی دیگر استحاله، مسخ و دگردیسی است و معنای دیگر آن، تغییر شکل ظاهر و تغییر اساس هستی و هویت شخص یا چیزی با استفاده از نیرویی ماوراء الطبیعی است.
جواهرالاسمار اثر عمادبن محمد الثغری، از نویسندگان قرن هشتم هجری و از منشیان سلطان علاء الدین، مجموعه افسانه هایی است غنایی، به زبان تمثیلی و با نثری ساده که سرشار از تازگی ها و لطایف ویژه ای است. درون مایه اصلی این کتاب مکر زنان است. راوی آن «طوطی» 100 افسانه را به مدت 52 شب نقل می کند. افسانه های متعدد و پر شاخ و برگ جواهر الاسمار از نظر ساختار و موضوع ویژگی هایی دارد. هدف از تدوین مقاله حاضر آن است که با شیوه توصیفی-تحلیلی و برمبنای چارچوب نظری تحقیق، مهم ترین انواع پیکرگردانی در روایات ِافسانه های جواهرالاسمار بررسی و تبیین شود. درمجموع
تحلیل نمادین افسانه ملک جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از افسانه هایی که پیشینه تاریخی و فرهنگی کهنی در میان قوم کرد و نیز دیگر اقوام دارد، افسانه ملک جمشید است. در این مقاله به بررسی کارکردهای نمادین شخصیت ها و قهرمانان این افسانه و نیز باورها، اعتقادات و آداب زندگی مردمان کرد پرداخته شده است. افزون براین، تلاش شده است که با بهره گیری از چارچوب های ادبیات تطبیقی، تفاوت ها و شباهت های روایت افسانه در ادبیات شفاهی و مکتوب- براساس روایت علی اشرف درویشیان و رضا خندان - بررسی شود. یافته های پژوهش نیز بیانگر آن است که فرهنگ عامه و شفاهی در تکامل و غنای فرهنگ ملی و جهانی- که در شمار اهداف بنیادین ادبیات تطبیقی قرار می گیرند- می تواند نقش مؤثری داشته باشد.
نمادپردازی در افسانه «خاتون چهارشنبه سوری» در گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی گیلان، افسانه ها جایگاه ویژه ای در ساختار فرهنگی مردم آن دارد. از جمله این افسانه ها، «خاتون چهارشنبه سوری» ا ست که نقش برجسته ای در فرهنگ بومی گیلان در گذر زمان ایفا کرده است و آداب و رسوم ویژه ای دارد. در پژوهش حاضر ضمن بیان افسانه خاتون چهارشنبه سوری، به نمادشناسی و اسطوره شناسی آن اشاره می شود. سپس از منظر نظریه های مربوط به آن، ازجمله نظریه الیاده پژوهش و بررسی می شود. این مقاله با هدف بررسی مفاهیم اسطوره ای و نمادین افسانه خاتون چهارشنبه سوری، آیین ها و باورهای مربوط به آن، با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و سپس تحلیل داده ها تهیه شده است.
ریخت شناسی افسانة ماهان مصری بر اساس نظریّة ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هفت پیکر، اثر گرانسنگ نظامی گنجوی، از شاهکارهای ادب غنایی است و افسانة ماهان مصری یکی از افسانه های این اثر است که از نظر ساختاری شباهت های بسیار به قصّه های پریان دارد. نظریّة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ از جمله نظریّاتی است که با استفاده از آن می توان به رده بندی داستان ها و افسانه ها بر اساس فرم و ساختار آن ها پرداخت. بررسی افسانه ها و داستان های ایرانی بر اساس الگوی پراپ راهی است برای یافتن ساختار این داستان ها و تعیین شباهت ها و تفاوت های ساختاری آن ها با یکدیگر. در این پژوهش، افسانة ماهان مصری، پنجمین افسانة هفت پیکر نظامی را مطابق با الگوی پراپ بررسی کرده ایم. در این بررسی، برخی از کارکردهای سی ویک گانه پراپ را در این افسانه یافتیم. افسانة ماهان با عنصر فریبکاری/ همدستی از صورت تعادل اوّلیّه خارج می شود و در نهایت، با رهایی، بازگشت و تغییر شکل قهرمان به تعادل بازمی گردد.