مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
حماسه
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است نشان دهد که در اسطوره و بویژه اساطیر هندی (آفرینش و مهابهارات) حماسه را دو رویه است. یکی حماسه به معنای شناخته شده آن که داستان دلاوری و تکاوری پهلوان یا مردانی بزرگ در نبرد با هر آن کس است که حرمت حریم سرزمین یا مردمان یا هستی کسی یا چیزی ارزشمند را درهم شکسته باشد؛ که در این رویه، حماسه بسامدی از رخ نمودن آداب جنگاوری و بی باکی است. دیگری آنکه حماسه چندان اوج و عمق می گیرد که از رویه ظاهر جنگی خویش می گذرد و به ژرفای جوانمردی دست می یابد. در این حالت دیگر حماسه یک داستان رزم نیست؛ بلکه برنامه ای هدفمند و الگویی توانمند برای بازسازی درونی کسانی است که در خود، تعلقی به پرورش اخلاق انسانی در چهارچوب حماسه می بینند. در این معنا تلاش قهرمان حماسه تنها جهاد اصغر نیست؛ که جنگ در بیرون است. بلکه پهلوان داستان می کوشد تا به پیروی از الگوهای دینی که نمایه های جاویدان هستی هستند، به جهاد اکبر که جنگ در درون است، دست یازد؛ که کوششی است برای دگرگون کردن ((نبرد تن با تن)) به ((نبرد تن با من)). می توان روزی را به دیده آورد که دست کم در هنگامه ای کوتاه، نبرد تن با تن رخ ندهد؛ اما نمی توان هیچ گاه تصور کرد که نبرد تن با من روی ندهد. اساطیر هندی مورد بررسی داستان همین نبرد است. رزمی که انسان برای همیشه هستی گیتیانه خویش با آن درگیر است. این از بزرگ ترین دلایل ماندگاری اسطوره های دینی است.
تکوین مهر در اسطوره و تحوّل چهره آن به جمشید در حماسه بر اساس نظریه دگرگونی
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های کلّی در مورد قهرمانان این است که در گذر زمان دچار تحوّل می شوند و با معیارهای انسان هایی که در شرایط تاریخی و جغرافیایی با شرایط فکری گوناگون می زیند، شکل خاص خود را به دست می آورند. از محورهای فکری آریایی های هند و ایرانی، گرایش به رویدادهای طبیعی بوده است که مهرپرستی به عنوان یک پدیده در ذهن این اقوام در دوره های گوناگون کارکردهای خاصی به خود گرفته است. حال این پرسش مطرح است که مهر در اسطوره ها با گذر زمان دچار چه تحوّلی می شود و با پدیدآمدن حماسه، مهر چه شکل و شمایلی به خود گرفته است؟ نگارنده سعی کرده است با توجّه به الگوهای اسطوره ای و حماسی جواب درخوری به این پرسش دهد. بر این مبنا ابتدا چگونگی هستی یافتن مهر در اسطوره های هند و ایران بررسی شده و کم کم تحوّل او در اسطوره های ایرانی و مرزهای خارج از ایران باز نموده می شود و سپس، چگونگی تبدیل این ایزد به چهره حماسی جمشید با ارائه دلایل مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است.نتیجه پژوهش حاضر این است که مهرپرستی با فتوحات ایرانیان پا به غرب می گذارد و پس از پذیرفتن بعضی کارکردهای خدایان خورشیدی، با چهره جدیدی به شکل انسان در اساطیر ایرانی به روند تکاملی خود ادامه می دهد. میترا در حماسه ملّی ایران، با توجّه به شکل قبلی خود و تحوّلی که در پدیده ها به وجود آمده، در شکل جدیدتر با چند پدیده ترکیب شده، در جلوه جدیدِ الگوی قهرمانی، در چهره شخصیّتی به نام جمشید پدیدار می گردد. در این مقاله به شیوه تحلیل محتوا مبنای تکوین و تحوّل مهر در اسطوره و حماسه بررسی خواهد شد.
بررسی تحلیلی "یادگارزریران"ازجنبه تعزیه شناختی
حوزه های تخصصی:
"یادگارزریران" کتابی حماسی ازدوران ایران باستان است که دراصل به صورت منظوم نگاشته شده ومتعلق به روزگارپارتیان است.این کتاب شرحی است درباره جنگ دینی گشتاسب ، پادشاه ایرانیان - که به دین زرتشت گرویده است- با ارجاسب پادشاه هیونان)خیونان) ، که درآن از پهلوانیهای زریر وپسرش بستوروهمچنین از رشادتهای گرامی کرد پسرجاماسب ونیز اسفندیار پسر گشتاسب سخن رفته است . کتاب مذکور ازجمله آثار منظوم ، بادرون مایه ای مذهبی وقالبی حماسی است که گرچه ازروزگارساسانیان به جامانده، اما در اصل برپایه نوشته ای کهن واصیل ازروزگارپارتیان شکل گرفته است.ازآنجاکه دوجنبه "حماسی "و"مذهبی "داستان یادگارزریران، ازمشخصات اصلی این روایت به شمارمی رودوهم به دلیل قدمت زمانی آن، برخی براین عقیده اندکه این کتاب ریشه تاریخی نمایش سنتی ایرانی یاهمان تعزیه است. تحقیق حاضربرآن است تابا تحلیل وبررسی دقیق ترعناصری که دریک تعزیه ویایک روایت نمایشی ازاین نوع وجود دارد به ویژگیهای تعزیه شناختی متن باستانی یادگارزریران، به عنوان قدیمی ترین گونه ی نمایش تعزیه ازاین نوع درایران، بپردازد. روش تحقیق دراین پژوهش ، ازنظرهدف بنیادی وازجهت ماهیت وروش ، توصیفی وتحلیلی بوده وشیوه گردآوری اطلاعات نیز،اسنادی وبرپایه منابع مکتوب استوارمی باشد.
بررسی و تحلیل نمود مراسم آشناسازی در حماسه برزونامه بر پایه نظریه میرچا الیاده
حوزه های تخصصی:
مراسم پاگشایی یا آیین رازآموزی که در زیر مجموعه الگوی اسطوره قهرمان قرار می گیرد. در بردارنده مجموعه ای از آیین ها و فنون است که هدف غایی آن آشنا ساختن انسان با امر قدسی و موجودات برتر است. یکی از این مراسم و آیین ها ، آشناسازی سن بلوغ در میان اقوام مختلف است که در زیر ساخت ، دارای ساختاری مشابه و یکسان است ، ساختاری که برمبنای آن میرچا الیاده الگوی جهان شمول را برای آشناسازی سن بلوغ در میان آیین ها، مناسک و سایر متون ارائه می دهد. از این دیدگاه به نظر می رسد داستان حماسی برزونامه، اثر عطاء بن یعقوب ناکوک رازی، از لحاظ زیرساخت و پیرنگ روایی، روایتگر مراسم آشناسازی سن بلوغ باشد . بدین گونه که برزو ، نوآموز این حماسه ، با پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز آیین های آشناسازی سن بلوغ، در میان طبقه جنگاوران پذیرفته می شود.
تصویر سازی و تصویر آرایی فریب کاری در شاهنامه فردوسی و کلیله دمنه نصرالله منشی (مغول و تیموری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
347 - 367
حوزه های تخصصی:
فریب و نحوه رفتاری فریبکاران در دو کتاب شاهنامه و تاریخ بیهقی که از آثار وزین ادب و هنر فارسی هستند، به وضوح نمایان است. نیرنگ در بخشهای حماسی اسطورهای و تاریخی شاهنامه به کار رفته است که به نظر می رسد در بخش حماسی آن با انگیزه واهداف شخصی و انسانی و ملی ، بیشترین کاربرد را دارد. برخلاف معنای متعارف نیرنگ که مفهومی منفی دارد؛ در شاهنامه جنبه ها و مفاهیم مثبت آن را می توان مشاهده کرد. آیا فریب بر اثر رفتار شخصیّت های بانفوذ سیاسی چون: محمود، مسعود و بوسهل ... است که در دوره ای بر اریکه ی قدرت و هدایت جامعه تکیه زده، به حکمرانی پرداخته، به فریب روی آورده و توانسته اند از بروز آشوب جلوگیری کنند یا اینکه محمودیان با تضریب و فریب سبب عزل طرفداران مسعود شده و نوعی بی ثباتی و اضطراب را گسترش داده اند. در این دو اثر ادبی گاهی فریبکاری ها موجب هلاک عامل آن شده و در مواقعی نیرنگ های افراد به حالت خنثی درآمده و زیانی نداشته است. وقتی به درستی و حق بینانه به حقایق می نگریم، درمی یابیم که انسان هایی بوده اند که به انجام اعمال و غدرشان توجه نکرده و اگر اندیشیده اند، به ضرورت و بی تاثیر بوده است. در این نوشتار سعی می شود به نوع فریب و حیله و هدف نیرنگ بازان پرداخته شود. نگارنده بنا به اقتضای هر خدعه ای نکات اخلاقی، معرفتی، سیاسی و اجتماعی را برای حظّ و تنبّه درج کرده تا چراغ راه هدایت رهروان حقیقت باشد.
بررسی و تحلیل اسطوره پدرکُشی در شاهنامه و اساطیر جهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
89-111
حوزه های تخصصی:
اسطوره یکی از عناصر شکل دهنده ی فرهنگ و هویت قومی و ملی جوامع بشری بوده است. بعضی از اسطوره شناسان آن را دینِ تمدن های اولیه و دوران پیش از گسترش ادیان توحیدی می دانند. اساطیر ملل مختلف جهان با همدیگر همسانی و مشابهاتی دارند . قرار گرفتن اساطیر در مقابل یکدیگر و نبرد سخت و صعب آنان با همدیگر در داستان هایی که امروزه به ما منتقل شده ، با تفاسیر متعدد و متفاوتی روبه روست . در شاهنامه فردوسی، شخصیت های اسطوره ای هم دارای اعتباری ویژه هستند و هم در کتب اوستا و پهلوی جنبه فرا طبیعی دارند . این مقاله با پرداختن به اسطوره نخستین پدرکشی در شاهنامه می خواهد نشان دهد، اتفاقات منجر به پدرکشی در میان اساطیر شاهنامه و جهان زوایای پیدا و پنهان زیادی دارد، هرچند پدرکشی اساطیر را باید یکی از جنبه های فرا طبیعی آنان دانست . با کنکاش در انگیزه های پدرکُشی و بررسی وجوه افتراق و اشتراک در میان شخصیت ها ی اساطیری ، حماسی و تاریخی ایران و جهان به نظر می رسد که رسیدن به قدرت و پادشاهی دارای بیش ترین بسامد است . خدایان در پدرکشی های جهان غرب دخالت های آشکاری دارند ولی در جهان شرق این پدیده به دلیل تقدس پدر به ندرت اتفاق افتاده است . همچنین از دلایل دیگر می توان به جادو ، عشق ، تحریکات مادرانه و عمدی و غیرعمدی بودن پدرکشی ها اشاره کرد .
بررسی و تحلیل شعر و نثر مهدی اخوان ثالث «م.امید»
حوزه های تخصصی:
سبک و شیوه آیین زاد روز، نام گذاری، پرورش و تعلیم و تربیت در متون حماسی طبیعی
حوزه های تخصصی:
بررسى پدیده هاى اسطوره اى در بهمن نامه
حوزه های تخصصی:
خوارق عادات در بهین نامه فردوسی با تکیه بر صنعت ادبی اغراق
حوزه های تخصصی:
نخستین و برترین ویژگی حماسه های طبیعی و ملی، اساطیری بودن است و ویژگی سرشتینه اساطیر، خارق العادگی. بنابراین حماسه ها از راه پیوند با اساطیر، و اساطیر از راه همبستگی با خوارق عادات، قداست پیدا می کنند. روایتگران حماسه ها نیز برای برانگیختن توجه و احساسات مخاطبان خود به رنگ آمیزی و جلا دادن خوارق عادات و بزرگ نمایی در حماسه ها می پردازند. دانسته است که هر ملتی دوست دارد قهرمانان ملی خود را در مقام قداست و شکوه مندی ببیند، لذا به صنعت اغراق روی می آورد تا از این راه تعجب و شگفتی مخاطبان را برانگیزد و به آن ببالد. بزرگ نمایی، ویژگی ذاتی شعر است و به ویژه در ادبیات حماسی با تمام گونه ها رخ می نماید همچون: شود کوه آهن چو دریای آب اگر بشنود نام افراسیاب شایان توجه خواهد بود که بدانیم سرایندگان متون حماسی، آفرینندگان حماسه و اساطیر آن نیستند بلکه هنر آفرینندگی خود را در پردازش و آرایش صحنه ها و بزرگ نمایی آنها به کار می گیرند.
تفسیر و تحلیل مرگ گریزی و جلوه ی آن در خلق شخصیت های رویین تن ملل جهان (با تأکید بر وجوه اشتراک شخصیت های اسفندیار، آشیل، زیگفرید و بالدر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آدمی از ابتدا سوال ها و چالش هایی را پیش روی خود دیده و همواره سعی بر آن داشته است که جوابی برای این پرسش های خود بیاید. یکی از این مسائل که از همان دوران آغاز زندگی بشر گریبان گیر وی بوده است، هویت و ماهیت مسئله ی مرگ بوده است، چون موجودی که تشنه ی بقا بوده است را به سوی فنا و نابودی می کشاند. انسانی که با مشکل حل ناشدنی و گریزناپذیر مرگ رویاروی بود در ضمیر خویش به دنبال راه رهایی می گشت تا تسلی خاطر آشفته ی خویش را نه در دنیای بیرون، بلکه در جهان ذهن خویش جستجو کند. تکاپوی همه ی اقوام و ملل در تمام دوران سبب گشت تا آن ها به خلق شخصیتی توانمند دست بزنند که از فنا، و آسیب و گزند در امان باشد و به نوعی نامیرا و ابدی باشد و به این دلیل است که در فرهنگ ها، اساطیر و آثار حماسی ملل مختلف شخصیت هایی را می بینیم که ویژگی های مشابهی دارند و برجسته ترین ویژگی این اسطوره ها، رویین تنی است. در این پژوهش سعی می کنیم با بیان مشترکات چهار شخصیت ، که از مشهورترین قهرمانان رویین تن ملت ها به حساب می آیند ریشه ی مشترک خلق این آثار و تلاش برای تدبیر مرگ اندیشی بشر پیشین را نشان دهیم.
بررسی کارکرد اسطوره های حماسی و تاریخی در قصاید شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عناصر ادبی در توضیح و تبیین منظومه های فکری یک شاعر، اسطوره است. غالباً شاعران برجسته اسطوره ساز هستند و به کمک این عنصر، بسیاری از داشته های فکری خود را عینیت می بخشند. حضور و بروز اسطوره در شعر شاعران فارسی زبان از سابقه ی دور و درازی برخوردار است که این امر، با توجه به پیشینه ی غنی سرزمین ایران بدیهی می نماید. در این بین، شهریار عنایت ویژه ای به این عنصر سودمند داشته است. در جستار پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی، کارکرد اسطوره های حماسی و تاریخی در آیینه ی قصاید این شاعر بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین اسطوره ها عبارتند از: اسکندر، جمشید، خسرو و شیرین که عمدتاً کارکردی تعلیمی، ستایشی و توصیفی، تاریخی و در نهایت، زیبایی شناسی دارند. کارکرد عرفانی هم، تنها در یک مورد و در بخش مربوط به اسکندر دیده شد که این امر، با مسلک عرفانی شهریار در غزلیات همخوانی ندارد.
بررسی و تحلیل آیین نیایش در متون حماسی به روایت شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه های ملی جایگاه تجلی باورها، فرهنگ و رسوم کهن یک قوم می باشند که براساس اسطوره ها و آیین ها خلق شده اند. آیین ها برای آن که کارکرد اجتماعی خود را از دست ندهند و در گذر زمان فراموش نشوند با باورهای اساطیری مقدس پیوند می یابند. آثار برجسته حماسی نظیر شاهنامه، مهابهاراتا، ایلیاد و ... از مهم ترین سرچشمه آگاهی ما از آداب و سنت های گذشته اقوام ایران، هند و یونان است. این اقوام که خاستگاه یکسانی داشته اند پس از مهاجرت و سُکنی گزیدن در مناطق جدید، بسیاری از باورها و آیین های مشترک خود را حفظ کرده اند. آیین نیایش که میراث مشترک مذهبی بسیاری از اقوام است و پیشینه ای همزاد آفرینش آدمی دارد، بخش مهمی از آثار حماسی را تشکیل می دهد. بسامد بالای این آیین در مراسم عبادی هر قوم نشان دهنده ارزش و اهمیت این آیین نزد آن قوم می باشد. در ساختار نیایش های اقوام باورمند هند و اروپایی اشتراکات بسیاری وجود دارد که از مهمترین آن می توان به قربانی کردن، سر و تن شستن، دست به سوی آسمان بلند کردن و ...اشاره کرد. منشأ و سرچشمه این آداب مشترک، کهن الگوها و همچنین باورهای اساطیری مشترک این اقوام و پایبندی آن ها به سنت های گذشته می باشد. با این حال گذشتِ زمان، شرایط محیطی و تحولات مذهبی سبب به وجود آمدن تعدادی از آداب خاص در ساختار نیایش های هر کدام از آن ها گردیده است. در این جستار با مقایسه ساختار نیایش ها، آداب و الگوهای مشترک و پیوند این آداب را با باورهای اساطیری اقوام هند و اروپایی نشان می دهیم.
مقایسه موسیقی شعر در گشتاسب نامه دقیقی و فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موسیقی شعر،ضرباهنگ اصلی ذات شعر است که درک زیبایی شعر را امکان پذیر می سازد. این مساله در شاهکارهای ادبی نشان از سبک خاص خالق اثر دارد که مورد توجه صاحب نظران و ادیبان قرار گرفته است. در این مقاله به منظور درک ظرافت های موسیقایی در شعر دو حماسه سرای بزرگ، بخش هایی از گشتاسب نامه سروده شده توسط دقیقی و بخشی از شاهنامه فردوسی، از نظر موسیقی شعر مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. منظور از موسیقی در این نوشتار پژوهشی معنای وسیع آن، یعنی فرم و ساخت است. برای بررسی دقیق تر موضوع، هر دو اثر از چهار منظر کلی یعنی: 1.موسیقی بیرونی یا عروض،2.موسیقی کناری یا قافیه و ردیف،3.موسیقی درونی یا آرایه های بیانی، بدیعی و ساختارهای زبانی4.موسیقی معنوی یا همان ساختارهای داستان پردازی و تصویرگری، بررسی شده اند. با ارائه آمارهای دقیق و تحلیل آن ها، به نظر می رسد ابیات فردوسی در هر چهار جنبه از انسجام، تنوع، گستردگی و ارزش ادبی بالاتری برخوردار است و از نظر قافیه و ردیف متنوع تر، موسیقایی تر و هنری تر از ابیات دقیقی است. در آرایه های ادبی، دقیقی بیشتر به ظاهر کلام و صنایع لفظی نظر دارد و فردوسی به عمق کلام، ارتباط های معنایی و آرایه های بیانی توجه کرده است. از حیث داستان پردازی، سخن دقیقی در قیاس با سخن فردوسی، مستقیم تر، مبهم تر و قدیمی تر است؛ اما فردوسی با روایتی واقعی تر، چند بعدی، مفصل تر و با ظرافت ادبی، جذابیت بیشتری ایجاد کرده است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی خواهد بود.
مضامین مشترک و متفاوت شاهنامه با چند حماسه معروفِ جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه توصیف اعمال پهلوانی، مردانگی و افتخارات قومی یا فردی ملت هاست. از دیرباز تاکنون رابطه فرهنگی بین ملل مختلف وجود داشته است، با مطالعه حماسه های ملل گوناگون زمینه های مشترک زیادی میان این حماسه ها می توان مشاهده کرد. در نگاه نخست بسیاری از حماسه های ملی شبیه به نظر می رسند و حتی گاهی بسیار به هم نزدیکند و تفاوت ها در مواردی جزئی در حوزه های فرهنگی و مذهبی به چشم می خورد. تفاوت میان حماسه ها در حقیقت بازتاب اعتقادات و باور داشت های مردم هر قوم است. مقاله حاضر به بررسی تطبیقی شاهنامه فردوسی بزرگترین اثر حماسی زبان فارسی با چند حماسه مشهور سایر اقوام از جمله ایلیاد و ادیسه، رامایانا، ایندره و کریشنا می پردازد. نگارنده با روش تحقیق (توصیفی- تحلیلی- مقایسه ای) سعی کرده است با مقابله و مقایسه ساختار کلی قصه ها، تشابه و تفاوت سایر حماسه ها با شاهنامه را به بررسی بنهد و با رسم جداولِ مقایسه ای زیرساخت های حماسه ها و شخصیت قهرمانان حماسی آنها را به نمایش بگذارد.
چند برگ نخست ایلیاد، سروده هومر (حماسه و ترس)
منبع:
دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی سال سوم تیر ۱۳۹۹ شماره ۲۶
106 - 127
هنر پرسش کردن از خدا را با قبول بندگی آغاز کنید. با فرمان خدا، از فضل خدا پرسش کنید. ایلیاد، در چند برگ نخست خود، ترس ده ساله قهرمانان و پهلوانان آخائی را در جنگی سخت نمایش می دهد. اولیس، پهلوان هزار چاره گر را که در کنار پهلوانان یونانی، نقش پر رنگ دارد، و کارهای برجسته وی در حماسه ادیسه به تصویر کشیده می شود، با ترس پیش می برد. آغازگر چند برگ نخست از سروده هومر، در حماسه ایلیاد، با درخواست از الهه شعر آغاز می شود و هومر از او می خواهد شعری بسراید. هومر از الهه شعر می خواهد، الهه خشم را به صدا درآورد و از نگرانی آخیلوس، قهرمان و پهلوان بزرگ یونانی ها، دفتر شعری را پر سازد. برای تشویق الهه شعر و این که او را وادار به اجرای درخواست خود کند، از پله، پدر آخیلوس یاد می کند، که الهه با یاری از نیروی دو پدر و پسر به وجد آید و درخواستش اجابت شود و نیز، بتواند حس شاعر را برانگیزد. شعر از ورای ذهن و روان بر تارک لوح نقش می بندد و بر جریده یادگار هومر، جهان شمول می شود. در همان ابتدا، ترس از گروگان گرفتن دختر کاهن معبد و ترس از قربانی در درگاه آپولون در کنار ترس جنگ افروزانی مانند آگاممنون و منلاس و نیز ترس هکتور قهرمان محبوب مردم تروا آشکار می شود. ترس هلن از بدنامی و ترس اولیس از نرسیدن به سرزمین ایتاکا، و نیز ترس تلماک پسر اولیس در حماسه ایلیاد نمود دارند. نقش آفرینان حماسه هومر از چیزی که نمی شناسند، می ترسند. در اساطیر از اهریمن، از دیو، از تاریکی می ترسند. شاید سبب همه ترس ها، نادانی باشد. ترسوها برای هر پدیده ای خدایی فرض می کرده اند، تا با پناه بردن به آن بر ترس غالب شوند.
بررسی برخی نکات و اشارات اساطیری، حماسی و فولکلوریک مربوط به اسب در خمسه نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
241 - 266
حوزه های تخصصی:
اسب در زندگی مردمان کهن اهمیت بسیاری داشته است و همین امر باعث شده تا هاله ای از اشارات و ارجاعات فرهنگی پیرامون آن شکل گیرد. در بیشتر شاهکارهای ادبیِ قدیم، اسب نقش و جایگاه ویژه ای دارد. ما در جستارِ پیش رو برخی نکات اساطیری، حماسی و داستانی مربوط به اسب در خمسه ی نظامی گنجو ی بررسی کرده ایم. آگاهی از این نکته ها ما را با ظرایف و دقیقه های داستان های کوتاه و بلند نظامی بیشتر آشنا می کند. نظامی خودآگاه یا ناخودآگاه در پرداخت شخصیت اسب از اساطیر، آیین ها، متون حماسی، افسانه ها، باورهای عامیانه، روایت های داستانی و تاریخی بهره گرفته و به یاری دانش وسیع خویش در حوزه های نمادشناختی، روان کاوی و مردم شناختی، اسب را به یک دال مرکزی در منظومه هایش بدل ساخته است. در این مقاله هفت اشاره ی داستانی واکاوی شده است. در لایه های ژرف این اشاره های داستانی، عناصری اساطیری- حماسی و فولکلوریک جریان دارد. قربانی کردن، خورشیدی نژاد بودن، ارتباط با ایزدان آب، پیکرگردانی و کارکرد توتمیک از جمله مباحث مفصلی است که در پیوند با اشاراتِ داستانیِ مربوط به اسب در خمسه ی نظامی طرح کرده ایم.
تحلیل مرثیه سرایی در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی
حوزه های تخصصی:
در پهنه ادبی ایران زمین، شاهنامه فردوسی که از بزرگ ترین آثار حماسی جهان به شمار می آید، همواره در میان اقوام مختلف ایرانی جایگاهی ویژه داشته است؛ تا آنجا که به فکر بازسرایی این اثر فاخر به زبان خود برآمده اند. این توجه در میان قوم کرد، به لحاظ ویژگی های نزدیک فرهنگی و زبانی، بیشتر است. بن مایه اکثر مضامین غنایی؛ از جمله رثا، ریشه در باورهایی دارد که شناخت آن ها می تواند ما را به آبشخورهایی فرهنگی و جامعه شناختی رهنمون باشد و از آنجا که تأثیر زبان و فرهنگ در این بازگردانی نمود می یابد، تلاش شده است تا در داستان های مشترک شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای و شاهنامه فردوسی، نمونه ابیات با محتوای مرثیه استخراج گردد؛ آنگاه علاوه بر مشخص کردن بسامد موضوع، ضمن تبیین وجوه اشتراک و تمییز وجوه افتراق و چگونگی مراسمات تدفین و سوگواری، میزان تأثیرپذیری سراینده شاهنامه کردی در بازگردانی داستان ها، از نظر زبانی و فرهنگی، واکاوی گردد.
نقد برخی مؤلفه های معنایی شعر عاشورایی دفاع مقدّس با تکیه بر اشعار علی معلم، نصرالله مردانی، فاطمه راکعی و طاهره صفار زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پایداری در ایران از دیرباز با تجلی در انواع شعر و نثر فارسی، نقش مؤثری را در بیان و القای مفاهیم مقاومتی ایفا کرده است و در پیوند با ادبیات عاشورایی و تجلّی روح حماسی آن، گزارشگر مبارزه، پایداری و مقاومت در برابر انواع نیروهای متجاوز و ظلم و ستم آنها است. در این میان حماسه به عنوان یکی از انواع شاخص ادبی شرح مفصل تری از رشادت ها و قهرمانی های امام حسین (ع) و یارانش در جریان واقعه عاشورا را بیان می کند. با توجه به ضرورت تکمیل مباحث نظری در باب ادبیات دفاع مقدّس به ویژه شعر پایداری در دوران جنگ تحمیلی و اهمیت شناخت و حضور عنصر حماسی در شعر عاشورایی، با بررسی ارتباط میان عناصر حماسی واقعه عاشورا در ادب منظوم دفاع مقدس از منظر اشتراکاتی چون تعاریف، ایفای نقش یکسان شخصیت ها و قهرمان، برخورداری از جوهره اعتراض مورد نقد و واکاوی قرار گیرد به نظر می رسد ادبیات دفاع مقدس به میزان قابل توجهی از مرثیه، نوحه، رجز و ذکر مصائب امام حسین و یارانش بهره گرفته است تا حماسه و بیان دلاوری ها؛ از این رو بررسی، نقد و واکاوی عنصر حماسه در ادبیات عاشورایی دفاع مقدس در این مقاله مورد توجه قرار گرفت. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر مبنای داده های کتابخانه ای به بررسی عنصر حماسه در شعر عاشورایی علی معلم، فاطمه راکعی، طاهره صفارزاده و نصرالله مردانی می پردازد.
تحلیل و تفسیر «وجهیت و صدای دستوری» در متون ادبی (آرش کمانگیر) و (درفش کاویان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل سبک شناسانه متن و بیان دیدگاه شاعر، واکاوی و شناخت مقوله های نحوی «وجهیت و صدای دستوری» اهمیت بسیاری دارد. هدف این مقاله کشف پیوند میان وجهیت با معنای سخن و چگونگی میزان قطعیت متن شعر و قاطعیت کلام شاعر است. برای یافتن چگونگی رابطه زبان شاعر با جهان بینی وی، با روش توصیفی-تحلیلی، سه متغیر نحوی وجهیت «فعل، قید و صفت» با دو صدای نحوی «فعال و منفعلِ» در بافت شعر دو منظومه ارزشمند ادب معاصر؛ «آرش کمانگیر و درفش کاویان» مورد بررسی قرارگرفت. یافته های حاصل از پژوهش، نشان داد که میان ساختارهای نحوی با محتوای سخن، یک رابطه همسو و مکمل بر قرار است. وجه اخباری به عنوان وجه غالب با درجه بیان قطعی از «اسطوره آرش» و «قهرمانِ ملی کاوه آهنگر» خبر می دهد که کسرایی و مصدق، با علاقه وافر و مبتنی بر نیاز جامعه، به باززایی آن اسطوره ها دست زده اند. پربسامدترین صدای دستوری، صدای منفعل است. اما از آنجا که در این تحقیق، همه جملاتِ حاوی «فعل لازم و فعل اسنادی» ماهیت منفعل ندارند، عکس معیار تشخیص عمل کرده و صدای فعال بر صدای منفعل غلبه می یابد و به موضع اقتدار کلام گوینده می افزاید. از تلاقی دولایه نحوی در این دو اثرحماسی، چهار مولفه سبکیِ؛ «نحو شعری پویا، صورت سبکی احساسی و آرمانگرا، دو دیدگاه امید و ناامیدی و دو موضِع آشکار و پنهان» ایجاد شده است.