مطالب مرتبط با کلیدواژه

ایندره


۱.

قصه پائوروه در آبان یشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فریدون گیلگمش پائوروه اناهیتا آبان یشت ایندره

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان میترائیسم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان زرتشتی گری
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات ایرانی پیش از اسلام پهلوی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات ایرانی پیش از اسلام اوستایی
تعداد بازدید : ۳۰۸۷ تعداد دانلود : ۲۲۷۷
یشت ها مجموعه ای است از 21 سرود اوستایی. در این سرودها ایزدان کهن ایرانی فراخوانده می شوند. غالباً در لابه لای این سرود ها، قصه ها و اسطوره های قدیم به صورت کوتاه و فشرده بیان شده اند. صورت کامل تر برخی از این اسطوره ها را می توان در متون پهلوی، شاهنامه، و منابع اسلامی مربوط به ایران یافت. قصه پائوروه (Pāurva) از جمله افسانه هایی است که در آبان یشت (بندهای 61 تا 65) بدان اشاره شده است. از محتوای این بندها چنین برمی آید که پائوروه انسان نیک سرشتی بوده است، به گونه ای که فریدون به یاری او می شتابد و اَرِدوی سورا اناهیتا آرزویش را برآورده می سازد. نام پائوروه در بخش اوستایی رساله پهلوی پرسشنیها (بند 32) نیز آمده است، با این تفاوت که در این متن او انسانی بدکار است که می خواهد به دهمان آفرین (ایزد دعای خیر) آسیب رساند. این گونه به نظر می رسد که با دو قصه متفاوت از دو شخصیت همنام روبه رو هستیم یا داستان واحد و بسیار کهنی در میان اقوام هندی ـ ایرانی وجود داشته که اندک اندک از یادها رفته و سپس با حماسه ای میان رودانی درآمیخته و در نتیجه دو شخصیت متضاد را پدید آورده است.
۲.

مضامین مشترک و متفاوت شاهنامه با چند حماسه معروفِ جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه شاهنامه فردوسی ایلیاد و ادیسه رامایانا ایندره کریشنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۴۲۳
حماسه توصیف اعمال پهلوانی، مردانگی و افتخارات قومی یا فردی ملت هاست. از دیرباز تاکنون رابطه فرهنگی بین ملل مختلف وجود داشته است، با مطالعه حماسه های ملل گوناگون زمینه های مشترک زیادی میان این حماسه ها می توان مشاهده کرد. در نگاه نخست بسیاری از حماسه های ملی شبیه به نظر می رسند و حتی گاهی بسیار به هم نزدیکند و تفاوت ها در مواردی جزئی در حوزه های فرهنگی و مذهبی به چشم می خورد. تفاوت میان حماسه ها در حقیقت بازتاب اعتقادات و باور داشت های مردم هر قوم است. مقاله حاضر به بررسی تطبیقی شاهنامه فردوسی بزرگترین اثر حماسی زبان فارسی با چند حماسه مشهور سایر اقوام از جمله ایلیاد و ادیسه، رامایانا، ایندره و کریشنا می پردازد. نگارنده با روش تحقیق  (توصیفی- تحلیلی- مقایسه ای) سعی کرده است با مقابله و مقایسه ساختار کلی قصه ها، تشابه و تفاوت سایر حماسه ها با شاهنامه را به بررسی بنهد و با رسم جداولِ مقایسه ای زیرساخت های حماسه ها و شخصیت قهرمانان حماسی آنها را به نمایش بگذارد.
۳.

کالبدشناسی رستم در جهان پیشاشاهنامه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم شاهنامه ایندره سورنا بهیشمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۳۸۱
رستم دریچه ای را می ماند که همواره رو به آرمان هایِ نوپدیدِ مردمِ این سامان گشوده می شود و رستاخیزهایِ مکرّرِ جنابش در اقالیمِ فرهنگ نشان می دهد که هنوز چهره ای اساطیری این توان را دارد که پاسخ گوی نیازهای تاریخی ایرانیان باشد. اگر بر این قول متفق باشیم که «اسطوره» و «تاریخ» می توانند زایاننده «حماسه» باشند، با نظربستن به شاهنامه ، سؤالی که ذهن همگان را به خود مشغول خواهد داشت، این خواهد بود که برجسته ترین پهلوانِ حماسه ملّی (که خود وزنه ای گران برای دومین پاره از سه گانه بلندآوازه شاهنامه است)، از کدامین زِهدانِ تاریخی یا اساطیری (یا حتی حماسی) برون جسته و بازنمایاننده کدامین ایزد یا شخصیت ایرانی/اَنیرانی است. نگارندگان برای پاسخ به این مسئله، با تدقیق در منابعِ موجود، خویشکاری هایِ رستم و همتایانش را در «اسطوره»، «تاریخ» و «حماسه »هایِ ایران و ملل همجوار از نظر گذرانیده و متناسب با زمان و امکانات خود بدین پرسش پاسخی درخور داده اند. یافته های پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و به صورتِ تطبیقی تحلیلی فراهم آمده است، نشان می دهد که رستمِ شاهنامه -کیفیتاً و کمیتاً- میراث دارِ «ایندره هندی» (از لحاظ اسطوره ای)، «سورنایِ حرّان» (از لحاظ تاریخی) و «بهیشمه هندی» (از لحاظ حماسی) است.
۴.

بررسی تطبیقی شخصیت زال و ایندره در شاهنامه و ریگ ودا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زال ایندره مهر ورونا سیمرغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۴۵
هم سانی های زال با ایزد پهلوانانی در اساطیر هند و ایرانی که در گذر روزگار در ساخت هایی دیگرسان نیز بازنموده شده اند، می تواند یادآور پیوستگی آن شخصیت ها در روزگاری ازلی یا اندیشه اسطوره پرداز نخستینه باشد؛ از این رو، در این جستار با روش توصیف و تطبیق، در پی بازشناخت ریشه های داستان و شخصیت زال در اساطیر روزگار هند و ایرانی، نمونه هایی از همانندی زال با ایندرهَ، اورمزد، مهر و ورونا در ریگ ودا و شاهنامه نشان داده شده است. بر پایه این جستار، زال با دورشدن از خانواده و پرورش در کنام سیمرغ، به جایگاه ایزدینه خود در البرزکوه بازمی گردد و با پیوستگی به مهر و خورشید، بنیاد همانندی و شاید این همانی خود را با اسطوره ایندرهَ که در گذر روزگار گزاره هایی از اسطوره میتره (مهر) و ورونا (اهورامزدای اوستایی) را ستانده بوده است، استوار می کند. اسطوره گیاه سوما که نیروبخش ایندره و فراهم آورنده زمینه رویین تنی برای او است، در خویش کاری بنیادین خود یعنی درمان بخشی، به پَرِ درمان گرِ سیمرغ در حماسه ملی می ماند که زال را به رویین تنی رسانده بوده است. اسطوره گیاه سوما در داستان ایندره، با درخت همه تخمه درمان بخش که برپایه متون زردشتی، آشیان سیمرغ بر آن نهاده شده بود، نیز سنجیدنی است. همانندی های زال با ایندره که بسامدی درخور درنگ دارد، این انگاره را سامان می دهد که این دو پیوندی ریشه ای با یک دیگر دارند و یا نماینده بن مایه هایی هم سان و پراهمیت بوده که در اندیشه نیاکان به گونه ای ویژه و برجسته تکرار می شده است و در پردازش داستان های حماسی اسطوره ای روایی داشته است.
۵.

بررسی اژدهاگونگی اسفندیار با رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۶
در این نوشتار به شیوه نقد اسطوره شناختی و با رویکرد تطبیقی میان حماسه ایرانی و هندی، شخصیت اسفندیار در شاهنامه با شخصیت ورترا در حماسه هندی سنجیده شده و انگاره ای دیگر درباره ژرف ساخت نبرد او با رستم، پیشنهاد شده و برای نخستین بار نشان داده شده است که اسفندیار در نبرد با رستم، بسیاری از ویژگی های اژدهای ورترا را بازتاب می دهد و از این دید با اژدها بسیار همانند است. بر پایه این بررسی، داستان نبرد اسفندیار با رستم، گونه ای نو و دیگرگون شده از داستان نبرد ورترا، اژدهای خشکسالی، با ایندرا در اسطوره هندی است. پیوند اسفندیار با بنیان های دینی برآمده از دستکاری های هنرورزانه داستان پردازان یا دین پرستان در دوره های سپسین است که زمینه دور شدن شخصیت اسفندیار را از تبار اژدهایی خود و نزدیک شدن به چهره ای دینی و پهلوانی فراهم می کند. اسفندیار در رویین تنی، کشته شدن با تیر، زخم پذیری از یک نقطه ویژه و برخی دیگر از ویژگی ها، یکسره به اژدهای خشکسالی اسطوره هندی می ماند. آنچه انگیزه پای فشاری اسفندیار را بر بستن دستان تهمتن پدید می آورد، برآمده از آرمانی اهریمنی است که بخشی بنیادین از ساختار داستان نبرد ورترا را با ایندرا بازتاب می دهد.