مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
روابط خارجی
حوزههای تخصصی:
امپراتوری هخامنشیان در سال ۵۵۹ پیش از میلاد، با پیروزی کورش بزرگ بر آستیاگ، آخرین شاه ماد، تأسیس شد. وی با تصرف مناطق تحت تصرف دولت پیشین ماد، آسیای صغیر، اورارتو، لیدیه و کاپادوکیه و فتوحاتی در مشرق، گسترهٔ وسیعی از اقوام را در زیر لوای پادشاهی خود جمع کرد و پس از تصرف سارد، عرب ها را مطیع خود ساخت. با فتح بابل و رسیدن مرزهای ایران به مصر، کمبوجیه پسر کورش برای تصرف این سرزمین و عبور از صحرای خشک و سوزان سینا، از اعراب درخواست یاری کرد. وی با کمک آن ها مصر را تصرف کرد و عرب ها به پاس این خدمت خود در تمام دورهٔ هخامنشیان از ارسال مالیات معاف شدند.
شواهدی از وجود روابط میان عرب ها و ایرانیان در دورهٔ هخامنشیان باقی مانده است. مورخان یونانی همچون هرودوت، گزنفون و دیودور سیسیلی در کتاب های خود به این روابط اشاره کرده اند. همچنین شاهان هخامنشی، هنگام ذکر سرزمین های تحت تسلط در سنگ نگاره های خود، از عربستان نیز یاد نموده اند. مهم ترین شاهد، نقش عرب ها در نقش برجسته های هخامنشی، از جمله پلکان شرقی آپادانا در تخت جمشید و آرامگاه های نقش رستم است.
در این پژوهش، کوشش شده با استفاده از منابع و شواهد تاریخی، به بررسی روابط امپراطوری هخامنشیان با اعراب شبه جزیرهٔ عربستان، از روزگار آغازین این سلسله تا پایان عمر این امپراطوری مورد بررسی قرار گیرد.
علل تنش در روابط خارجی ایران و ازبکان (از آغاز تا پیش از پادشاهی عبّاس اوّل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات جدّی حکومت صفویه در روابط خارجی و حتی امور داخلی، تنش ها و جنگ های متعددش با ازبک ها در شرق بود. مشکل صفویان با ازبک ها، شاید جدّی تر از مشکل آن ها با عثمانی ها بود؛ چراکه نبرد با عثمانی ها، که دارای قرارگاه های نظامی مشخصی بودند، آسان تر از نبرد با ازبک ها بودکه به محض نزدیک شدن ارتش صفوی عقب می نشستند و جنگ های غافل گیرانه ای رقم می زدند. از سوی دیگر، به علّت استقرار پایتخت صفویه در تبریز و قزوین، دسترسی سریع به مرزهای غربی امکان پذیرتر از مرزهای شرقی بود. در هر حال، مسئله ی ازبک ها که بزرگ ترین دردسرها را برای صفویه فراهم آوردند، درخور ریشه یابی است. ریشه ی اصلی اختلافات ایران و ازبک ها در هاله ای از علل و عوامل گوناگون پنهان مانده است. بی تردید، تمایل ازبک ها به گسترش قلمرو و تحصیل سرزمین ها و مراتع جدید و آباد، علّت اصلی یورش های ازبکان به خراسان بود.
تحقیق حاضر در خصوص علل حملات ازبک ها به ایران عصرصفوی، به روش توصیقی - تحلیلی و از طریق مطالعه ی منابع اصلی تاریخ نگاری و اسنادی این دوره انجام پذیرفته است.
نقش قفقاز در روابط ایلخانان با اردوی زرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه قفقاز در طول تاریخ یکی از مناطق استراتژیک جهان به شمار می آمد. اهمیت ژئوپلیتیکی این منطقه عمدتاً ناشی از نقش کوه های قفقاز می باشد که همچون سدی این منطقه را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده اند. با تشکیل دولت ایلخانان در ایران و جنوب کوه های قفقاز و دولت اردوی زرین در شمال قفقاز یعنی دشت قپچاق بار دیگر اهمیت ژئوپلیتیک منطقه قفقاز برجسته شد. خانات اردوی زرین که پیش از ایلخانان در شمال قفقاز حضور داشتند همواره به قفقاز جنوبی دست اندازی می کردند. با تشکیل دولت ایلخانان منطقه قفقاز به متصرفات هلاگو اضافه شد. این مسئله نگرانی خانات اردوی زرین را در پی داشت. ایلخانان که به اهمیت منطقه قفقاز پی برده بودند پایتخت خود را در نزدیکی این منطقه بنا کرده اند تا مانع از افتادن این منطقه به دست رقیب خود یعنی اردوی زرین بشوند. این رقابت، دو امپراتوری را به اتخاذ سیاست های خاصی در روابط با یکدیگر و یا در روابط بین الملل نمود که در این مقاله کوشش می شود برخی از مهم ترین این اقدامات مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مقاله تاریخی است.
تأملی بر روابط و مکاتبات بین شاهرخ تیموری و یونگ لو امپراتور چین
حوزههای تخصصی:
ایران و چین دو تمدن کهن و بزرگ آسیا هستند که از دیرباز مناسباتی با یکدیگر داشته اند. در دورهٔ تیموری این روابط اهمیت و وسعت خاصی یافت. تیمور (807 – 771 ق)، مؤسس سلسلهٔ تیموریان، در اواخر عمر خود در پی تسخیر چین افتاد. البته با مرگ وی این نقشه فراموش شد. در دورهٔ شاهرخ (850-807 ق) روابط گسترده سیاسی با چین برقرار شد و طرفین به ارسال سفرا و نامه های متعدد به دربارهای یکدیگر مبادرت ورزیدند. این پژوهش سعی دارد که روابط ایران و چین در دورهٔ تیموری، بخصوص دوران پادشاهی شاهرخ را بررسی کرده، سپس محتوای مکاتبات او با امپراتور چین را مورد نقد و تحلیل قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی با رجوع به منابع دست اول تاریخی است.
فرازوفرود «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» (1327- 1331ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پایان مدت امتیاز بانک شاهنشاهی ایران (1888- 1949م) در بهمن ماه1327ش/ ژانویه1949م، بانک جدیدی با عنوان «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» در ایران تأسیس شد.
هدف پژوهش: بررسی چگونگی شکل گیری و دلایل ناکامی و پایان کار «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» در ایران است.
روش و رویکرد پژوهش: برای تبیین موضوع پژوهش از الگو یا روش «ردیابی فرایند» پیروی شده است. ردیابی فرایند، روشی است که در آن، تحلیل گر تلاش می کند، مکانیسم های علّی ای را مشخص کند که متغیر تبیین را به یک پیامد پیوند می دهد
یافته های پژوهش: ما را به نتایج زیر رهنمون می کند: جامعة ایرانی، عموماً، نظر مساعدی نسبت به تداوم فعالیت های «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه»، در ایران نداشتند و آن را مانند ابزاری برای پیشبرد اهداف استعماری انگلیس در ایران ارزیابی می کردند. همچنین، تقارن زمانی تأسیس و فعالیت «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» با گسترش بحران در روابط ایران و انگلیس به دلیل نهضت ملی کردن صنعت نفت ایران، ، نقش مهمی در ناکامی زودهنگام بانک مذکور در ایران ایفا کرد.
ایران و آفریقای جنوبی: سیر تحول روابط دوجانبه و ظرفیت سنجی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تنظیم روابط خارجی هر کشوری درک و تبیین صحیح و کامل از قدرت و توان ملی به ویژه در بعد سیاست خارجی، مقتضیات و ویژگی های محیط خارجی و قاعده و پارادایم حاکم بر محیط منطقه ای و بین المللی، شناخت فرصت ها و آسیب پذیری های محیطی و تهدید های موجود و بسیاری از عوامل دیگر دارای اهمیت است. قاره افریقا با ویژگی های جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، در عصر پس از جنگ سرد و رونق منطقه گرایی، به یکی از مناطق تأثیر گذار تبدیل شده است که افریقای جنوبی در این مجموعه نقشی کلیدی دارد. این مقاله ضمن بررسی پیشینه روابط ایران و قاره افریقا، به دنبال بررسی اهمیت روابط ایران و افریقای جنوبی است و بر این فرضیه استوار است که گسترش روابط با قدرت منطقه ای و در حال ظهور مانند افریقای جنوبی، ضمن افزایش منافع ملی و تقویت همکاری های جنوب جنوب، موجب کاهش فشارهای بین المللی و کشورهای غربی می شود. روش این تحقیق، توصیفی تحلیلی است و در کنار آن از ماتریس سوات استفاده شده است تا ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف جمهوری اسلامی ایران به فرصت ها و تهدیدهای رابطه با افریقای جنوبی پرداخته شود و از این طریق، راهکارهایی را به سیاست گذاران در عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ارائه دهد
تبیین روابط ایران و جمهوری آذربایجان با رویکرد سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی اتحاد شوروی، نظام جغرافیای سیاسی و نیز ساختار معنایی حاکم بر منطقة آسیای مرکزی و قفقاز دچار دگرگونی شد. بنابراین ساختار، شرایط و بازیگران جدیدی در روابط ایران و قفقاز ظهور کردند. یکی از این کشورها جمهوری آذربایجان است. روابط بین ایران و این کشور از ابعاد بسیاری اهمیت دارد. در این مدت، شاهد روابط در سطح پایین، عادی و گاه رو به تعارض و آشفتگی بوده ایم. روابط خارجی دو کشور را می توان از زاویة نظریه های گوناگون مورد بررسی قرار داد. یکی از این نظریه ها، دیدگاه سازه انگاری است. انتظار می رفت که بعد از استقلال جمهوری آذربایجان سطح بالای همکاری ها را بین دو کشور داشته باشیم. با درنظر گرفتن مفاهیم سازه انگاری، سؤال اصلی نوشتار این است که از این دیدگاه، چه عواملی بیشتر بر سردی روابط ایران و جمهوری آذربایجان اثرگذار بوده است؟ یافته های نوشتار با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی نشانگر این است که روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان از عوامل ژئوپلیتیکی دو کشور تأثیر چندانی نمی پذیرد. از سوی دیگر با توجه به رویکرد سازه انگاری روابط دو کشور تحت تأثیر سازه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد و این سازه ها در روابط دوجانبه به صورت واگرا عمل می کنند.
چشم انداز روسی به روابط ایران وروسیه(1392-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش تحلیلی به بررسی روابط ایران و روسیه در دوره ی احمدی نژاد پرداخته که تا حد زیادی تحت الشعاع فعالیت های هسته ای ایران قرار داشت. کنکاش در این مناسبات به خوبی گویای آن است که منحنی روابط ایران و روسیه عمدتا تحت نفوذ چشم انداز روسی قرار داشته است. روسیه به پیروی از گونه ای عمل گرایی مبتنی بر فرصت طلبی راهبردی و درچارچوب رهیافت کلان خود به سیاست جهانی و الزامات ناشی از این رهیافت، سه دستور کار عمده را در روابط خود با ایران پیگیری نموده است: بازنمایی هویت روسیه در جایگاه یک قدرت بزرگ، بیشینه سازی منافع و دستاوردهای اقتصادی، و فزونی بخشی به اثرگذاری ژئوپلتیک ونفوذ استراتژیک.بازتاب این دستورکارهای سه گانه که مولفه های محوری چشم انداز روسی راشکل می دهند به روشنی می توان در حوزه های موضوعیُ مختلف روابط دوجانبه ی ایران وروسیه در دوره احمدی نژاد آشکار ساخت
بررسی حضور سیاسی و تجاری پاکستان در خلیج فارس از 1947 تا 1979 میلادی
حوزههای تخصصی:
کشور پاکستان یکی از کشورهای نیمه بسته به لحاظ ژئوپلتیکی است که تنها از طریق دریای عمان به دریای آزاد راه دارد. موقعیت پاکستان از جنوب محدود به دریای عمان بوده و از تنگه استراتژیک هرمز نیز چندان دور نیست. پایگاه های هوایی و دریایی این کشور در سواحل دریای عمان، نقش مهمی در ثبات منطقه داشته اند، از این رو موقعیت ژئوپلتیک پاکستان در اقیانوس هند از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است به طوری که در دوران جنگ سرد به عنوان سپری عمل کرده که از منافع آمریکا و متحدانش در مقابل پیشروی اتحاد شوروی به طرف آب های گرم خلیج فارس محافظت کرده است. اشتراک مذهبی، جمعیت فراوان، و پیشرفت های نظامی پاکستان از یک سو، و نیاز روزافزون پاکستان به منابع انرژی حوزه خلیج فارس و رقابت با رقبای قدری چون هند و چین، از سوی دیگر باعث شده تا هم کشورهای حاشیه خلیج فارس و هم پاکستان نیاز به توسعه و تقویت روابط با یکدیگر داشته باشند. با توجه به اینکه به این موضوع بخصوص در سال های مورد نظر پرداخته نشده است، هدف اصلی در این مقاله بررسی حضور سیاسی و تجاری پاکستان در خلیج فارس در فاصله سالهای 1947 تا 1979 است. که نتایج به دست آمده نشان می دهد که ستون اصلی سیاست خارجی پاکستان را رابطه با کشورهای اسلامی خلیج فارس تشکیل می دهد. این رابطه نه فقط از بابت نیازهای امنیتی، بلکه از جهت هویت ذاتی ملازم با دیانت مشترک ایجاد شده بود. و لذا پاکستان همکاری تنگاتنگی را با کشورهای حوزه خلیج فارس برقرار کرد. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی صورت گرفته است.
تأثیر گرانی و قحطی نان بر روابط خارجی ایران در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرانی و قحطی های پی درپی نان که در عصر ناصری رخ می داد، بحران های متعدد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را در کشور سبب می شد. بحران های نان با پیامدهایی همچون مرگ ومیر، مهاجرت، رکود اقتصادی، تنش مالی دولت و ناامنی همراه بودند. پرسش ما این است که بحران های نان چه تاثیری بر جایگاه حکومت و اقتصاد ایران، در اندیشه سیاستمداران و افکار عمومی کشورهای دیگر می گذاشت؟ راه های نفوذ بیشتر در ایران را چگونه پیش پای این کشورها می گشود و چه پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی برای این کشورها داشت؟ فرض ما این است که وقوع قحطی از اعتبار سیاسی و اقتصادی دولت ایران می کاست و از سویی، این فرصت را در اختیار دیپلمات های خارجی قرار می داد تا با صراحت، در امور حکومت ایران دخالت کنند. کسادی بازار فروش محصولات خارجی و ممنوعیت صادرات غله از ایران، از نتایج ناخوشایند این بحران ها برای کشورهای خارجی بود؛ اما مهاجرت تجار و نیروی کار ایرانی به این کشورها، خشنودی آن ها را موجب می شد.
بررسی حضور سیاسی و تجاری هند در خلیج فارس (از 1947 تا 1979 میلادی)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند از زمان های قدیم از لحاظ سیاسی، تجاری و اقتصادی مورد توجه اقوام و ملت های مختلف بوده و همواره بعنوان با ارزش ترین و مهم ترین آبراه های تجاری-سیاسی جهان از آن استفاده می شده است. از این رو کشور هندوستان با سابقه تجاری دیرینه و ریشه دار در این آبراه بعد از استقلال، همواره در تلاش بوده تا نقش مهم تری برای تأمین منافع ملی و حفظ امنیت ملی خویش در دو عرصه منطقه ای و بین المللی ایفا نمایند. و لذا، یکی از مهم ترین و نزدیک ترین مناطق دارای اهمیت در بحث امنیت منطقه ای هند، منطقه خلیج فارس است. با توجه به ملاحظات موجود، این کشور همواره درصدد بوده تا برای تأمین امنیت ملی خویش، بویژه در حوزه انرژی روابط استراتژیک خود را با کشورهای حوزه خلیج فارس، گسترش داده و عمق بخشد. بنابراین، ایران، عراق و عربستان سعودی بعنوان سه کشور عمده خلیج فارس در دوره مورد تحقیق، بدلیل اهمیت راهبردی مورد توجه بوده است. وجود پتانسیل های فراوان برای گسترش و همکاری های چند جانبه، کشور های ساحلی این مناطق را به سوی توسعه وبهبود روابط ترغیب می کرده است. هدف اصلی در این پژوهش بررسی حضور سیاسی - تجاری هند در خلیج فارس و بررسی مناسبات آن با کشورهای عمده این منطقه در خلال سال های 1947 – 1979 است که نتایج بدست آمده نشان می دهد که اقتصاد و تکنولوژی فعال هند و نیاز روزافزون این کشور به منابع انرژی حوزه خلیج فارس از یک سو و سرازیر شدن دلارهای نفتی در دامان کشورهای تولیدکننده نفت از سوی دیگر باعث شده است تا هند حضوری مؤثر و پویا در عرصه تجاری و اقتصادی در خلیج فارس داشته باشد. نوع تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده که با استفاده از روش کتابخانه ای و منابع اینترنتی صورت پذیرفته است.
بررسی ابعاد تحولات روابط ایران با روسیه در دورﮤ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دورﮤ صفویه و مقارن با تحولات بین المللی، مجالی فراهم شد تا کشورهای اروپایی به گشایش مناسبات دیپلماتیک و پایدار با ایران اقدام کنند. دراین میان، روسیه در موقعیت گسترش ارضی و تحکیم اقتدار سیاسی و نظامی خویش، برای برقراری و توﺳﻌﮥ روابط با ایران امکان بیشتری داشت؛ اما در عهد صفوی، موانع ناشی از مشکلات گاه به گاه داخلی و کنش دول رقیب و معارض، این مناسبات را چندان پیوسته و رو به جلو قرار نداد. مقاﻟﮥ حاضر برآن است تا با بررسی ابعاد تحولات روابط ایران با روسیه در دورﮤ صفوی، ازطریق خوانش منابع و مآخذ معتبر و با روش مطالعات اسنادی، فرازونشیب های مناسبات دو کشور را در این مقطع تاریخی به چالش بکشد و با رهیافتی علمی، چگونگی و سیر روابط بدفرجام و منتهی به تنش دو دولت را تبیین کند. ﻧﺘیﺠﮥ پژوهش بیان کنندﮤ این نظریه است که مسیر روابط دولت صفوی با روسیه، برخلاف بیشتر نمونه های مناسبات صفویان با اروپا، به علت نداشتن درک صحیح از مناسبات بین الملل و گرفتاری فزایندﮤ داخلی، به فرجام خوشایند و ثمربخشی نرسید؛ بلکه آزمونی شد برای دولت های استعمارگر و نیز روسیه تزاری که از موقعیت ژئوپلتیکی ایران و ناتوانی هم زمان مدیریتی کشور شناخت بیشتری کسب کنند. بهرﮤ این آزمون و شناخت نیز تجاوز نظامی روسیه به قلمرو ایران بود.
مسئله گیلان و مکاتبات بین دولت عثمانی و دولت صفوی، در فاصله سال های 999- 1005 ه . ق/ 1590-1596 م
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نقش ناحیه گیلان به عنوان عاملی تأثیر گذار در روابط بین دو دولت عثمانی و صفوی در فاصله سال های 999- 1005 ه . ق/1590-1596 م که با زمامداری احمدخان کارکیا همراه بود، مورد بررسی قرار گرفته است. در دوره مورد بحث، دو دولت عثمانی و صفوی با وجود اختلافات اساسی بر سر ناحیه گیلان، با مصلحت اندیشی از اقدام نظامی اجتناب کردند، در این بین با وفات احمدخان والی سرکش و عاصی گیلان که به اختلافات دامن می زد، مسئله گیلان در سیاست خارجی هر دو دولت، نقش تنش زای خود را از دست داد. مقاله حاضر، بیشتر به تحلیل نامه نگاری های صورت گرفته بین طرفین درگیر، پرداخته و روابط دو دولت عثمانی و صفوی رااز پرتو این نامه نگاری ها، مورد مداقه وتحلیل قرار داده است.
روابط خارجی ایران با عثمانی و مصر در دورة حکومت یعقوب آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعقوب (896 883 ق)، در آغاز حکومت خود با دو مسأله عمدة مشکلات داخلی و خارجی مواجه بود. مسألة خارجی که اهمیت بسیاری نیز داشت، قدرت یافتن روز افزون عثمانی ها بود که در همسایگی غربی سرزمین های تحت فرمان یعقوب قرار داشتند، و کمترین خطا یا بی تدبیری در برابر آنها، می توانست خطری جدی برای آق قویونلوها ایجاد کند. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که با توجه به حساس بودن این برهة تاریخی، یعقوب، چه سیاست خارجی را برای حکومت خود طرح و برنامه ریزی کرد؟ و موضع گیری سیاسی او در قبال دو قدرت مهم عثمانی و مصر که به سبب همجوار بودن سرزمین های آنها با آق قویونلوها از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، چگونه بوده است؟ دستاورد این تحقیق که با روش تاریخی و با استفاده از منابع اصلی تاریخی حاصل شده، حکایت از آن دارد که یعقوب با توجه به عواملی چند، سیاست خارجی خود را بر مبنای روابط محدود، اما حسنه و مصالحه جویانه با عثمانیان و مصریان، قرار داد و اگرچه در آغاز پادشاهیش، به سبب لشکر کشی مصریان بر ضد آق قویونلوها، برخورد نظامی شدیدی میان آنها روی داد، اما سرانجام با سیاست نرم یعقوب و تمایل او به ایجاد روابط دوستانه، صلح و آرامش میان آنها برقرار شد.
جایگاه ایران در دکترین روسای جمهور آمریکا (از جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه 1350)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت پهلوی دوم در دهه 1350 (1970 م) توانست در سایه اتحاد و هم پیمانی با غرب به یکی از فعال ترین بازیگران در عرصه روابط بین الملل تبدیل شود. نوشتار حاضر با ابتنا بر روش تاریخی تحلیلی با بررسی جایگاه ایران در سامانه سیاست خارجی آمریکا از جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه1350، به چگونگی رشد روزافزون قدرت شاه در این منظومه می پردازد. از منظر سیاست خارجی، جایگاه ایران در دکترین روسای جمهور آمریکا در آن دوره و علل و عوامل موثر در رهنمون شدن ایران به یک بازیگر منطقه ای و فرامنطقه ای را مورد واکاوی قرار می دهد. تدقیق در دکترین روسای جمهور آمریکا حاکی از آن است که مسائل مربوط به اهمیت نفت ایران و همچنین هم مرزی با شوروی و بعد خلاء قدرت ناشی از خروج انگلستان و ظرفیت ایران برای پر کردن این خلاء ازجمله مهمترین عوامل موثر در دکترین روسای جمهور آمریکا و قدرت گیری ایران در طی این سال ها است. In the 1970s, the second Pahlavi period, through its alliance with the west, played a very influential role in the international relations arena. Taking a historical-analytical perspective, the present article explores the status of Iran in the US foreign diplomacy from the Second World War to the early 1970 in order to elaborate on the why and how of Mohammad Reza Shah’s rapid rise to power. Besides, this study refers to the status of Iran in the diplomacy of the US presidents to further elaborate on the status of Iran in the US presidents’ doctrines and to analyze factors which contributed to Iran’s being an influential regional and universal power in the 1970s. Findings from an in-depth analysis of the US presidents’ diplomacy bears witness to the fact that issues regarding the importance of Iran’s oil resources, Iran’s being coterminous with USRR, and Iran’s capacity for filling the void caused by UK’s absence were among the most crucial factors influencing the US presidents’ doctrines and contributing to Iran’s rise to power in the 1970s. Key words: Doctrine, The USA, Oil, Communism, Mohammad Reza Shah, Diplomacy.
روابط خارجی هند: فر صت ها و محدودیت های پیش روی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
191-210
نوع جهت گیری که هر کشور در محیط خارجی اتخاذ می کند می تواند بر منافع راهبردی و کلان کشورهای دیگر به صورت های فرصت و محدودیت تأثیر گذارد. رابطه هند و جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، از این منظر نزدیکی هند به دوستان ایران می تواند به عنوان یک فرصت، با رقبای و دشمنان ایران می تواند باعث محدودیت هایی برای گسترش رابطه ایران و هند شود. برای مثال، دوستی سنتی هند با روسیه به عنوان فرصت، همکاری نزدیک با عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و امریکا به خودی خود می تواند به عنوان یک محدودیت برای توسعه روابط دوجانبه و چندجانبه بین ایران و هند عمل کند. هدف این پژوهش بررسی آثار و پیامدهای روابط خارجی هند برای جمهوری اسلامی ایران در محیط منطقه ای و بین المللی با رویکردهای فرصت و محدودیت است. روش پژوهش مورد استفاده، روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از داده های کتابخانه ای است.
روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی؛ چالش های بنیادین و امکانات پیشِ رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، اهداف کلان دو کشور ایران و عربستان سعودی، مورد بررسی قرار می گیرد. از نظر نویسندگان، واکاوی روابط دو کشور با توجه به این اهداف که شکل دهنده ی سیاست خارجی آنها می باشد می تواند به ما در تبیین اهداف فوق کمک کند. در این پژوهش، ابعاد نظری شکل دهنده به ساختار ذهنیِ حاکم بر این روابط به صورت تحلیلی و برپایه ی استشهاد به وقایع گذشته ی روابط دو کشو ر، بدون تمرکز بر دوره ای خاص، مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش همچنین موانع ساختاری موجود که مانع بهبود روابط دو کشور می شود مورد توجه قرار می گیرد. در پایان میزان توانایی دو کشور در گذار از وضعیت تعارض و رقابت به همکاری و تعامل عقلانی پایدار در قالب نتیجه گیری مطرح می شود.
ساخت و تثبیت "دیگری" در روابط خارجی ایران از تکوین حکومت صفوی (907ق/ 1502م) تا ده سال نخست تأسیس نظام جمهوری اسلامی (1368ش/ 1989م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
741 - 759
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای تحلیل و ارزیابی مسئله "دیگری" در تاریخ روابط خارجی ایران از منظر جامعه شناسی تاریخی در روابط بین الملل. نویسنده در چارچوب رویکرد جامعه شناسی تاریخی و استفاده از تکنیک تبیین روایی از این رهگذر مسئله "دیگری" را در روابط خارجی ایران برمی کاود. به لحاظ زمانی این مقاله دوره کلان تاریخی متعاقب تکوین حکومت صفوی تا ده سال نخست تأسیس نظام جمهوری اسلامی را در برمی گیرد. به نظر نویسنده با توجه به رویدادهای داخلی و خارجی مرتبط با روابط خارجی ایران، عنصر "دیگری" در عصر صفوی با توجه به تضاد مذهبی یا درون دینی با عثمانی سنی مذهب تکوین یافت، در اعصار قاجار و پهلوی با توجه به مواجهه ایران با قدرت های بزرگ سده نوزدهم میلادی و ابرقدرت های جنگ سرد به ترتیب تحول و تداوم یافت، و در عصر جمهوری اسلامی در سایه تأسیس نظام جمهوری اسلامی تثبیت شد و به اوج نهادینگی رسید.
بررسی نقش و جایگاه نشان ها و مدال های عصر قاجار در روابط خارجی و داخلی این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
77-108
حوزههای تخصصی:
سنت اعطای نشان از دوران قاجار به دلیل ارتباط آن ها با کشورهای اروپایی آغاز شد و به دور از ارزش معنوی به تدریج شکل تقلیدی به خود گرفت. عدم شناخت قاجارها از روند شکل گیری نشان ها در اروپا و همسان پنداری نشان و خلعت با نگاه شرقی و عدم اجرای شایسته سالاری در روابط داخلی باعث تنزل جایگاه نشان های این دوره گردید و این امر زمینه ساز شکل گیری نشان های جدید در جهت ارتقا ارزش آن ها شد. پژوهش حاضر باهدف بررسی جایگاه نشان ها در روابط خارجی و داخلی عصر قاجار و با استفاده از منابع کتابخانه ای بر آن است در صدد پاسخگویی به این سوالات است که روند ابداع و استعمال مدال ها و نشان ها در عصر قاجار به چه صورت بوده است ؟ و تأثیر جایگاه مدال و نشان در روابط داخلی و خارجی تا چه اندازه است؟روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و تحلیل منابع موجود، به ویژه سفرنامه ها و اسناد مرتبط است.
تأثیر سرمایه اجتماعی بین المللی بر روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و عربستان به عنوان دو کشور تأثیرگذار و قدرتمند منطقه خاورمیانه در سال های پس از انقلاب اسلامی بسیار پر فراز و نشیب بوده و در طیفی گسترده از همکاری نزدیک تا قطع روابط دیپلماتیک در نوسان بوده است. در این پژوهش از چارچوب نظری جدیدی به نام "سرمایه اجتماعی بین المللی" برای تبیین تحولات روابط دو کشور استفاده می شود. پرسش اصلی این است که سرمایه اجتماعی بین المللی چه تأثیری بر روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی داشته است؟ در راستای پاسخ به این پرسش، با بهره گیری از اسناد و منابع کتابخانه ای موجود و استفاده از تحلیل های کمّی و کیفی سعی می شود پس از سنجش میزان سرمایه اجتماعی بین المللی ایران و عربستان بر اساس شاخص های تعریف شده و بررسی نوسانات آنها، به بررسی تأثیر آن بر روابط دو کشور در سال های پس از انقلاب اسلامی ایران بپردازیم. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن است که میان فراز و نشیب در میزان سرمایه اجتماعی بین المللی ایران و عربستان و فراز و نشیب در روابط دو کشور رابطه ای معنادار برقرار است.