مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سبک شناسی لایه ای
حوزه های تخصصی:
چکیده: ادبیّات آیینه ای گویا از دیدگاه ها، افکار، عقاید، باورها و در یک کلام ایدئولوژی حاکم بر اذهان نسل های متمادی است که خواسته یا ناخواسته در آثار هر دوره بازتاب می یابد. گزارش بیهقی از داستان بردارکردن حسنک نیز از این بازتا ب ها خالی نیست. هدف این مقاله آن است که بازتاب انگاره های ذهنی و قلبی بیهقی را در این داستان برجسته-سازی کرده و مورد ارزیابی قراردهد در این راستا مسأله ی بنیادی مقاله این است که آیا متن از ایدئولوژی مؤلف تأثیر پذیرفته است؟ کیفیت و کمّیت این تأثیر پذیری به چه میزانی است و بازتاب آن در قلم بیهقی چگونه ارزیابی می شود؛ به همین منظور مبانی ایدئولوژیک نویسنده با تکیه بر اصول سبک شناسی لایه ای در سه لایه ی واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی و تحلیل شده است. در پایان این نتیجه حاصل می گردد که هرچند بیهقی، شخصاً بر بی طرفی خود اصرار دارد، باز هم به طور ناخودآگاه و در پاره ای از موارد کاملاً خودآگاه و صریح، باورها و نظرات خود را در متن تسرّی می دهد. بسامد این بازتاب به ترتیب در بخش واژگان، نحو و بلاغت داستان دیده می شود.
تحلیل سطح بلاغی (ادبیّت) و ایدئولوژیک (اندیشگانی) زبان در رمان های پسامدرن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای ادبیات جدید ایران در دو دهه ی اخیر، همگرا با فضای جهانی ادبیات از موج ادبی پسامدرنیسم تأثیر پذیرفته است و رمان های پسامدرن که از اواخر دهه ی هفتاد در این فضا مطرح شدند، امروز به عنوان یک واقعیت در آخرین منزل سیر تطور سبکی در داستان نویسی کشور، غیر قابل انکار هستند. نسبی گرایی و بومی گرایی پسامدرنیستی این امکان را فراهم می کند تا کنشگران این حوزه، مفاهیم فلسفه ی پسامدرن را بر اساس اقتضائات بوم فرهنگی و زبان عمومی مردمان جامعه ی خویش به زبان و بیان آورند. مسأله ی مقاله ی حاضر آن است که نویسندگانی که مدعی هستند به سبک ادبی پسامدرن به تألیف رمان هایی به زبان فارسی در فضای ادبی ایران می پردازند تا چه میزان توانسته اند مؤلفه های رویکرد پسامدرن را به جهان انسانی، در ادبیات اِعمال کنند. از آن جا که مقوله ی زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن در فلسفه ی ادبیات پسامدرن دارای جایگاهی محوری است، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی می شناسند، مقاله ی حاضر سعی دارد، چگونگی کاربست امکانات بلاغی (ادبیّت) و ایدئولوژیک (اندیشگانی) زبان را در رمان هایی که در حوزه ی نقد ادبی کشور به عنوان رمان پسامدرن شناخته شده اند، بررسی کند.
رمزگان و وجه: دو عامل متمایزکننده در سبک شناسی گفتمانی قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سبک شناسی گفتمانی، ادبیات ظرفی است برای بیان اندیشه ها و عقایدی که فقط به پدیدآورندة آن مربوط نیستند؛ بلکه با محیط و بافتی ارتباط دارند که متن مورد نظر در آن تولید شده است. با این وصف، ادبیات محصول گفتمانی است که در آن بالیده است و محیط، بافت، مسائل فرهنگی و ایدئولوژی مسلط بر دورانی که مولد آن متن خاص است، همگی در رشد و پیدایی آن تأثیرگذار هستند. در ادبیات فارسی، سبک خراسانی محصول گفتمانی است که وجه غالب آن وفور اندیشه های فلسفی و به ویژه خردگرایی است. این دوره با نفوذ اندیشه های عقلانی و خردورزی همراه است و اشعار ناصرخسرو به عنوان یکی از شاعران شاخص و تأثیرگذار و یکی از نمایندگان برجستة ادبیات قرن پنجم، نمونة برجسته ای از این شاخصه های فکری محسوب می شود. نکتة قابل توجه در اشعار این شاعر، نفوذ اندیشه های فلسفی و دینی است؛ به طوری که بخش اعظمی از دیوان قصاید او به این مضامین اختصاص داده شده است. در سبک شناسی لایه ای قصاید ناصرخسرو، با توجه به وفور مضامین فلسفی و دینی، می توان سبک خاص این شاعر را تبیین کرد و به این نکته دست یافت که آثار این شاعر نتیجة گفتمان غالب فرهنگی دورة سبک خراسانی بوده که بسامد مفاهیم فلسفی و عقلانی در آن کاملاً چشمگیر است. در این پژوهش، با تکیه بر سبک شناسی لایه ای، دو لایة واژگانی و نحوی در تعدادی از قصاید دیوان وی بررسی می شود تا روشن شود که گفتمان غالب فکری و فرهنگی آن دوره، در نوع سبک واژگانی و نحوی این آثار چه نمودی داشته است. هدف این پژوهش دست یافتن به رمزگان های مسلط قصاید ناصرخسرو به منظور تبیین تأثیر شرایط گفتمانی بر آن ها است؛ بنابراین، با بررسی لایة واژگانی، رمزگان های این قصاید ارائه خواهند شد. این پژوهش در لایة نحوی و بررسی وجوه به کاررفته در قصاید مذکور نیز به دنبال همین تأثیر است و طبق این بررسی روشن می شود که رمزگان های برجستة اشعار ناصرخسرو و همچنین وجوه به کاررفته در آن ها تحت تأثیر گفتمان فرهنگی عقلانی و خردگرایی دوران مؤلف است.
«بازسازی مختصات واژگانیِ سبک ساز در ترجمه متن حدیث به فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسیِ زبانی از رویکردهای نوین زبان شناسانه در بررسی متون است که شیوه بیان متمایز در هر متن را تحلیل می کند و هدف و تأثیر آن را بررسی می کند. در این دانش فرض است که هر متن مختصات زبانی متمایزی دارد که از سویی به آن فردیت می بخشد و از سوی دیگر آن را به دیگر متون پیوند می دهد. از دیدگاه سبک شناسانه، متون بنا به مختصات همگرایی که دارند در دسته های قابل تشخیصی، یعنی در چارچوب گونه های متون، کنار هم می نشینند و با نوعی خط چین از یکدیگر متمایز می شوند. از آن جا که ترجمه نوشتاری نیز پدیده متن را در دستور کار خود دارد و عملا متنی را از یک زبان به زبان دیگر منتقل می کند، از دیدگاه سبک شناسی می توان ترجمه را بازسازیِ مختصات زبانی متن مبدأ در قالب عناصر زبان مقصد به طور نسبی دانست. بر مبنای رویکرد سبک شناسیِ لایه ای که مختصات متن را در پنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، معنایی و کاربردی مطالعه می کند، در مقاله پیش رو بر لایه واژگانیِ متن حدیث، به عنوان بخشی از گونه متن دینی، تمرکز می شود و پنج محور از مختصات واژگانیِ سبک ساز در متن حدیث به دست داده می شود. سپس نحوه بازسازی این پنج محور در زبان فارسی بررسی می گردد و چالش ها و راهکارهایی که این فرآیند پیش رو دارد مطالعه می شود. در این مطالعه، نمونه هایی از احادیث کتاب بحار الانوار به عنوان شاهد بحث تحلیل
سبک شناسی لایه ای مجموعه اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«قیصر امین پور» در مواجهه با جهان و جامعه، شاعری صادق است. شعر او، گزارش راستین مناسبات شاعر با جامعه و تغییرات و تحوّلات فرهنگی و اجتماعی است. وی سخت ملتزم و متعهّد به ارزش های مذهبی است و اعتقادی راسخ به اصول و آرمان های جامعه دارد. کاربرد واژ گان محاوره ای ، ترکیبات تازه، عینی و حسّی بودن واژگان و ساختار ساد ة جمله ها در اغلب موارد از ویژگی های برجستة زبان این گوینده است؛ به نحوی که تبدیل به سبک شخصی وی شده است. آهنگ و تناسب موسیقایی واژه ها و نشان دار بودن آنها و همچنین ساختار تعابیر از دیگر ویژگی های شعر این سخنور است؛ بنابراین برای تبیین گستره سبک، مشخّصه های زبانی همراه با ویژگی های تصویری (بلاغی) و قلمرو اندیشه های شاعر به طور موازی و در خدمت اهداف کلی اشعار بررسی می گردد. این مقاله به شیوة توصیفی-تحلیلی به بررسی جنبه های گوناگون سبکی اشعار «امین پور» با تکیه بر دو مجموعه شعر، «گل ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» از اشعار دوره سوم و تکامل سبکی شاعر در چهار لایة آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی پرداخته است. بر اساس یافته های این پژوهش، شعر «امین پور» در حوزة واژگان و نحو و تصاویر دارای نوآوری است.
ساختار نحوی معارف بهاءولد براساس الگوی سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت سبک و زبان هر اثری به دریافت و فهم درونمایه و مطالب آن، کمک بسیاری خواهد کرد؛ به ویژه زمانی که متن عرفانی و ادبی باشد. زبان در این متون تاحدّی از شکل معیار و ساختار اصلی خود خارج می شود. معارف،تنها اثر بهاءولد، بیانگر دل نوشته ها و حاصل حالات روحانی و عرفانی نویسنده است. مؤلف در آن با زبانی خاص و بیانی ویژه و شعرگونه عرفان و جهان بینی خود را به تصویر کشیده است؛ به همین سبب ازجمله متونی است که بی تردید در گروه متون ادبی قرار می گیرد و آن را برپایة الگوی سبک شناسی لایه ای (لایه های پنج گانه آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک) می توان بررسی کرد. این مقاله می کوشد تا با دیدگاهی سبک شناسانه، نحو و ویژگی های نحوی معارفرا بررسی کند و با واکاوی لایه نحوی این اثر، برجستگی های نحوی و دستوری آن را تحلیل و تبیین کند. با این بررسی آشکار می شود که ساختار زبانی و نحوی معارفچه اندازه از شیوه گفتار شفاهی و زبان گفت و شنود رودررو تأثیر پذیرفته است. هم چنین دریافته می شود محتوای عرفانی متن و پیشه وعظ نگارنده آن تا چه اندازه بر ساختمان نحوی کلام تأثیر گذاشته است.
سبک شناسی لایه ای سوره مبارکه «نبأ» (لایه نحوی، آوایی، واژگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی لایه ای، روشی نوین در مطالعه مشخصه های سبکی یک اثر است که با طرح لایه ها و مؤلفه های مناسب متن به بررسی عملی و عینی سبک متون مختلف می پردازد. با تحلیل متن در پنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، معنی شناختی و بلاغی، مشخصه های برجسته سبک و نقش و ارزش آن ها در هر لایه مشخص شده و کشف و تفسیر پیوند مشخصه های صوری متن با محتوای آن آسان تر می گردد و هدف نهایی که کشف جهان بینی حاکم بر متن است، حاصل می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ویژگی های بارز سبکی سوره «نبأ» در سه لایه نحوی، آوایی و واژگانی پرداخته است تا چگونگی بازتاب اندیشه آخرت گرایی حاکم بر آن، با به کارگیری متغیرهای مناسب هر لایه نشان داده شود. این پژوهش در پی پاسخ به دو سوال ذیل می باشد: 1- هرکدام از متغیرهای موجود در لایه های سه گانه چگونه با موضوع اصلی سوره که پیرامون معاد است، ارتباط برقرار می کند؟ 2- کدام لایه نقش برجسته ای در ملموس نمودن مضمون اصلی سوره یعنی معاد دارد؟ در این مقاله، برای بررسی لایه نحوی، سه متغیر طول جمله، وجهیت و صدای دستوری؛ در لایه آوایی، ریتم و دلالت آواها و در لایه واژگانی رمزگان انتخاب شد. برآیند تحقیق حاکی از آن است که کوتاهی آیات با توجه به موضوع اصلی سوره که پیرامون قیامت است، اندیشه کوتاهی عمر و لزوم آمادگی برای زندگی اخروی را به انسان ها گوشزد می کند. غلبه وجه معرفتی- اخباری، اطمینان و قطعیت کلام خداوند را در مورد وقوع قیامت نشان می دهد و غلبه صدای دستوری منفعل، نشان گر حالت انفعالی جهان و آدمی است که با پیچیده شدن طومار هستی به سوی سرنوشت محتوم خویش حرکت می کند؛ سرنوشت شوم بدکاران و فرجام نیک پرهیزگاران. ریتم تند و کوبنده و استفاده بالا از آواهای مجهور و شدید که چونان فریادها و ضربه های بی امان بر حس آدمی فرود می آید، او را به اندیشه و تدبر در هستی فرا می خواند و این که در پس چنین تدبیر متقن و دقیقی، حتماً قیامتی و حسابی و بهشتی و دوزخی هست و حضور رمزگانی همچون «النبأ العظیم»، «یوم الفصل»، «نفخ الصور»، «جهنم»، «حمیم»، «طاغین»، «غساق»، «جزاء»، «عذاب»، «متقین»، «مفازاً»، «ذلک الیوم» و «عذاباً قریباً» اندیشه مزبور را تقویت می کند. در ضمن از بین لایه های مذکور، لایه نحوی به دلیل ظرفیت بالایی که در ایجاد معانی مختلف دارد، بیشترین نقش را در راستای خدمت به موضوع اصلی سوره ایفا کرده است.
تحلیل و بررسی خطبه 223 نهج البلاغه از منظر سبک شناسی لایه ای
حوزه های تخصصی:
امروزه انجام پژوهش های نوین زبان شناسی، سبک شناسی را در تجزیه و تحلیل دقیق تر آثار ادبی یاری می رساند. یکی از رویکردهای زبان شناسانه سبک شناسی، سبک شناسی لایه ای (مدرن) است که با تقسیم متن به لایه های مختلف و تشخیص ویژگی های برجسته یا پربسامد، به واکاوی و بررسی آن می پردازد. مزیّت این رویکرد در آن است که بهره گیری از روش های متنوّع را در هر لایه امکان پذیر می سازد و سهم هر لایه را در برجسته سازی متن، جداگانه مشخص می کند. در این میان از جمله متونی که شایستگی بررسی و تحلیل در لایه های مختلف را داراست نهج البلاغه است که دارای سبک ادبی و کلامی شیوا و بلیغ است و بررسی لایه های سبکی موجود در این کتاب ارزشمند می تواند از مفاهیم والا و نهفته و زیبایی های موجود در آن پرده بردارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی به بررسی چهارلایه (آوایی، بلاغی، نحوی و واژگانی) در خطبه 223 نهج البلاغه می پردازد. برآیند این پژوهش نشان می دهد؛ موسیقی و آهنگ ناشی از تکرار آواها و سجع موجود در خطبه مذکور در لایه آوایی بر زیبایی محتوایی متن افزوده است. استفاده مناسب از مجاز، استعاره، بسامد بالای کنایه و خروج جملات استفهامی به اغراض دیگری مانند توبیخ و ارشاد در لایه بلاغی، حذف مبتدا و وفور ضمایر متصل در لایه نحوی و گزینش بهترین واژه از میان واژگان مترادف، استفاده مناسب از واژگان متضاد، بسامد بالای واژگان انتزاعی همسو با مضامین خطبه و تکرار واژه نفس در لایه واژگانی، از ویژگی های بارز خطبه مورد بحث به شمار می روند.
کارکرد لایة ایدئولوژیک در برجسته سازی سبکی غزل اجتماعی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر اثر ادبی بسته به نوع گفتمان خود، بیان گر جهان بینی، عقاید، باورها و انگاره های ذهنی پدیدآورندة خویش است. یکی از روش های دست یابی به ایدئولوژی حاکم بر ذهن و زبان پدیدآورندگان آثار، بررسی متون بر اساس الگوهای مطرح شده در دیدگاه های انتقادی است. سبک شناسی ایدئولوژی به عنوان روشی کارآمد در پژوهش های سبک شناختی، پژوهشگر را در واکاوی ایدئولوژی آفرینندة متن یاری می رساند. هدف مقالة حاضر که به شیوة توصیفی- تحلیلی و روش استقرایی، با استناد به منابع کتابخانه ای فراهم آمده، بررسی مبانی ایدئولوژیک شاعران غزل اجتماعی معاصر با تکیه بر اصول سبک شناسی لایه ای است که در سه لایة واژگانی، نحوی و بلاغی صورت می گیرد. نگارندگان در این پژوهش، علاوه بر شناسایی باورهای مرکزی شاعران غزل اجتماعی معاصر، که منجر به تمایز آن از غزل اجتماعی گذشتگان می شود، در پی پاسخگویی به این پرسش اند که نمود ایدئولوژی در کدام یک از لایه های مذکور صریح تر است؟ نتایج، حاکی از آن است که بیشترین بازتاب ایدئولوژی به ترتیب مربوط به لایه های واژگانی و بلاغی است و لایة نحوی غزل اجتماعی معاصر در بازتاب ایدئولوژی ها، به نسبت، صراحت کمتری دارد.
نقد و تحلیل لایِه واژگانی خطبه ها و نامه های نهج البلاغه برپایه سبک شناسی لایه ای مطالعه موردی 15 خطبه و 15 نامه سیاسی، اجتماعی، اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
لایه واژگانی سبک یکی از سطوح تحلیل در زبان است که در فرایند بررسی سبک شناسانه اهمیت شایانی دارد، چراکه واژه از مهم ترین ابزارهای متون ادبی است که در یافته های ایدئولوژیک متن سهم به سزایی دارد. درواقع، گزینش واژگان خاص سبک شخصی نویسنده را شکل می دهد. نهج البلاغه ، یکی از شاه کارهای بی نظیر ادبی بعد از قرآن کریم ، نقش عمده ای در ادبیات ملت ها داشته است. در همین زمینه گزینش واژگان در جاودانگی آن تأثیر درخورتوجهی دارند. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر سبک شناسی لایه ای به منظور شناخت تفاوت های سبک واژگانی گفتار و نوشتار امام علی (ع) 15 خطبه و 15 نامه سیاسی، اجتماعی، و اخلاقی نهج البلاغه را ازنظر لایه واژگانی تحلیل کرده است. نتایج این کاربست حاکی است که گزینش واژگان انتزاعی، نشانه دار، و ضمنی در خطبه ها در مقایسه با نامه ها بیش تر است و درمقابل بسامد بالای واژگان عینی، صریح، و بی نشان سبک نامه ها را علمی تر کرده است. گزینش واژگان در سبک گفتاری و نوشتاری نهج البلاغه مستقیم از بافت موقعیتی کلام تأثیر پذیرفته است.
سبک شناسی لایه نحوی مجلس پنجم از مجالس پنجگانه سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت سبک هر اثر ادبی به دریافت و فهم درون مایه و مطالب آن اثر کمک بسیاری می کند. مجالس پنجگانه یکی از شش رساله منثور سعدی است که در کلّیّات وی گردآمده است. از آنجایی که درون-مایه این مجالس معارفِ صوفیانه است، بنابراین گفتمانِ تصوّف و لحنِ خطابی در آن غالب است و سعدی برای بیان مفاهیم، گاهی زبان عرفانی خاصی را برگزیده و به شیوه مشایخ صوفیه و سبک آثار صوفیان سخن گفته است. هر یک از پنج مجلس مذکور، صورتِ نوشتاری یک منبر است که سعدی آن ها را برای شاگردان و مریدان خود نوشته است. با توجّه به اینکه محتوای عرفانی و شیوه وعظ سعدی بر ساختمان نحوی این اثر تأثیر گذاشته، هدف این پژوهش بررسی ویژگی های نحوی یکی از این مجالس (مجلس پنجم) بر پایه الگوی سبک شناسی لایه ای و به شیوه توصیفی - تحلیلی است تا برجستگی های نحوی و ویژگی های پربسامد دستوری آن مشخّص گردد. حاصل واکاوی لایه نحوی مجلسِ پنجم گویای آن است که در مجموع ساختار زبانی و نحوی متن این مجلس از چیدمان منظّمی برخوردار است، امّا سعدی در حوزه نحوی و دستوری آن در مواردی نوآوری ، گزینش و تصرّفاتی خاص نظیر: به کارگیری جمله های کوتاه، استفاده از جملاتِ هم پایه، بسامد بالای جملاتِ اسنادی، تکرارِ اضافات، کثرت استعمال وجه اخباری و امری، نمود بیشتر صدای دستوریِ منفعل در جملات، پیوستگی جملات فارسی به جملات عربی و جمع بستن معدود به شیوه نحوِ زبان عربی داشته است.
تحلیل گفتمان دراماتیک با رویکرد سبک شناسی لایه ای در رمان لحظه های سکسکه احمد اکبرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گفتمان، اصطلاحی است که برای نمونه های کاربرد زبان و چگونگی تأثیر آن بر مخاطب، اعم از زبانی که ایجاد ارتباط می کند یا واحدهای زبانی بزرگتر چون مصاحبه و مکالمه و متن و... به کار برده می شود. با این تفاسیر تبلور گفتمان به شکل های گوناگونی صورت می پذیرد؛ گاهی یک متن سخنرانی، گاهی رمان و گاهی نمایشنامه یا فیلمنامه و... با این رسالت گفتمان، به نظر می رسد که در بعضی از متنون به خصوص رمان ها، به خاطر شرایط و نوع ساختار جملات می توان دو یا چند گونه گفتمان را قائل شد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی محتوا انجام شده، سعی برآن بوده تا ابتدا به تعریف گفتمان پرداخته شود و سپس با توجه به ویژگی های سبکی رمان لحظه های سکسکه از احمد اکبرپور، گفتمان نمایشی آن نیز مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها حاکی از آن است که سبک بارز این رمان، طنز است و به لحاظ ساختاری به نمایشنامه و فیلمنامه نیز نزدیک است. به طوری که اگر نویسنده نوع نمایشنامه و فیلمنامه را به جای رمان برای بیان ایدئولوژی خود انتخاب می کرد، باز هم در ایجاد گفتمان موفق بود.از طرفی متن رمان می تواند به عنوان یک فیلمنامه خوب در زمینه جنگ تحمیلی و معرفی آن به مخاطب نوجوان باشد.
تحلیل مقایسه ای ساختار و محتوای شعر شاعران زن معاصر؛ مطالعه موردی: صفارزاده، راکعی، کاشانی و وحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
145 - 160
حوزه های تخصصی:
شاعران از قدیم تا امروز برای بیان ذهنیّات خود از روش خاص خود استفاده کرده و همین روش خاص باعث شده ازنظر زبان، محتوا و قالب، آثارشان از دیگری متمایز شود و هریک سبک خاص خود را رقم بزنند؛ بر همین سیاق، شاعران زن در عصر کنونی، برای بیان مباحث اجتماعی، زبان خاص خود را دارند که از دیگری متمایز است و باعث سبک آفرینی شعر آنان شده است. در این مقاله، کوشش شده است اشعار چهار شاعر معاصرِ زن (صفارزاده، راکعی، کاشانی و وحیدی) که با رخدادهای انقلاب اسلامی همزمان بوده اند، با تأکید بر ساختار و محتوای اشعار پس از انقلاب این شاعران، با رویکرد سبک شناسی لایه ای و روش تحلیل محتوا بررسی شود. نتیجه به دست آمده نشان می دهد صفارزاده با ساختار شعر نو، کاشانی و وحیدی با شعر کلاسیک و راکعی در هردو نوع آثاری خلق کرده اند. اشعار زنانه در شعر راکعی نمود بیشتر و محسوس تری دارد. واژه های امروزی و ساده، دوری از تعقید، بیانِ کنش های اجتماعی، توجه ویژه به روحیّه حماسی و ملی گرایی، شهید و شهادت، ظلم ستیزی و ... ویژگی هایی است که به صورت مشترک در اشعار این شاعران مشاهده می شود.
بررسی و نقد ترجمه لایه بلاغی و ایدئولوژیک نامه 28 نهج البلاغه از منظر سبک شناسی لایه ای (مطالعه موردی: ترجمه سیدجعفر شهیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک نقد و بررسی ترجمه های نهج البلاغه، با رویکردها و روش های نوین علمی، امری ضروری و انکارناپذیر است؛ پژوهش حاضر قصد دارد تا با هدف تبیین انتخاب های ترجمه ای و با تکیه بر نظریه سبک شناسی لایه ای، دو لایه بلاغی و ایدئولوژیک در ترجمه نامه 28 نهج البلاغه از شهیدی را بررسی کند و نحوه برخورد مترجم با ویژگی های بلاغی و ایدئولوژیک متن را مشخص گرداند. آنچه که این پژوهش بدان دست یافته است، نشان می دهد که مترجم، تغییرات متعددی در بلاغت ساختاری، زبانی، موسیقایی و بینافردی، ایجاد کرده است. این تغییرات بیش از هر چیز به خاطر تعمّد مترجم بر تصویرسازی و سجع پردازی است. همچنین، ترجمه شهیدی نسبت به متن مبدأ، دارای موارد بیشتری از موضع گیری های ایدئولوژیک، به ویژه در تغییر صورت های مجهول به معلوم فعل است.
کاوشی در صورت و محتوای نامه امام علی(ع) به عثمان بن حنیف (بر اساس رویکرد سبک شناسی ساختارگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
29 - 50
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با تکیه بر رویکرد سبک شناسی ساخت گرا و با استفاده از روش سبک شناسی لایه ای به تحلیل و توصیف نامه 45 نهج البلاغه پرداخته است. هدف پژوهش کشف روابط و پیوندهای نهان میان عناصر زبانی و جنبه های معنایی متن و به دنبال آن، آشکار ساختن انگیزه و افکار مؤلف است. نتایج پژوهش به این شرح است: امام علی(ع) در راستای انتقال شیوا و مؤثر اندیشه ها و احساسات خود، در ساختی همگون و منظم، از تمام امکانات زبانی و بیانی بهره گرفته اند؛ هرچند کاربرد پر بسامد توازن های آوایی (در سطح واج، واژگان و نحو) و بسامد بالای اسالیب انشائی، ساختار این نامه را به گفتمان خطابی نزدیک نموده و بر جنبشی بودن و کنش گرایی متن افزوده است، اما بسامد بالای واژگان محاوره در کنار کاربرد پر تکرار مدالیته عاطفی و قیود شدید تأکیدی، آن را از بافت رسمی خطابه، دور نموده و عاطفه سرشار مؤلف را در فضایی دوستانه و مؤثر و در خطابی عمومی و غیر مستقیم، به مخاطب خود انتقال می دهد.
سبک شناسی لایه آوایی اشعار کمال الدین اسماعیل و اثیر اومانی براساس سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۹شماره ۸۳
297 - 334
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی فردی (شخصی) که عبارت است از سبک شناسی یک اثر به صورت دقیق و یافتن سبک فردی و متمایز یک نویسنده یا شاعر در علم سبک شناسی جایگاه ویژه ای دارد که متأسفانه در ایران کمتر به صورت علمی به آن پرداخته شده است. یکی از رویکردهای سبک شناسی که از زبان شناسی ساخت گرا و شناختی نشأت می گیرد، سبک شناسی لایه ای است که یک اثر را در لایه های مختلف آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک بررسی می کند. این نوع سبک شناسی را می توان از کامل ترین و دقیق ترین روش های این علم به شمار آورد. در این پژوهش به بررسی سبک شناسانه اشعار کمال الدین اسماعیل (خلاق المعانی) و اثیر اومانی به عنوان نمایندگان اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم شعر پارسی پرداخته شده است و از آنجا که همه لایه های شعری این دو شاعر در این مقال نمی گنجید، تنها لایه آوایی اشعار آن ها مورد مطالعه سبک شناسانه واقع شده و سبک دو شاعر در این لایه با هم مقایسه شده است. این پژوهش نشان می دهد که دو شاعر نامبرده در لایه آوایی شعر خود به روانی وزن ها، ردیف پردازی، استفاده از انواع آرایه های لفظی و گاهی قافیه پردازی های خاص توجه ویژه نشان داده اند و دارای سبک ویژه ای هستند.
سبک شناسی لایه ای رمان هستی از فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری شاخه های جدید سبک شناسی و بازیابی ابزارهایی مناسب برای تجزیه و تحلیل متون فارسی می تواند دریچه ای تازه به شناخت مطلب باشد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده، سعی بر آن بوده است تا رمان هستی از فرهاد حسن زاده از دیدگاه سبک شناسی انتقادی مورد توجه قرار گیرد. یعنی در کلان لایه های روایی و متنی با تجزیه و تحلیل کانون سازی، میزان تداوم کانون سازی (کانون سازی متغیر و چندگانه) و جنبه های کانون سازی (جنبه ی ادراکی زمان به ترتیب، دیرش، بسامد و مکان و جنبه جهان بینی) و نیز خرد لایه های آوایی، واژگانی، نحوی، کاربردشناسی و بلاغی در ارتباط با لایه ی بیرونی آن (بافت موقعیتی متن) مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها حاکی از آن است که برخی متغیرهای سبکی در متن وجود دارد که منجر به کشف جهان بینی و تبیین مسائل اجتماعی روز مثل جنگ، فقر و... در متن می شود؛ از طرفی نوع به کارگیری جملات با توجه به مخاطب شناسی باعث استقبال مخاطب نوجوان از این رمان و موفقیتش در عرصه ملی و بین المللی شده است.
بررسی و تحلیل لایه ایدئولوژیک واژگان، در داستان امیر ارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر زبانی در بافت فرهنگی خاص شکل می گیرد، به همین سبب می توان در آثار ادبی، گفتمان فرهنگی و خصوصا ایدئولوژیک آن جامعه را نشانه یابی کرد و بدین وسیله تحولات فرهنگی حاکم بر نسل های گوناگون و حتی ژانرهای گوناگون ادبی را مورد بررسی قرار داد که چنین بررسی ای در حیطه سبک شناسی و از مقوله تحلیل گفتمان قرار می گیرد. داستان امیرارسلان نامدار که از جمله رمانس های عامیانه ی پر مخاطب زبان فارسی است، نه تنها چون هر متن ادبی دیگری تهی از نگرش های ایدئولوژیک نیست بلکه اهمّیّت این اثر و یافته های این پژوهش آن است که در شرایط تاریخی خاص عصر قاجار، گفتمان زبان، قدرت و ایدئولوژی را به خوبی تبیین می کند؛ در این بررسی به لایه های ایدئولوژیک(واژگان) و پس زمینه های اجتماعی و تاریخی آن پرداخته شده و این که این داستان ظاهرا عاشقانه، چگونه مباحث فرهنگی و ایدئولوژیک را بازتاب می دهد. حاصل پژوهش بیانگر آن است که داستان امیر ارسلان علی رغم ساختار رمانس واره بودن با رویکرد ایدئولوژیک دینی- ملّی، جهت تبیین تفوق اسلام بر کفر و با نظرگاه شیعی تدوین شده است و از ژانری تاریخی در گذر ایّام به ژانری عاشقانه-داستانی تبدیل شده است، تا با این ساختار و با تکیه بر حافظه جمعی توده ها تاثیر حداکثری را بتواند براقشار مختلف جامعه بگذارد.
آموزه های تربیتی نظام خانواده در گفتمان قرآنی با رویکرد سبک شناسی لایه ای
منبع:
الاهیات قرآنی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸
73 - 92
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان معجزه علمی جاودان برای هدایت بشر، برای خانواده اهمیت فراوانی قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی و کانون اخلاقی جامعه می شناسد. از این رو، برای ضابطه مند شدن این نظام و نهایتا نظم یافتن جوامع بشری، توصیه ها، دستورالعمل ها و قوانین ویژه ای را در مجرای زبان مفهوم سازی می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد رویکرد سبک شناسی لایه ای در کشف آموزه های تربیتی نظام خانواده در آیات نورانی قرآن مجید انجام شده است. سوال اساسی پژوهش این است که قرآن کریم در تبیین اندیشه های تربیتی خانواده از کدامیک از تمهیدات و اختیارات زبانی سود جسته است؟ بررسی ها نشان داد که متن بی بدیل قرآن، ترکیب و ساختار زبانی و آرایه های ادبی محض نیست بلکه در این کلام آسمانی، علاوه بر عالی ترین مفاهیم حقیقی اخلاقی، ژرفترین آموزه های تربیتی نظام خانواده در لایه های مختلف زبانی به کمک اختیارات زبانی مانند واج آرایی، جایگزینی واژگانی، ذکر و حذف، تقدیم و تاخیر، استعاره و غیره مفهوم سازی شده است. گفتنی است این پژوهش، به لحاظ راهبردی توصیفی- تحلیلی به شمار میرود و به لحاظ راهکاری و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای محسوب می شود.
بررسی مؤلفه های تمثیلی رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی از جمشید خانیان
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
111 - 127
حوزه های تخصصی:
ادبیات پایداری به معنای خاص، یکی از انواع ادبی است که در ایران عمر کوتاهی دارد و داستان ها و رمان های زیادی در این نوع نوشته شده که در آن، نویسنده تمثیل و نماد را دستمایه ی بیان خود کرده و اثرش را خلق می کند. تمثیل شامل چیزی گنگ، ناشناخته و پنهان از ماست که در عصر جدید و در نقد سبک شناسانه ی یک اثر به عنوان رمزگان از آن یاد می شود و حتی می تواند سبک یک نویسنده را دربرگیرد. در سبک شناسی لایه ای، که از شیوه های نوین سبک شناسی به حساب می آید، بافت موقعیتی را به عنوان کلان لایه مد نظر قرار داده و متن را به خرد لایه هایی تجزیه می کنیم. سپس با بررسی آن ها به جستجو در ویژگی های شاخص و پربسامد می پردازیم که در نهایت منجر به کشف ایدئولوژی می شود. در این مطالعه ، که به روش توصیفی تحلیلی محتوا انجام شده ، ابتدا با توجه به بافت موقعیتی، رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی از جمشید خانیان را که یکی از آثار تمثیلی خلق شده در ادبیات پایداری است به خرد لایه های واژگانی، نحوی و بلاغی تجزیه کرده و سپس به بررسی سبک شناسانه آن پرداخته می شود. یافته ها حاکی از آن است که ایدئولوژی نویسنده در لایه ی نحوی نهفته است؛ چرا که این داستان تمثیلی است و معمولاً تمثیل در لایه ی نحوی نمود پیدا می کند. او با آوردن یک نمونه ی عالی ، بهترین نوع عشق را سیروسلوک و حرکت از عشق زمینی به عشق آسمانی می داند؛ سپس با بهره گیری از رمزگان و تمثیل، مخاطب را به تأویل و تفکر وا می دارد و سبکی تمثیلی را برای رمانش رقم می زند.